قره کمر

از کتاب: افغانستان در پرتو تاریخ

مراتب زندگانی غارنشینان درارتفاعات

درمراتب اولیه زندگانی دوره های قدیم حجرمرحله ایست که آنرا دانشتمندان( دوره زندگانی بشری در غارهای مرتفع تعبیرکرده اند. زندگانی درغارها آنهم درغارهای بلند و مرتفع وجود دامنه های بلند کوه ها را ایجاب می کند و قراریکه وضع اقلیمی و جغرافیائی کشورما نشان می دهد؛ انسان درین دوره بناه گاهای خوبی دردامنه ها و کمرهای کوه ها داشته و دامنه های جبال هندوکش بیشتتتتر در حصتتتی شتتتمالی خود که مشتتترف بر دره ها و جلگه های وستتتیعی بود برای این نوع زندگانی مساعد ترمعلوم می شود.

غارنشینی به نحوی که ذکرکردیم از پنجصد هزارسال به اینطرف درصحنه آسیا معمول بوده و بعد از ۴۵۰ هزارسال در ۵۰ هزارسال اخیربا شکاریان غارنشین دربسیاری ازنقاط آسیا منجمله درچین افغانستان و ایران مواجه می شویم.

درافغانستان نام (قره کمر) با مراتب زندگانی غارنشتینی درارتفاعات مستجل شده و کسی که درین غار تحقیق وکاوش نموده "داکترکارلتن کون" متخصصی قبل التاریخ امریکائی است.

غارقره کمر در ۸ میلی شمال آیبک (سمنگان) بین پل خمری و تاشقرغان درمجاورت قریه ئی افتاده که بنام )(سرکار) یاد می شود و دردامنه های جنوب شرقی کوهی قرار دارد که بر دهکده مذکوردرافق شمالی(آیبک)حاکم است.

ارتفاع این غارازسطح دریا ۲۳۰۰ فت و بلندی آن ازروی جلگه (۴۵۰)فت می باشد که درحدود ۱۲۵ مترشود بدین ترتیب ازروی ارتفاع غار و ازروی جلگه بخوبی میتوان تاریخ اشتغال آنرا درردیف دوره زندگانی درغارهای مرتفع قرارداد.علت وجود این پناه گاههای کوهی درارتفاعات یکی ترس انسان از غافل گیرشده ازحیوانات درزنده و دیگر داشتن چشم اندازی روی جلگه بود؛ بقصد پیداکردن و تعقیب شکار/" داکترکون" درمورد چشم اندازی وستیغ غارقره کمرچنین میگوید:ازآنجا تا چندین میل پهنای دره را میتوان دید و برای شکاری ها نقطه بسیارمساعدی بود که شکارخود را خوب دیده و خوب


تعقیب می توانستند.رخ غاربطرف جنوب است و تمام روز از روشنی آفتاب روشن و گرم می شود.هکذا آب درنزدیکی خود دارد وحیوانات به کثرت درگرد و نواحی آن تردد می کنند. علاوه بدین مزیت ها درروز گاران قدیم که غارمسکون بود؛ مواد سوخت هم بسیاردرماحول آن پیدا میشد. احجارکوه ازسنگ های نرم ترکیب شده و ازنظرتشکیلات طبقات الارضی به طبقه(ژوراسیک) تعلق پیدا میکند.

ازروی تحقیقات دانشمند امریکائی چنین معلوم میشود که غارقره کمرشکل نیم کاسه داشته. زمین غار از قشرهای متنوع پوشیده شده بود که عمیق ترین آن رنگ نصواری داشت وروی آن اقالسه طبقه مرسوباب مشتاهده میشد مجددأ روی این طبقات را قشرگل خاکی رنگ فرا گرفته چون غارمذکوردردوره های فلزی هم مسکون بوده باشندگان قره کمردرین دوره ها به رمه داری و گله بانی و نگه داری رمه های بز؛ ضبیشترمشغول بوده اند وسطح صیقلی دیوارها و افتادن بعضی پارچه های سنگ آنراتائید می کند.

