129

ای اشک

از کتاب: مروارید گمشده ، غزل
05 February 2016

‬‬‬

‫ببار ای اشک از چشمم تو گوهر های الماس وار‬‬‬

‫ببار شبنم  صفت  بر یاد روی خوب آن  دلدار‬‬‬


‫بیا ای  گریه کز تو  دل تلاطم ها  طلب دارد ‬‬‬

‫ببارش موج طوفانزای حسرت بر در و دیوار‬‬‬


‫صفای  قلب  دارد بارشت ای  گریۀ جانسوز‬‬‬

‫ببار و زن به دل  صیقل، کنش پاکیزۀ اطهار‬‬‬


‫مبند دروازۀ راهی که راه انتظار اوست‬‬‬

‫ببار اما نه  با این  بیقراری در جمع اغیار‬‬‬


‫اگر رنجیده  دلبر خاطرش از سیل طوفانت‬‬‬

‫ببار آرامتر چون چشمه، شو فرش رهش اینبار‬‬‬


‫گل عشق بارور شد از تو ای آشوغ  بیرنگی‬‬‬

‫ببار ای گریه  همرنگ شقایق لاله های  نار‬‬‬


‫به دل بردم خیال وصل بر این تیره خاک  گور‬‬‬

‫ببارای ابر رحمت بر مزارم قطرۀ بسیار‬‬‬


‫نگردد سبز از یک قطره «واهِب» این خزان دل‬‬‬

‫ببارای گریه، تر کن گلشن  دل را هزاران بار‬‬‬