32

در تلاش شهر تاریخی دیبل

از کتاب: جغرافیای تاریخی افغانستان
04 November 1982

دربارۀ بندر قدیم سند یعنی دیبل از مدتهاست که محققان فرنگی و شرقی مقالات و کتابها نوشته اند و در کتب جغرافیای عرب و مسالک و ممالک نیز تفاصیلی درین باب موجود است. ولی از تمام تحقیقات و نوشته های دانشمندان شرق و غرب چیزی مستند و کار آمد در بارۀ تعیین موقعیت آن به دست نمی آید و هرکس که چیزی نوشته عقده یی بر مشکلات و اختلاط های سابقه افزوده است وبلاخره :

شد پریشان خواب من از کثرت تعبیرها چون روایات قدما و معاصرین درین بارۀفراوانست . من درینجا از ذکر آن صرف نظر می کنم و فقط همان اقوالی را می آورم که در تعیین موقعیت دیول یا دیبل به ما رهنمایی کرده میتواند و درین مقالت یگانه مقصد من توضیح دو نکته است:

اول: تعیین و تشخیص جای وقوع شهر دیول ( دیبل ).

دوم: توضیحو تجزیۀ کلمۀ دیول ( دیبل ) از روی قواعد لسانی و تاریخی .

جای وقوع دیبل :

غالبآ تمام جغرافیا نگاران و مؤرخان عرب از زمان قدیم نام این شهر را ذکر کرده اند. ولی از بین اقوال جغرافیون عربی آنچه در موضوع ما نحن فیه به درد ما میخورد قرار ذیل است:

۱-جغرافیا نگار اقدم زبان عربی ابوالقاسم عبیدالله بن عبدالله بن خرداذبه در کتاب المسالک و الممالک ( طبع لیدن ۱۳۰۶ ) که در حدود ( ۲۵۰ هـ ) نگاشته شده گوید: ثار احد فاصل فارسره سند است و از ثارا تا دیبل هشت روزه راه است. و از دیبل تا مصب مهران یعنی جایی که نهر سند به بحر می آمیزد دو فرسخ فاصله است ( ص ۶۲ طبع لندن ).

مخفی نماند که ابن خرداذبه یکی از رجال عصر خلیفۀ متعمد بالله عباسی است. که صاحب برید و مامور اطلاعات بود. خود وی به سند سفری نکرده ولی اطلاعات وی مبنی بر وثایق حکومت است و بنابران قول وی معتبر است و هم قدیمترین سند عصر اسلامیست که تاکنون دربارۀ دیبل به ما رسیده است.


    ازین بیانات البلاذری به خوبی واضح می گردد که دیبل برکنار آبی بود که لشکریان پیادۀ اسلامی با اسلحه و مهمات جنگی ذریعۀ کشتی بدانجا واصل شدند و ما درینجا دو فرض کرده میتوانیم : که کشتی مذکور در بحر آمده باشد و یا در دریای سند ولی چون به قول جغرافیا نگاران مصب دریای سند از دیبل دو فرسخ دور بود بنابران باید صورت اول را قبول کنیم که لشکر اسلامی از کشتی های بحری بر ساحل دیبل فرود آمده اند. کذلک همین البلاذری در جای دیگر فتوح ( ص ۴۴۲ ) گوید: « جنید به دیبل رسید و برکنار مهران فرود آمد. » و ازین هم پدید می آید که کنار مهران عین دیبل نبود و قدری فاصله در بین داشتند.

۳ – دیگر از جغرافیا نگاران مؤرخان معتبر عرب ابوالحسن علی مسعودی جهانگرد بزرگ عرب است که کتاب مروج الذهب و معادن الجوهر خودرا به سال ۲۳۲ هـ بعد از سیر سیاحت جهان نوشت وی خودش از هند دیدن کرده و با وضاحت تام گوید: « و هر دو قسم آب مهران (سند) در شهر شاکره از اعمال منصوره در بحر هند می ریزد و این جا به فاصلۀ دو روزه راه از شهر دیبل دور است » ( مروج الذهب ص ۳۷۸،  ج ۱ ) این تصریح مسعودی خیلی کار آمد است زیرا وی شاکره را مصب مهران گفته که از آنجا تا دیبل دو روزه راه بود ولی چون سمت را تعیین کرده نمی دانیم که این فاصله شرقی برد یا غربی به هر صورت چون شاکره مسعودی همین (ساکره) است که اکنون هم موجود است این اشاره در تعیین موقع دیبل به درد ما میخورد.