درتمام طبقات خاک غارقره کمرآثار زندگانی مشهوداست.استخوان حیوانات و افزارسنگی چقماقی هویدا است و میتوان ادعا کرد که غارمذکور درتمامی طول دوره قدیم حجرمسکون بوده ولی از زندگانی دوره جدید حجر در آن اثری نیست.

این تشخیصی مراتب زندگانی درغارقره کمراهمیت بسیاردارد؛ زیرا اختصاری به دوره قدیم حجر پیدا میکند و درداخل افغانستان عجالتأ بحیث یگانه نقطه مراتب زندگانی دوره قدیم سنگی را درغارهای مرتفع معرفی می نماید.

طبق تحقیقات( داکترکارلتن کون) ازروی آثارمکشوفه که عبارت از: افزارسنگی چقماق، استتخوان حیوانات،خاکستروذغال می باشد چهاردور: زندگانی را درغارمذکورمیتوان تعیین کرد؛ مسلم است که پناه گزینان وغارنشینان هرچهاردوره شکاری بودند. باشندگان اولیه قره کمرکه آثارحیات ایشان درطبقه نصواری قشرزمین غارپیدا شده افزارسنگی بسیارابتدائی داشتند که شکل طبیعی آن دست نخورده. ونظایرآنرا دراروپا و امریکا وآسیا معمول به اصطلاح علمی افزاردوره (موسرین)می خوانند و با افزارانسانهای تیپ( نه اندرتال ) ارتباط پیدا می کند. نظیراین افزاردرمجاورت قره کمردردامنه های کوه هم دیده شده وازاحتمال بیرون نیست که با ساکنان غارنشینی است.

باشندگان غارقره کمردرمرحله دوم زندگانی خود که مرحله سوم حیاتی ایشان را نشان می دهد؛ تیغ های چقماقی بسیارزیاد داشتند. که درعمق نیم متر



قشرطبقه اولی مرسوبات غارچندین هزار آن به مشاهده رسیده درین مرحله به شکارماهرترشده و در دادن آتش را با سنگ چقماق فراگرفته بودند وغارخود را با آتش گرم می توانستند افزارآنها هنوزشکل طبیعی داشت وازپارچه های گران وزن و تیزچقماق کارمی گرفتند. سویه زندگانی دردوره سوم اشتغال غارقره کمربا دوره دوم چندان فرق زیاد نداشت.

درآخرین دوره افزارسنگی شبیه افزاردوره متوسط حجر(مزدلی تیک) دیده شده است.

باوجودی که درورقه فوقانی قشرمرسوبات غارپارچه های تکسیر ظروف سفالی به مشاهده می رسید ولی وجه مسلم این است که زندگانی درغار قره کمرروی حساب مراتب ابتدائی افزارسنگی چقماق به مراحل اولی عصرقدیم سر می خورد و قرارسنجش اصول جدید تجزیه (کاربن نمره ۱۴)که روی پارچه های ذغال غارمذکوردرفلالدلفیا وشیکاگو؛بعمل آمده است؛ قدیم ترین مراحل اشتغال غارمذکوربین ۵۰ و ۳۰ هزارسال قبل ازامروز قرارمی گیرد و چون تجزیه کیمیاوی قدامت بعضی پارچه ها و ذغال طبقات فوقانی غاررا به حوالی( ۱۰۵۸۰)سال قبل نسبت می دهد؛ میتوان گفت که تا حوالی ده هزارسال پیش از امروزشکاریان در قره کمربود و باش داشتند. تجزیه کاربن نمره ۱۴ با ظهور دوره های قدیم و متوسط و جدید حجردرافغانستتان موافقت خوب نشان می دهد؛ زیرا درحوالی ده هزارسال قبل دراکثرنقاط آسیای غربی حیات دوره غارنشینی تمام شده و دوره جدید حجرشروع شده است و این نتیجه بدست می آید که درحوالی ده هزارسال قبل شکاریان هندوکش ازپناه گاههای مرتفع کوهی برآمده و بطرف جلگه ها و وادی های رودخانه های بزرگ بحرکت آمده اند.