32

چگونه مقنع خویشتن رابسوزدانید؟

از کتاب: تاریخ افغانستان بعد از اسلام ، فصل سوم ، بخش جنبش ابو مسلم و اوضاع افغانستان دراوایل عصر عباسیان
04 February 1967

چون سپیدجامگان درمقابل قوای دولت عباسی مقاومت کردند،وبقول نرشخی مسلمانان درکارایشان عاجز شدند نفیرببغدادرسید وخلیفه مهدی تنگدل شد وبحرب که اسلام خراب شود وکیش مقنع همه جهان بگیرد.۳ 

قوای خلافت عباسی کار را بر سپید جامگان دشوار ساخت و بقبة السیف سپید جامگان در حار سنام بر مقنع فراهم امدند و سعید حرشی بریشان حار تنگ کرد و با لشکر بسیار به محاصرۀ طویل پرداخت و برای لشکریان خویش در اطراف حار خانها و گرمابه بنا کرد, تا در تابستان و زمستان انجا باشند۴

باری مدت مقاومت و خروج مقنع را البیرونی و نرشخی چهارده سال نوشته اند, و این باعتبار حرکتش از اوایل خروج تا مرگ او صحیح خواهد بود. 

بهر صورت مدت محاصرۀ مقنع در حصار سنام نیز دراز بود و کسانیکه با او 

۱-زین الاخبار۷۶ب

۲-تاریخ بخارا ۸۵

۳-تاریخ بخارا ۸۰

۴-همین کتاب ۸۷

بودند, از طول مدت محاصره بستوه امدند, و به لشکریان خلافت تسلیم شدند, مقنع چون دید که بیش از ان مقاومت نتواند کرد, تمام زنان و پیوستگان خود را زهر داده و بکشت و خودش هم در تنوری رفت, که از سه روز باز آنرا اتفتانیده بودند و چون خویشتن را دران تنور تفتیده انداخت دودی برآمد و اثری ازو دیده نشده و در ان حار هیچککس زنده نماند و علت سوختن وی آن بود که پیوسته گفتی که چون بندگان من عاصی شوند من به آسمان روم و فرشتگان آورم , و مخالفان خود را قهر کنم , وی خود را از ان جهت سوخت تا خلق گویند که او به آسمان رفت تا فرشتگان آرد, و مارا نصرت دهد, و دین او در جهان بماند.۱ البیرونی اضافه میکند: چون مقنع از هر طرف خود را در محاصره دید, خویشتن را در اتش انداخت تا جسدش متلاشی و نابوده شود و این امر نزد پیروانش مایۀ تحقق دعوی الوهیت وی گردد ولی بدین کار موفق نشد, و جسدش در تنور پیدا شد, سرش را بریدند وبرای المهدی به حلب فرستادند۲

بقول ابن اثیر سی هزار تن از پیروان مقنع به سعید تسلیم شدند و فقط دو هزار تن با او باقی ماندند .چون مقنع دانست که هنگام هلاکش رسیده, اهل و زنان خود را زهر داد و گفت که بدنش را بسوزانند تا بدست دشمنان نیفتد و علاوه برین دران قعله هر چه جامه و ستور و جز آن خواسته یی بود , همه را بسوزایند و بپیروان خود گفت : هر انکه بخواهد با من به آسمان رود, خود را درین آتش اندازد. انگاه خود را با اهل و زنان و خاصان خویش در آتش افگند تا همه بسوختند, چون لشکریان فاتح بدان قلعه درامدند انرا بکلی خالی یافتند و همین وضع بود که باقیماندگان پیروانش از سپید جامگان ماوراء النهر در حالت گمراهی و اافتتان ماندند ۳ مورخان را در تعیین سال مرگ اختلافست طبری و این اثیر این واقعه را

۱-تاریخ بخارا۸۸

۲-آثار الباقیه ۲۱۱

۳-الکامل ۶/۲۱

در ۱۶۳ هـ۷۸۰ م هنگامیکه المهدی در حلب بود ضبط کرده اند در حالیکه البیرونی هلاک اورا در سنه ۱۶۹ هـ ۷۸۶م گوید۲ ولی ابن خلکان و ابن العبری باطبری همنوایند ۳

چون المهدی در عشرۀ اخیر محرم ۱۶۹ هت در زدده فرسخی ما سبذان ۴ عراق از جهان رفته , و در حلب نبود بنابران قول البیرونی سهو خواهد بود و هلاک مقنع همان ۱۶۳=۷۸۰ م است.

۱-طبری۶/۳۷۴ و الکامل ۶/۲۱

۲-آثار ۲۱۱

۳-وفیات الاعیان ۳۱۹ و مختر الدول ۲۱۷

۴-ما سبذان به فتحۀ سین و باء برسرحد عراق عرب بطرف شرق واقع بود( جغرافیای خلافت شرقی)