نامه امیر دوست محمدخان بنام امپراطور روسیه ۱ جنوری ۱۸۳۶ م
پبلک ریکارد آفس لندن F۰۲۵۱/۴۵ N۱ .
تا کوکب نیرّ اعظم با مرو ارادۀ خالق اکرم، مربع نشین چرخ چهارم، و نور بخش عرصۀ نیلگون طارم است، همواره اریکۀ عظمت و شوکت و جهانداری و سدّۀ سنیه ابهت و حشمت و شهریاری بوجود مبرهن نمود جهان آمود شهنشاه جم جاه انجم ،پناه جمشید نظیر کیخسرو سریر، سکندر زمان داراشان سلطان البرين وخاقان البحرین، شهنشاه معظم حضرت امپراطور اعظم حفظه الله الملک الاکرم منور و مزین بوده، اعلی نشین سریر شاهنشاهی و صدر گزین ارایک صاحب کلاهی باشند.
بعد از بزم آرائی ایوان الفت و وداد، و پس از انجمن پیرائی شبستان مودت و اتحاد، مشهود رای جهان آرای خورشید انجلا آنکه :
چون فیمابین دودمان این محبت نشان و سلسلۀ سدوزائیها مخالفت و مفایرت واقع، و سرکار عظمت مدار دولت گردون رفعت انگلیسه بهادر در پرداخت حال شجاع الملک سدوزائی مایل، و رنجیت سنگه در ملک پنجاب است و سر کار انگلیسیه بهادر که مملکت هندوستان در قبضۀ تصرف آنها است قرب جوار دارد طریۀ آمیزش با یکدیگر مربوط دارند و ....1 دوستانه در کار ما ندارند، بنده در گاه آله با جمعیت و استعداد که بفرمان قادر مستعان در قبضۀ اقتدار داریم، با گروه سکان مقابل و معارض (م).
چون آن دولت گردون رفعت را با دولت بهیهٔ قاجاریه اتحاد کامل حاصل است ،هر گاه در پرداخت امور مملکت افغانان و انتظام و معاونت سلسلۀ این دودمان نیز توجه شاهانه مصروف فرمایند، این طبقه را که قریب بیست لک خانه میباشند مرهون و ممنون محبت خواهند ساخت از مکارم اخلاق شریف و مراسم افکار لطیف متوقع چنان است که این سلسلۀ جلیله را بقرار دودمان عظیم ایشان دولت گردون رفعت قاجاریه متصل بدولت فلک رفعتِ خود سازند.
هر گاه از آن جانب فیض جوانب، تصویت رسانی باشد در سلسلۀ افغانان متعلقۀ نیازمند، بسا امورات و مطالبات، سامانه و رونق خواهد یافت
باقی آنچه رای جهان آرای که اقتضا فرماید، بر ثواب خواهد بود. فقط
نامۀ جوابیۀ امپراطور روس
پبلک ریکارد آفس لندن F۰ ۲۵۲/۴۵/N۲
بعون عنایت ملک متعال ما: نیقولای اول امپراطور اعظم و باستقلال پادشاه اکرم کافۀ ممالک روس سکوکیا ویلادیمیر نوغورو و پادشاه ،قازان پادشاه حاجی طرخان، پادشاه له، پادشاه سبیر، پادشاه قریم، شهریار پسکوف و امیر کبیر سمولانیه و امیر اسلانيه لفلا بيه (؟) قورلاندیه سیمفاله سموعنتیه بیلوستاک قویل تلور یوغور پرویت بولغار وغیره، شهریار و امیر کبیر نوغور و دنیزاویه و اراضی چراک زران پولوس روستوف یراسلا، و بیلا زارا و دوراوید و رقاندیه و تیب میتلاء و تمادی اطراف شمالیه قرمان و شهریار اوریه کارتل گرجستان و اراضی کابارطه و ایالت ارمنیه و چراک و امرای داغستان، شهریار و حکمران بالارث سائرین، و وارث توروغید، و حاکم شید ویع غونسیجا ستورمارن و تیمارن اولد نبورغ وغیره وغیره.
جناب امارت مآب دوست محمد خان امیر کابول را تحیات دوستانه و تسلیمات شهنشاهانه باد. و مشهود خاطر عاطر الفت مدار میداریم: که درین ایام بهجت فرجام، فرستادۀ آنجناب میرزا حسین علی عز و رود و وصول (نمود) و نامۀ الفت علامۀ عالی را وصول داشته. چونکه مضامین دوستی آیین آن اشعار ارادت و اظهار تمنای ربط دوستی آنجناب را نسبت بحضرت همایون و با ممالک ابد مقرون ما می نمود، و بمحل پذیرائی و قبول افتاده، عنایت خشنودی حاصل آمد، و همین معنی ما را بران واداشت، و بدان رغبت انگاشت، که بکمال میل خاطر دوستانه، و التفات خالصانۀ خود آن جناب را در هوا خواهی و طرفداری دوام دولت و رونق مملکت ایشان بوثوق تمام معتقد داریم، و همچنان در همه حال نیز، استمرار معاملۀ دوستانه و استقرار الفت را که هنوز با آن جناب در میان آغاز شده است مقبول و معقول دیده، هر گونه حمایت و صیانت را در بارۀ رعایای مملکت کابل، که برای تجارت بممالک ما آمد و شد نمایند مبذول خواهم فرمود.
و چون درین هنگام فرستادۀ آن والا مقام بعد از انکه بشرف حضور عاطفت دستور اشرف همایون ما فایض آمده، از آن طرف ارزانی یافت مقرر فرمودیم تا بجهة تدارک مسافت بعیده که پیش دارد هر گونه اسباب و مهمات لازمه که در کار است مهیا داشته، به همراهی عامل صاحب منصب این دولت روانهٔ صوب مقصد سازند، که انشاء الله تعالی، بعد از درک شرف حضور، بعضی از تحف این دولت را که مصحوب مشار اليه شده تقدیم خواهد نمود.
باقی ایام کامرانی و اقبال بحسب المرام پاینده و بر دوام باد برب العباد.
در دارالسلطنه عالیه بطر پورخ نام، اپریل سنه ۱۸۳۷ مسیحیه دوازدهم سال فرخنده مآل جلوس میمنت مانوس همایون قلمی گردید، و چنانکه بود از زبان روسی به فارسی ترجمه شد.