۴ – بعد ازین ابواسحق ابراهیم بن محمد فارسی مشهور به اصطخری یکی از جهانگردان و جغرافیا نویسان معروف عرب به سال ( ۳۴۰ هـ ) به هند آمده وی در کتاب مسالک الممالک خود که معول بر کتاب صور الاقالیم ابوزید احمد بن سهل بلخی است در بارۀ دیبل می نویسد « این شهر به غرب تهران بر بحر واقع است و تجارتگاه هند است که کشت و میوه و درخت آن خیلی کم است ولی مقام سوداگران است. (ص ۱۷۵ مسالک الممالک طبع لندن ۱۹۲۷ ).

ازین سخن اصطخری سمت وقوع دیبل که غربی مهران باشد نیز تعیین می گردد و تصریح میکند که بر بحر واقع یعنی شهر ساحلی بحر هند بود.

اصطخری دو اشارۀ دیگر هم به موقع دیبل دارد اولآ در شرح منحاتری گوید:

بر غرب مهران واقع است و کسانی که از دیبل به منصوره روند درینجا بر مهران عبور کنند ( ص ۱۷۵ ) ثانیآ در شرح خود مهران گوید: این دریا از پشت کوهی براید که از آنجا برخی از آنها جیحون بر آمده اند. بعد از آن به ملتان بسمد والرور و منصوره گذرد و به شرق دیبل در بحر افتد ( ص ۱۸۰ ) ازین دو اشاره نیز قول اول به خوبی ثابت و روشن میشود.

    ۵ – در عین همین وقتی که اصطخری به سیاحت می پرداخت یک نفر تاجر بغدادی ابن حوقل نیز به سال ۳۳۱ هـ به جهانگیردی برامد که کتاب وی به نام صورة الارض با نقشهائیکه ان حوقل ترتیب داده بار دوم در لیدن به سان ۱۹۳۸ نشر شد وی گوید: « بر یمین ( دست راست ) مصب نهر مهران بر ساحل بحر شهرهاست که دیبل از آن جمله است ». این (یمین) نیز سمت غرب مهران را افاده میکند.

بعد از آن در ( ص ۳۲۸ ) در شرح نهر مهران همان عبارت اصطخری را مخصوصآ می آورد که به شرقی دیبل در بحر افتد.

از نقشۀ ابن حوقل که برای سند ترتیب داده نیز دو نسخه موجود است یکی در طبع دوم صورة الارض ابن حوقل ( مقابل ص ۳۱۷ ) و دیگر نقلی است که الیت ازیک نسخه ناقص ابن حوقل از کتب خانۀ شاهی اوده گرفته بود. و ابن حوقل آنرا در ( ۳۴۳ هـ ) ترتیب داده است. این دو نقشه باهم اختلافات جزوی دارند.

به هر صورت از قول اصطخری و ابن حوقل نیز واضح می شود که دیبل بر کنار دریای شور بود. به سمت غرب مصب تهران در بحر هند.

    ۶ – مولف نامعلوم کتاب حدود العالم که این کتاب را به سال ( ۳۷۲ هـ ) نوشت چنین گوید ( دیبل شهریست از سند، بر کران دریای اعظم است و جایگاه بازرگانان. ) ( ص ۷۴ طبع تهران ۱۹۳۲ ع ) ازین قول هم واضح است که دیبل بر کنار بحر اعظم بود.

    ۷ – شمس الدین محمد بن احمد بشاری مقدسی جغرافیا نگار مدقق و سیاح بصیر عربی است که کتاب ( احسن التقاسیم فی معرفتة الاقالیم ) را بعد از سیاحت ممالک اسلامی به سال ( ۳۷۵ هـ ) نوشت . وی سرزمین سندرا به چشم خود دیده و یک باب خاص کتاب را به شرح احوال سند تخصیص داده است شرحی که آن جهانگرد دقیق راجع به دیبل نوشته خیلی مغتنم و درین رشته به ما معلومات خوبی را میدهد وی گوید: « دیبل شهر بحری است و دورادور آن صد قریه است که سکنۀ آن اکثراً کفار اند و آب بحر بر دیوارهای شهر بالا می شود تمام مردم آن بازرگانند. زبان شان سندی و عربی است در آنجا مهران به بحر می ریزد کوه در صیحة آن واقع است. آب بحر در بازارهای آن داخل میشود. »( ص ۴۷۹ احسن التقاسیم طبع دوم لیدن ۱۹۰۶ ع )

این تصریح البشاری به خوبی روشن می سازد که دیبل بر کنار بحر شور بود و آب بحر گاهی در بازارهای آن داخل میشد و به دیوارهای آن شهر بر میخورد و کوهی هم در اطراف آن به اندازۀ رسایی آوازی واقع بود که به علی ( صیحة ) تعبیر شده.

