کرمک شب تاب
از کتاب: دیوان علامه اقبال لاهوری
، قطعه
شنیدم کرمک شب تاب می گفت
نه ان مورم که کس نالد زنیشم
توان بی منت بیگانگان سوخت
نه پنداری که من پروانه کیشم
اگر شب تیره تر از چشم آهوست
خودا افروزم چراغ راه خویشم