جنگ و یهند
و یهند پایتخت امرای هند و شاهیه بود و بر همین محلتی اطلاق می شد که در روز گار ما آنرا "هوند" می نامند، انندپال پس از مرگ پدر که از راجگان مجاور استمداد جوید و فتوحات افغانها را از جانب غرب مسدود نماید، راجگان او را یاری کردند و هر یک دسته های عساکر خود را به معاونت وی فرستادند
انند پال قشون خود را به فرماندهی پسرش برهمن جیپال جانب پشاور سوق داد، ابن اثیر در الکامل در ضمن وقایع 392 این قضیه را ذکر نموده و از نوشتۀ وی بر می آید که گویا سلطان پس از انکه پشاور را گشود و از امر جیپال فارغ شد خود اراده کرد که انندپال را تعقیب کند ویهند را بگشاید.
پس به ویهند رفت و قلعه را در حصار گرفت و آن را بکشود و به وی خبر رسید که جماعتی از برهمنان در قلل کوهستان آن گرد آمده و می خواهند فتنه ها بپا کنند آنها را نیز کو شمال داد و به غزنه بازگشت از گفته های عتبی سال فتح ویهند درست معلوم نمیشود تنها همین قدر بدست می آید که جنگ و یهند بعد از جنگ پشاور بوده است در این جنگ (۳۰) فیل جنگی به غنیمت گرفته شد.