32

معاهدۀ روس و انگلیس راجع به افغانستان ۱۹۰۷ میلادی

از کتاب: تاریخ تجزیه شاهنشاهى افغان

در قرن نوزدهم سیاست دولت تزاری روس و هند بریتانوی در آسیای مرکزی با هم مقابله داشتند، قوای بریتانوی در هند خاکهای امپراطوری را توسیع داده و به خیبر و بولان رسیدند در ایران نیز نفوذ سیاسی انگلیس بسط میشد قوای روسیه نیز تا کنارهای آمو رسیده بودند، ولی دولت انگلیس چون در جنگ اول و دوم نتوانست مستقیماً خاک افغانستان را مستعمره سازد پالیسی فار ورد را ترک داد و برای افغانستان هیت بفرست را قایل شد و بالواسطه این مملکت را بذریعۀ رجال داخلی افغانی (امیر عبدالرحمن و پسرانش) در تحت نفوذ سیاسی خویش نگهداشت و مبنی بر همین پالیسی بود که در سال ۱۹۰۷ع معاهده معروفی بین سر آرتھر نکلسن سفیر انگلیسی در مسکو و سکندر ایزوسکی وزیر خارجه روسیه در مسکو امضا شد. این معاهده سه حصه دارد، اول راجع به ایران دوم راجع به افغانستان و سوم راجع به تبت. و ما درینجا قسمت دوم آنرا که بافغانستان تعلق دارد می آوریم و ازین معاهده اوضاع سیاسی طرفین در آسیای مرکزی به خوبی پدید میآید، و جمود سیاسی زمام داران افغانی را هم روشن ،میگرداند که بیگانگان راجع به خاک مملکت ایشان معاهدها میکردند، و آنها نداشتند و یا از ترس ساکت محض بودند!!

" طرفین متعاهدین نظر به تامین آرامش کامل در سرحدات خود در آسیای مرکزی و برای استقرار صلح استوار و همیشگی در این نواحی، قرار داد ذیل را منعقد نمودند:

مادۀ اول: حکومت عالیحضرت پادشاه بریتانیا، نیت خود را راجع به عدم تغییر اوضاع سیاسی افغانستان رسماً اظهار میدارد، به علاوه حکومتِ عالیحضرت پادشاه بریتانیا تعهد میکند که نفوذ خود را در افغانستان فقط در صلح اعمال نماید، و هیچگاه خود وسایل خصومت آمیزی دران مملکت بر خلاف دولت روسیه اتخاذ ننموده، و محرک دولت افغان نیز واقع نگردد. حکومت امپراطوری روسیه نیز از طرف خود اظهار میکند که مملکت افغانستان را خارج از منطقۀ نفوذ خود دانسته و متعهد می،شود که در کلیه مناسبات سیاسی خود با این مملکت عالیحضرت پادشاه بریتانیا را واسطه قرار داده و تعهد میکند که از فرستادنِ عُّمال خود به افغانستان خود داری نماید.

مادۀ دوم: حکومت بریتانیای کبیر که در معاهده مورخه ۲۱ مارچ ۱۹۰۵م 1امضا شده در کابل  اظهار داشته است، کلیه مقررات و تعهداتی را که با مرحوم امیر عبدالرحمن خان منعقد داشته است به رسمیت شناخته، و ابداً نظر مداخله در اداره امور داخلی مملکت افغانستان ،ندارد و متعهد میشود که بر خلاف معاهده فوق قسمتی از افغانستان را تصرف یا ضمیمه خاک خود ننماید و از دخالت در اداره امور داخلی آن مملکت تا زمانی که بر وفق همان معاهده شخص امیر در انجام تعهداتی که با دولت عالیحضرت پادشاه بریتانیا بر عهده گرفته است کوتاهی نورزیده، خود داری نماید.

مادۀ سوم: مامورین روسی و افغانی که مخصوصاً برای انجام این مقصود انتخاب میشوند، می توانند در سرحد و در ایالات سرحدی برای تنظیم مسایل محلی که عاری از جنبه سیاسی باشد روابط متقابله داشته باشند. 

مادۀ چهارم: دولتین بریتانیای کبیر و روسیه رسماً اعلام میدارند که در افغانستان در امور تجارتی متساوی خواهند بود، و موافقت نمودند که کلیه تسهیلاتیکه در بارۀ ،تجارت و یا تجار انگلیسی و یا تجار هندی تبعۀ انگلیسی در آتیه معمول خواهد شد، عیناً در بارۀ تجارِت و تجار روس نیز معمول میگردد. هر گاۀ توسعۀ دامنۀ تجارت لزوم نمایندگان تجارتی را الزام نماید، دولتین متعاهدین بایکدیگر داخل مذاکرات لازمه خواهند شد و البته بدیهی است که حقوق حاکمیت امیر را در نظر خواهند داشت. 

مادۀ پنجم: این مقررات فقط زمانی به موقع اجرا گذاشته خواهد شد که دولت بریتانیا موافقت امیر افغان را به اطلاع دولتِ روسیه رسانیده باشد2. 


(از مجلۀ آینده ص ۹۴ ج ۲ طبع تهران ۱۹۲۷م)