سنگ سوراخ
درذکرسلطان سیف الدین سوری طبقه ۱۹ گوید: را غورگرفت تا درحدود سنگ سوارخ اورا دریافتند.
درطبقه ۱۹ ذکرتاج الدین یلدزگوید: ازراه سنگ سوراخ بجانب هندوستان رفت. بطرف گردیزودره کراهیه درهمین طبقه ذکر قطب الدین ایبک گوید: از طرف غزنین بطرف هندوستان ازراه سنگ سوارخ بازآمد.
تعلیقات سنگ سوراخ (۳۹۵)
درطبقه۱۶ ذکرعلاء الدین خوارزم شاه گوید.:ازغزنین .. ازجانب سنگ سوراخ بجانب هندوستان رفت.
ازذكراول چنین درمی یابیم که سنگ سوارخ باید بین غوروغزنه واقع باشد که درینصورت باید بطرف غرب یا جنوب غرب غزنه برراه قندهار واقع باشد.
یک سنگ سوارخ بنا پشتو (سورۍ ډبره) درجنوب کوه ښه برلار (شش کروهی جنوب کلات) درعلاقه سیوری مسکن قدیم دوتکیان واقع است.که شرقأ وغربأسوراخ است وازین جاراهی بطرف کوژک (گذرگاه قندهار بطرف و ادی پسین و باوجستجووهم راهی میرود ومغاره معروف شه بولان همدرین کوه واقع است که جوف کوه خالی گاه طبیعی دارد و درآن آبهای اسناده موجود است احتمال دراد که راه فرارسلطان سیف الدین نزدیک و مستقیم غربی غزنه به غورنتوان رفت که راههای بسبب کفرت برف مسدودمیگردد.
اما سنگ سوراخ که درراه هند واقع بود باید حمادرولایت پختیای سمت جنوبی بشاشد که راه های مشهورغزنه بهند ازین ولایت میگذشتند.
در ذکردوم این راه را باصراحت گردیزو دره کراهیه تعیین کرده و چنانچه درحاشیه همان صفحه گفتم درسرزمین چمکنی مربوط به ولایت گردیزرود کراهه جاریستو درکوهسارچمکنی بطرف شرق راهی به کرانهای دریای سند موجود است که از سنگ سوارخ میگذرد و آنرا بزبان پشتومردم انجا (سوروی خوله) گویند که عینأ معنی آن سنگ سوراخ و دهنه سوراخ باشد.
این مطلب را ازخود مردم جهانی در مربوط گردیزتحقیق کرده ام واحتمال قویست که سنگ سوراخ راه هند همین جا باشد. که سه باردرطبقات ناصری مذکورافتاده است.
مورخ معاصرهندی،هود یوالا درباره سنگ سوراخ می نویسد: «ازمورد استعمال این نام معلوم است که بین غزنه وهند واقع بود.
(۳۹۶) سنگ سوراخ تعلیقات
بقول راورتی سه وچهارجای بدین نام مشهوراند، واین سنگ سوراخ دروادی هلمند (؟) درشمال غرب غزنی بود که راه غزنه وغورازآن میگذشت( نوت ۱۴۴راورتی برترجمة طبقات) درنقشه ها نیستیبل يك دره سرخ سنگ درشمال غرب غزنی نشان داده شده است (حواشی هود يوا لابر ايليوت ۶۹۲۱۲) اما ازین توضیح راورتی وهوديوالا نیزچیزمفیدی بدست نمی آید.
بابردرتزک خود مکررأ ازسنگ سوراخ نام می برد، و درحدود ۹۱۰ قبل ازفتح هند صحرا نشینان ولایت کابل را هزاره سلطان مسعودی وافغانان مهمند داند (ص ۸۹) و باز گوید که بجهت تاختن هزاره سلطان مسعودی سواری نموده شد، براه میدان آمده، ازکوتل چرخ شباب گذشته وقت فرض در نواحی جغتو (بر) هزارها تاخته،اززجابراه سنگ سوراخ پرگشته (ص ۹۲) ازاین بیان با بردواضح می آید که ازکابل بطرف غرب حرکت کرده ازراه میدان به چرخ لوگروجغتورفته و ازراه جنوبی و سنگی سوراخ بکابل برگشته باشد.
جای دیگرگوید: درمیان دشت نزديك ترك فرود آمد وشد، ازآنجا کوچ نموده درکنارآب گومل فرودآمده شد،ازدشت بطرف غزنی دوراهارد ویکی راه سنگی سوراخ که ازترك گذشته برمل می آید، یکی کنارآب وهل را گرفته به ترك نرسیده این هم بفرمل می آید(۹۵ص) بعد ازاین بنابر گوید که به اراه گومل را گرفته و ازکوه سلیمان گذشته بطرف جنوب به کنارسند رسیدیم درینجا دشت باید همین دشت وسیع جنوب شرقی غزنی درکنه وازو وازه خوا باشد که ترك به دوفتحه هم پهلوی آن افتاده دومسكن قوم معروف تره کی است وآب گومل وفرمل هم در آخر همین دشت درشرق جنوب واقع اند. پس باده نگی سوراخ هم در جنوب شرق غزنی بین کتواز وفرمل د مومل واقع باشد، که از آنجا راهی هم شمالا به جمکنی و جاجی پیوسته باشد.
درینجا این نکته راهم باید خاطرنشان کرد: که اگردشت بابرهمین وازه خواباشد ، پس بین آن و غزنی وادی کټه واز واقع می شود، که این نام درهمین کتاب دوبار که بازآمده ( رجوع به فهرست) در پښتو ګټه ( سنگی ) و (واز)= ( باز) چیز کشادھ وسوراخ است، و مکان دارد، که سنگ سوراخ تعبیر فارسی کلمه گټه و از پښتو باشد والله اعلم .