قلعه بندی کابل در ۹۷۲ بالاحصار در حال محاصره

از کتاب: بالاحصار کابل و پیشآمدهای تاریخی

باقی قاشقال قایم مقام حکیم میرزا در کابل

محمد حکیم میرزا برادر کوچک جلال الدین اکبر برای رهائی کابل و اخذ انتقام از قاتل مادر خود ابوالمعالی از سلیمان میرزا استمداد نمود. بطوریکه دیدیم این استمداد هم گران تمام شد زیرا سلیمان میرزا با اینکه دختر خود را به محمد حکیم داد ولی قصدش این بود که شهزاده و کابل هر دو را تحت تأثیر خود آورد. حکیم میرزا به مشورت بزرگان کابلی و غوربندی و میدانی و غزنیچی مانند خواجه حسن نقشبندی، باقی قشقال (غوربندی)، بنده علی (میدانی) و سیوندک و على محمد اسپ و خواجه خضریان جایگیرهای کابل و اطراف حتى غزنی و جلال آباد و بنکش را از تصرف گماشتگان سلیمان میرزا کشید و معتمدان خود و نفوذ خویش را برقرار کرد. در نتیجه سلیمان میرزا متوجه کابل شد. محمد حکیم میرزا باقی قاشقال را بحیث مدافع کابل در قلعه بالاحصار گذاشته و خود بطرف جلال آباد و پشاور رفت تا از برادر بزرگ خویش جلال الدین اکبر استعانت کند. کابل شکل قلعه بندی بخود گرفت دروازه ها بسته شد و بالاحصار بحال محاصره درآمد. این قلعه بندی مدتی طول کشید زیرا سلیمان میرزا تا نزدیکی های شهر آمده عقب حکیم میرزا روانه جلال آباد شد و قمبر نام را با سه صد کس در ین شهر گذاشته به تعقیب حکیم میرزا تا کنارههای سند رفت و چون قوای کمکی از هند آمد سلیمان میرزا بعجله برگشته مجدداً خویش را به گرد حصار کابل که همچون در حال محاصره باقی بود رسانید باقی قاشقال مدافع بالاحصار در داخل قلعه و سلیمان میرزا در بیرون حصار منتظر واقعات جلال آباد و تعیین شدن سرنوشت خود بودند تا اینکه شهر اخیرالذکر از طرف قوای کمکی که به حکیم میرزا داده شده بود فتح شد. مژده این فتح و سر قنبر حکمران جلال آباد از طرف سلیمان میرزا یکوقت به کابل رسید سر را در کنگرههای حصار شهر آویختند. سلیمان میرزا پیرامون شهر بطرف خواجه ریواج )خواجه رواش) و ده منار (ده کوتل پایمنار) عقب نشست و محمد حکیم میرزا مجدداً در شهر کابل بر قرار شد.


قطب الدین خان موسوم به

خان کلان اتالیق محمد حکیم در کابل

ازدواج خواجه حسن نقشبندی با

خواهر بیوه حکیم میرزا

جلال الدین اکبر شاهنشاه مغلی هند با قوای کمکی که با برادرش محمد حکیم میرزا بکابل فرستاد، قطب الدین خان را که اصلاً از غزنی بود به عنوان اتالیق وی تعیین نمود تا در کابل بماند و بحیث مشاور امور کابل را اداره کند. محمد حکیم میرزا چون در بالاحصار کابل مستقر شد به تحکیم مقام خواجه حسن نقشبندی یکی از بزرگان کابلی پرداخت. حتی فخرالنسا بیگم همان خواهرش را که بعد از قتل ابوالمعالی بیوه شده بود به وی داد همانطور که ابوالمعالی با ازدواج این بیگم خویش را در نفس خاندان محمد حکیم میرزا وارد دیده و کسب قدرت کرد خواجه حسن هم بر نفوذ خویش بی اندازه افزود و مخالفت میان وی و قطب الدین خان خان کلان شروع شد تا اینکه اتالیق محمد حکیم میرزا شبی از شب ها از کابل برآمده راه هند پیش گرفت و محمد حکیم میرزا بدون مشاور و اتالیق در کابل ماند.