۸ -در قانون مسعودی ابوریحان البیرونی در حدود ( ۴۰۰ هـ ) نیز ذکری از دیبل هست وبیرونی در شرح بلاد اقلیم ثانی طول دیبل را ( صب، ل ) یعنی ۹۲ درجه و ۳۰ دقیقه غربی از ساحل بحر محیط  و عرض آنرا از خط استوا (کد، ی ) یعنی ۲۴ درجه و ده دقیقه شمالی در سرزمین سند تعیین میکند علاوه برین البیرونی در همین جدول بلاد شهری را به نام لوهرانی می آورد که به گفتۀ وی منهه ( بندرگاه کوچک ) است بر مصب نهر مهران در بحر و طول آن ( صد، که ) یعنی ۹۴ درجه و ۲۵ دقیقه و عرض آن ( کد، م) یعنی ۲۴ درجه و چهل دقیقه است. ( ص ۵۵۲،  ج ۲ قانون المسعودی طبع حیدرآباد دکن ۱۹۵۵ ) علاوه برین در همین سلسله البیرونی طول و عرض بلاد دیگر سند از قبیل ارماییل قنبلی ( در طبع قیبلی ) و نیرون و بمهنوا (منصوره) را نیز تعیین کرده. که ما در آخر این مبحث در حصۀ نتایج این مقاله نقشه برای آن ترتیب کرده و از روی معلومات البیرونی نتایج مثبت ریاضی و هندسی به دست خواهیم آورد. چون بیانات البیرونی مبنی بر اصول مثبتۀ علمی و ریاضی است بنابران درین سلسله خیلی کار آمد و مفید خواهد بود.


ولی در نظر باید داشت که یاقوت در معجم البلدان طول دیبل را ۹۲ درجه ۲۰ دقیقه و عرض آنرا ۲۴ درجه ۳۰ دقیقه شمرده است.

۹–بعد از بیرون ذکری از دیبل در کتاب الانساب ابو سعید عبدالرکریم سمعانی متوفی ۵۶۲ نیز میرود که به نوبۀ خود مفید است.

سمعانی گوید: الدیبلی: به فتح دال مهمله و سکون یا که دو نقطۀ زیر دارد و ضم با یک نقطه دار نسبتی است و به دیبل که شهریست از بلاد ساحلی بحر هند نزدیک به سند و آبهای غزنه از ملتان ( در اصل لغزنه من مولیان ؟ ) و لوهور و سند کشمهیر در دیبل فراهم آیند و درینجا به بحر کبیر ریزند. ( ورق ۲۳۶ ب کتاب الانساب طبع لیدن ۱۹۱۲ م ) ازین ذکر مختصر سمعانی نیز وقوع دیبل بر ساحل بحر هند ثابت است.

۱۰- ابو عبدالله محمد بن عبدالله معروف به شریف ادریسی درنزهة المشتاق فی اختراق الافاق که به سال ۵۴۹ هـ نگاشته شده برخی معلومات دقیقی را دربارۀ دیبل میدهد که ذیلاً ترجمه میشود:

« اکثر این بلاد سند در جز منابع اقلیم دوم است. که دیبل هم از آنست درین حصه بحر جزایریست که جزیره ثاره، جبلاکسیر،  عویر، الدرد و راز آنجمله است. و در جزیره دیبل شهر کسکهار ( کشکهار ) واقع است... آغاز این سرزمین از شرق بحر فارس است و در جنوب آن دیبل شهری پر نفوس است که زمین آن خشک و بابر است. درخت ندارد. کوهها و نشیب های آن از نباتات تهی و بناهای شهر اکثر از گل و چوب است. مردم برای تجارت در آن ساکنند. از هندوچین و عمان کشتی ها آید و امتعه چینی و عطرهای هندی می آورند. بین دیبل و موقع نهر مهران اعظم شش میل به طرف غرب فاصله است.... » . ( اقتباسات نزهة المشتاق ص ۲۸ – ۲۹ طبع علی گرهـــ ۱۹۵۴ ) ازین بیان دقیق ادریسی نیز فواصل و سمت وقوع دیبل را به خوبی تعیین کرده می توانیم که در قسمت نتایج این مقاله شرح داده خواهد شد.

