بهشت

از کتاب: دیوان علامه اقبال لاهوری ، قطعه

کجا این روز گاری  شیشه بازی

بهشت این گنبد گردون ندارد

خلیل او حریف آتشی نیست

کلیمش یک شرر درجهان ندارد

به صرصر درنیفتد زورق او

خطر از لطمه ی هجران ندارد

مزی اندر جهانی کور زوقی 

که یزدان دارد وشیطان ندارد