خم زرگر

از کتاب: افغانستان در پرتو تاریخ

بقایای استوپه ها و معابد بودائی

"خم زرگر" محلی است بی نام و نشان که مخصوصأ درکتب و آثارتاریخی از آن اسمی برده نشده ولی باداشتن بقایای ابدات تاریخی اصلأ در روزگاران قدیم جایگاه مهمی بود.بلاشبهه هیچ کسی نیست که درکابل اسم"گلبهار" را نشنیده باشد.این دهکده  زیبا در داخل دره پنجشیر و سرراه کهستان و نجراب با رودخانه  های خروشان"شتل" و پنجشیر یکی از تفریحگاه های بدیع اهالی پایتخت مهمان است.گل بهار در ناحیه شمالی خود محلی دارد بنام شیغان خیل که از چند سال باینطرف فابریکه بزرگ پارچه بافی در آنجا تعمیر وشروع بفعالیت کرده و اسم شیغانخیل به بصورت فابریکه نساجی گلبهارتحت الشعاع قرار داده است.

فراموش نباید کرد که دشت شیخانخیل که حالا عمارات فابریکه درآن اعمار شده درحوالی چهارصد سال قبل باداشتن انواع گل های خود روی طبیعی و مخصوصأ گل های لاله شهرت بسزاداشت و ظهیرالدین محمد بابردر"تزک" خود که خاطره های مشخص اوست؛ از شیخان خیل بنام"دشت شیخان" یادکرده و انواع مختلف گل های لاله دامن دشت مذکور را تعریف میکند و مخصوصأ یاد آورمیشود که زایمان 32 نوع گل های لاله دشت مذکور"لاله گل بوی"و"لاله صد برگ" بیشتر معروفیت دارد که در دهن تنگی غور بند می روید.

درشمال شرق دهکده گل بهار و دشت شیخان خیل خم زرگر و اشترگرام پهلوی هم افتاده وافق شمالی این ناحیه را کوه های "سنجن" و"درنامه" محاط ساخته خم زرگرو اشتر گرام مانند سائرنقاط"کاپیسا" در ادوار قدیم آبادی های مذهبی بیشتر داشته و بقایای آثار قدیمه این مفکوره را بوضاحت تائید میکند. مردمان کوه نشین شمال این دهکده ها چه در"سنجن" و چه در"درنامه" هکذا اهالی درهشتل که بطرف شمال غرب واقع است همه بزبان پشه ئی تکلم میکنند و معلوم میشود که در روزگاران قدیم این لهجه درین نواحی عمومیت داشت.

به اساس یاداشت های اخبار فرهنگی و اطلاعاتی که شخصأ درخود محل گرفته ام. 


درین چند سال اخیر آثار و هیکل تراشی بودائی جسته جسته از"سنجن" بدست امد عبارت از دوهیکل بزرگ سنگی است که یک آن یک مترو ده سآنتی ارتفاع دارد و مجسمه بودا را درحالی نشان میدهد که اتش از سرشآنه هایش زبانه میکشیده و از کف های پای او آب جاریست.ازین نوع مجسمه قبل برین در 1926 هم یک نمونه زیبا از دهکده "پابتاوه" از نزدیکی سرای خواجه مکشوف شده است وآنرا به صفت"بودائی خارقة بزرگ”یاد میکنند پارچه دومی که از “سنجن” کشف شده یک مجسمه نشسته “بودلس اتوا" است.

میان شیخان خیل و خم زرگر یک رشته کوهی افتاده که احجارآن بیشتر مرکب از سنگ سلیت است.دامنه های این کوه که رخ بطرف دشت شیخان خیل است از شواهد آثار تاریخی فاقد میباشد؛ ولی دامنه هائی که رخ بطرف"اشترگرام" و"خم زرگر" میباشد شواهد آثارتاریخی دارد و حد به حد بقایای خرابه ها و استوپه ها جلب نظرمیکند.

شواهد استوپه ها و معابد بودائی د رچند نقطه دیده میشود.نقطه که از همه اول ترجلب نظر میکند"رامو"نام دارد و متصل آن زادرتی است مرسوم به بی بی سبز بالای این نقطه پوزه های نسبتأ مرتفع بقایای یک استوپه بودائی دیده میشود ومیتوان آنرا “استوپه رامو"خواند.دردامنه کوه مجسمه های شیرهای سنگی دوسه جا افتاده ووجود آنها بروجود آبده های بزرگ شهادت میدهد؛زیرا قراریکه در روش معماری کاپیسا درعصربودائی مطالعه بعمل امده این شیرها معمولأ در دوطرف زینه های معابد نصب میشد.

به فاصله تقریبأ یک کیلومتربطرف جنوب شرق استوپه رامو روی پوزه های کوه شواهد استوپه های دیگری ملاحظه میشود که یکی آنرا استوپه بهمن و دیگری را تحت توپ میخوانند.کلمه"توپ"مسلمأعین خود کلمه قدیم"استوپه" است که دربسیارجاهای مهمان باقی مانده است.قسمت فوقآنی تخت توپ درعصر سراج الملة والدین امیرحبیب الله خان هموارشده و آنرا به صورت صفه ئی درآورده اند و چون خرابه استوپه قدیم را به شکل تختی درآورده اند مردم آنرا"تخت توپ" میخوانند.

کوهی که سه استوپه (رامو) "بهمن"و"تخت توپ" در پوزه های آن قراردارد، بصورت نیم دایره میدانی را احاطه کرده که امروز بقایای چندین معبد درآن دیده میشود و خرابه های یکی ازمعابد مذکورنسبت به دیگرآن برجسته تر است. شبهه ئی نیست که بارآن های سیلابی که در مرور زمانه از دامنه های کوه سرازیر شده گل و خاک زیاد روی بقایای معابد آنباشته معذالک سنگ کاری تهداب ها قاعده مدورسنگی گلدسته ها و پایه ها درعمق تقریبأ چهارمتری سطح زمین نشان میدهد که مرسوبات روی بسیاری از شواهد تاریخی را پوشانیده است.

قراریکه درعصربودائی معمول بود؛ درنقاط کهستانی اکثرأ معابد درپای کوه ها واستوپه ها درنقاط بلند ترماحول اعمارمیشد. خم زرگریکبار دیگر این روش آبادی را ثابت میکند .از وجه تسمیه "اشترگرام"معلوم میشود که اینجا نه تنها معابد بلکه محتملأ قصبه یا شهری هم آباد بوده اصلا کوه اشتر گرام شباهت به "پهلوان کوه" بگرام دارد،همان طوری که در مجاورت پهلوان کوه شهری چون بگرام داشتیم؛حتمأ درمجاورت لاشترگرام هم شهری وجود داشته که نام و نشان آن از صفحه های تاریخ زدوده شده و حتمأ با بسط تحقیقات حفاری روشنی های مزیدی درین موارد پرتو خواهد افگند.

دراهمیت موقعیت گل بهاربه مفهوم عام و بزرگ شبهه ئی نیست شواهد روی خاک و اکتشاف پارچه های هیکل تراشی از نقاط متعدد هرکدام بذات خود اتشی است که بعد از گذشت کاروان های مدنی سابقه بجا مانده است.تحقق درشواهد و آثار روی خاکی و زیرخاکی درخم زرگر و اشتر گرام و سائردهکده های اطراف گلبهاراهمیت بسزائی دارد؛ زیرا امروز وجود فابریکه نساجی به این منطقه اهمیت مخصوصی داده و اینجا بحیث شهرکوجکی تحویل یافته است که حتمأ دامنه آن در آینده وسعت خواهد یافت.

20/5/41