۱۱- در مراصد الاطلاع که ملخص معجم البلدان یاقوت حمویست. 


( تألیف صفی الدین عبدالحق متوفی ۷۴۹ ) دربارۀ دیبل گوید: شهر مشهوریست بر ساحل بحر الهند و آب های لهور و ملتان به آنجا آید و در بحر شور افتد. ( ص ۱۷۴،  طبع ۱۳۱۰ ق تهران ) اکنون بعد از نقل اقوال جغرافیانگاران و مؤرخانهمۀ آنرا تحت تحلیل قرار داده و نتایج مهمه را از آن اخذ می کنیم تا موقع شهر قدیم دیبل تعیین کرد.

الف: از تمام اقوال سابقه برمی آید که دیبل در غرب مصب مهران واقع بود یا به قول ابن حوقل بر دست راست آن.

ب: از همه روایات گذشته پدید می آید که دیبل بر کنار بحر شور واقع بود. درینجا باید تمام آن اراء را نفی کنیم که دیبل را دور از ساحل بحر در تنه یا جای دیگر قرار داده اند. مخصوصآ قول ابوالفضل ( آئین اکبری ص ۵۵۶ ) مردود است. که دیول را تته شمرده در حالیکه به تصریح بزرگ ابن شهریار در عجایب الهند که حدود ( ۳۰۰ هـ ) باشد تهتهه در آن زمان هم موجود و شهر علیحده یی بود.

ج: بعد فاصله دیبل را در غرب مصب مهران به عبارات مختلف تعیین کرده اند. ابن خرداذبه دو فرسخ و مسعودی دو روزه راه و ادریسی شش میل گفته که همه این اقوال بهم قریبتر است زیرا شش میل عربی همان در فرسخ است که به دو روز طی میکردند ولی این فاصله را البیرونی (۱۲) فرسخ یعنی ۳۶ میل عربی گفته و مصب مهران را در لوهرانی به فاصله (۳۰) دقیقه شرقی دیبل قرار داده است که در نقشۀ ابن حوقل نیز تخمیناً چنین است.

از روی درجات طول و عرض البیرونی مواقع دیبل لوهرانی و نبرون و قنبلی به وضاحت تعیین شده که از روی آن میتوان بعد مسافت دیبل و لوهرانی را نیز تخمین کرد.

بدین تفصیل: به قول ابن رسته و اعلاق النفیسه ( طبع لیدن ۱۸۱۹ م ص ۲۲ ) هر فرسخ سه میل و هر میل ۴ هزار ذرع و هر ذرع مساوی ۲۴ انگشت بود. قراری که دوکتور ارنلد ( انسائیکلوپیدیای اسلام ) گوید یک درجه عرض جغرافی به اندازۀ البیرونی ۵۸ میل و به قول مسعودی در مروج الذهب ۵۶ میل شمرده شده ولی خود البیرونی در عرض ۲۹ شمالی یک درجه را ۱۱۵ – ۳۶۳ فت تخمین کرده که به حساب کنونی ۶۰۵،  ۳۶۴ فت گردد. چون مواقع دیبل و لوهرانی در عرض ۲۴ است پس تخمین می کنیم که باید در همین عرض جغرافی یک درجه به اندازه ۳۶۵۰۰۰ فت باشد چون فرق دیبل با لوهرانی از طرف البیرونی ۳۰ دقیقه تعیین گردیده پس فاصلۀ این دو شهر را نصف یک درجه یعنی ۱۸۲۵۰۰ فت تخمین می کنیم که ۳۴ تت ۳۵ میل انگلیسی کنونی شود:

    ۱ / ۳۶۵۰۰۰ ÷ ۵۲۸ فت که یک انگلیسی است = ۳۴ تا ۳۵ میل 

د: یکی از نتایج مهم شرح البیرونی اینست که وی لوهرانی را بندر کوچکی بر مصب مهران در بحر خوانده و ازین پدید می آید که لوهرانی بر کنار بحر واقع و مصب قدیم مهران هم در آنجا بود. چون لوهرانی از خط استوا ۲۴ درجه و ۴۰ دقیقه شمالاً وجود داشت حال آنکه اکنون آب بحر به کلی دور رفته و از درجه ۲۴ شمالی نیز جنوبی تر است. گویا بین سواحل بحر آن وقت و وضع کنونی آن تخمیناً یک درجه تفاوت موجود است و آب بحر به اندازۀ تخمینی ۶۰ تا ۷۰ میل جنوباً پس رفته و به همین اندازه زمین خشک و نمک زار به وجود آمده است.

