32

الثالث عثمان ذوالنورین رضی الله عنه

از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲) ، فصل طبقه ۲ ، بخش خلفاء
01 January 1280

عثمان بن عفان رضی الله عنه،عفان پسر ابوالعاص بن امیه بن عبدالشمس بن عبد مناف بود،وکنیت او ابوعمرو،و داماد مصطفی بود،بدو دختر رقیه و ام گلثوم و مادرعثمان ،اروی بنت کریز(۱)بن ربعیت بن حبیب بن عبدالشمس بود.عصمان رضی الله عنه میانه بالا بود،و نیکو روی ،و تنک پوست و تر اندام ،و گندم گون وبزرگ ریش ،و فراخ کتف،و دندانهای خود را به زر بسته بودی ،و او را روایت می کنند:که از تجارت شام باز می آمد در میان راه به منزلگاه رزفی(۲)و معان فرود آمده بود ُدر میان خواب و بیداری ندا شنی:که ای خفتګان برخیزید! و مهیا باشید! که احمد بیرون آمد.چون بمکه باز آمد،بخدمت مصطفی علیه السلام بیآمد،و اسلام آورد،چون عم او را حکم بن ابی العاص از اسلام او خبر شد او را به بست تا دین اسلام بگذارد،و دین پدران نگرداند،مادرش سوگند خورد ،که او را نان ندهد،و از دین اسلام دست باز نداشت اگرچه مذلت دید.ایشان دست از وی بداشتند،وچون عمررضی الله عنه شهادت یافت،بخلاف با عثمان بیعت کردند،و خاتم و رداع مصطفی علیه السلام بدو رسید،و در ایام او فتوح بسیار بود،و بصره و آنچه باقی بود،ازحدود صفاحان و ری واصطخرو فارس و دارابجرد و کرمان و سجستان و طبرستان و خراسان و ایران و نیشاپور ،و هرات و مروشاهجانو هری رود و بلخ و تخارستان و ارمنیه، و ارزروم (۳)و کندریه و طرابلس و قبرس. و اورا مراقب بسیار است:جمع کننده قران است آن مصحف که ابوبکربمشورت عمر رضی الله عنهما بخط زید بن ثابت نبشته بود و در بیت المان نهاده بفرمودتا چند نسخه بنوشتند، و یکی بمکه و یکی بمدینه،و یکی بشام و یکی به عراق فرستاد،وهرکه برخلاف نسختی داشت،از دست همه بیرون کرد،و همه را بران مصحف جمع کرد،چون سال سنه خمس و ثلثین در آمد از هجرت ،صحابه

(۱)اصل:کوبر ،طبری و الکامل:کریز.

(۲)کذا،ولی در ماخذ موجوده راجع باینجا چیزی بدست نیآمد،در جغرافیای حدود العالم است:معان شهر کیست در شام که در آن بنی امیه اند ، در همین کتاب جای بنام (عین زربه)ټمده ،که بنام رزفی نزدیکی دارد .(۳)کذا،املای موجوده:رض روم . 














خلفاء طبقه(۲) (۸۱)

______________________________________________________________________

خروج کردند،او را به حصنی محاصره کردند،بیست روز آن حصار بداشت بعد از آن از پس قصر او حصار را نقب کردند و در آمدند،و عمرو بدیل به حلق او زحمی کرد،مصحف بر کنار او بود،بر دست دینار بن عیاض شهید شد،(۱)رضی الله عنه،روز چهار شنبه شهادت یافت،تا روز شنبه در خانه بماند،و بعد از آن او را دفن کردند.اما فرندان عثمان رضی الله ده پسر بودند،و چهار دختر،اما پسران:عبدالله اکبر، و عبدالله اصغر، و خالدابان (۲)و عمرو، و سعید و مغیره ،و عبدالملک و عمر(۳)اما دختران: ام مار، و عمره، و ام سعید و عایشه(۴)عثمان رضی الله عنه بنفس خود ده حج گذارد،و مدت خلافت او دوازده سال کم ده روز بود، و مدت عمر او هشتاد و هشت سال بود،بعضی گفته اند نود سال بود، والله اعلم .