زهره
از کتاب: پرده نشینان سخنگوی
اصل نامش امر از جان بود در اواخر قرن گذشته در شهر لکنهو میزیست دراوایل رقاصه بود ولی پسان توبه کرد و با شخص ثروتمندی ازدواج نمود علاوه بر رقص موسیقی را خوب میدانست و در فارسی و اردو شعر میگفت وخط نستعلیق را بخوبی مینوشت بعد از یک حیات با هوش و همت در سنه ۱۲۰۸ ۱ هجری قمری وفات نمود . یک چند نمونه شعر فارسی او:-
هی هی چوبی حرمت کرد پیش مردان
برو مرا به بغل گیر کرد مردمان
رفته رفته تا بحالم مهربان کرد طرب
این جراعت هر کسی دارم گهی خواهشمندن
بیت ذیل مطلع غزلیست برای نواب ملا ریس بندر شوت فرستاده بود
خبر از من که برد تا به غلام با پا زهره در بزم غزل ذره نوایی دارد