الثامن عشر و لتعه بن مرثد
بعد از پدر بتخت نشست، در یمن پادشاه شد، و یمن را ضبط کرد، و درعهد او سیل عرم بر اهل سبا کشاده گشت، و اهل سبا پیش از سیل ( ۴ ) متفرق شدند، بعضی بشام رفتند ، و بعضی بعراق رفتند و بعضی بمدینه . این و لتعه خوابی دید ، معبران را بخواند گفت: من چه خواب دیده ام ؟ بگوئید و تعبیر کنید ! سطیح کاهن بود که در ان دیار ازو داناتری نبود، سطیح گفت: در خواب تاریکی دیده یی ! و از میان آن یکی انگشت ( ۵ ) سیاهی برون آمد و آتش گشت، و اهل یمن را بسوخت و همه را خاکستر کرد . تعبیرش آنست : که از حبشه ملکی بیرون آید ، یمن را قهر کند و دین جهودی بدل کند، ملک یمن را حبشه بگیرد . ملک گفت: بعد از ان چه باشد ؟
______________________________________________________________________ (۱)راورتی : ۷۸ سال ( ۲ ) کذا . مجمل : مرثد بن عبدالکلال. مسعودی : مرثد بن کلال . حمزه : مرثد بن عبید کلال . ابوالفدا : مرثد بن کلال ، راورتی: مرثد بن عبدالکلال
( ۳ ) (۳)کذا ، مسعودی : وکیعه بن مرثد. مجمل : ولیعه بن مرثد . ابوالفدا : و کیعه بن مرثد . راورتی : ولتعب بن مرثد
(۴)اصل: سیاه ( ۵ ) بمعنی زغال
تبایعه طبقه(۶) (۱۸۳)
گفت: بعد از ان مردی بیرون آید ، ملک حبشه ( ۱ ) را بکشد، یمن بگیرد ( و بعد او هم کشته شود ، و بعد از ان پیغامبری از عرب بیاید تا ملک یمن بگیرد ) ( ۲ ) تا قیامت بدست امت ( ۳ ) او باشد، و لتعه بترسید، و فرزندان را بعراق و چین فرستاد و مدت ملک او سی و هفت سال بود، و السلام .