هـ : چون به تصریح البیرونی در آن وقت مصب مهران لوهرانی بود پس ما باید به قول متفق علیه جغرافیون موقع دیبل را در غرب آن به فاصلۀ ۳۴ تا ۳۵ میل معین کنیم . که در بین مصب کنونی مهران بر ساحل بحر باشد باید درین خشک های بینی مجاری متعدد مهران دیده شود که آثار آبادانی کدام شهر قدیمی موجود است یا نه احتمال میرود که محل وقوع مهران زیر شنهای ساحلی پنهان شده باشد و یا اینکه به کلی زیر مجاری کنونی مهران آمده و از بین رفته باشد.

و: اگر چه به روایت ابن اثیر و تاریخ خلفا زلزله یی در ۲۸۰ روی داده و دیبل را تخریب کرده ولی این شهر به روایت منهاج سراج در طبقات ناصری تا حدود ۶۰۰ هـ هم موجود بود و حتی بعد از خروج چنگیز چون سلطان جلال الدین خوارزمشاه از بامیان و پروان و پشاور گریخت به سند آمد. مدت یک ماه در سیوستان اقامت کرد پس از آن حکومت آنجا را به سید فخرالدین سالار سپرده و به جانب دیول و دمریله نهضت نمود و چنیسر ( در ۱ صل خنیسر ) حکمران دیول ازو گریخه در کشتی به دریا رفت. سلطان جلال الدین دیول را به دست آورده و در آنجا مسجد جامعی را در موفع بتخانه بنا نمود ( رک : ص ۹۴،  ج ۲ تاریخ جهان کشای عطا ملک جوینی ).

جهانکشای در (۶۵۸) نوشته شده و بودن سلطان جلال الدین خوارزم شاه در دیول در ۶۲۰ هـ است بنابران باید گفت که در ۶۲۰ هم دیول شهری آبادان بود. و در همین سنه جلال الدین در آن مسجد بزرگی را به جای بتخانۀ سابق الذکر بنا نهاد بود. چون این وسیله سراغ آخرین دیبل در تاریخ است بنابران اگر آثار چنین مسجدی در اراضی خشک بین مصب مهران بر کنار بحر پیدا شود ممکن است از آن جای وقوع دیبل را قیاس کرد.

ز: امروز دلتای مهران در جنوب کراچی به اندازۀ سی میل آغاز شده و تا فاصله تقریباً ۱۵ میل جنوباً ادامه دارد درین فاصله ۱۵۰ میل باید آثار دیبل را جستجو کرد اگر به کلی زیر مجرای جدید مهران نیامده باشد ممکن است به کشف آن نایل شد چون خط طول البلد ۹۲ درجه و ۳۰ دقیقه معینه البیرونی بر همین دلتا وارد می آید بنابران سراغ شهر مفقود دیبل را در همین جا باید جست.

قراریکه مسعودی مصب مهران را شاکره تعیین کرده و شاکره اکنون نیز موجود است و از آنجا به فاصلۀ دوازده میل دیبل واقع بود باز باید نتیجه گرفت که همان خط ۹۲ درجه و ۳۰ دقیقۀ البیرونی است ولی ممکن است که در عصر مسعودی و البیرونی  مصب مهران دهانهای متعددی داشته که البیرونی یک مصب آنرا در لوهرانی گفته و مسعودی مصب دیگر آنرا در شاکره تعیین کرده است اما فواصل معینه از لوهرانی در حدود ۳۵ میل و از شاکره در حدود دو روزه راه یعنی تقریباً ۲۰ میل باشد باهم مطابقت دارد.

ح: کسانیکه موقع شهر قدیم دیبل را تحقیق میکنند باید نقشه قدیم البیرونی را با اعراض و اطوال بلاد بران نقشه جدید با دقت تطبیق نمایند چون این کار با وسایل فنی دقیق ممکن است و باید به مدد اهل فن و نقشه برادران ماهر که با خغرافیۀ قدیم و جدید آشنا باشند صورت گیرد بنابران برای من که بضاعت مزجاتی از علم ندارم اکنون ممکن نشد شاید مقامات باستانشناسی باین موضوع دقیق توجهی فرمایند.