اندرا

از کتاب: افغانستان ، فصل دوم ، بخش آریا

قرار یکه از خلال متن سرودها معلوم میشود مهمترین تمام ارباب انواع آریائی اندرا بوده که اصلااً در اوائل و هله رب النوع حامی کدام قبیله فاتح بوده و قراریکه در مبحث (پکتها) ملاحظه شد. قبیله سحل شور "پکت ها" را همیشه حمایت مینمود اندرا چون حامی جنگجویان بود علامه فارقه او رعد و برقک یا آتش آسمانی را تصور می نمودند و رفته رفته بکلی شکل رب النوع جنگ بخود گرفت در جنگ های که آریائی ها بر علیه دابسیوس ها بومیان هندی نموده اند همیشه از اندرا استعانت و فیروزی میخواستند صدقه های که بنام اندرا میدادند بیشترش مشروب سوما بود اندرا نوای توله و مستی مشروب کوهی (سومنا) را دوست داشت و چون این دو چیز از اختصاصات کتله آریائی این عصر بود میتوان گفت که اندرا نمونه کامل فرد و ذوق آریائی عصر ویدی و پیش از آن شمرده میشد « اندرا » در کشتار حیوانات خارق العاده مخصوصاً مارهای بزرگ و اژدهای کو هی هم صرف مساعی زیاد نموده و قصه های اژدها که درع قصه های اژدها که در عصر بودائی رونق زیاد پیدا کرده و تا حال در مخیلات ساکنین افغانستان وجود دارد منبعش را عجالتاً تا سرود های عصر (ریگ وید) بلند برده میتوانیم قصه های اژدهای کوهها و خرابه ها و غیره که امروز در میان ما مروج است سراسر از خلال سرود های ریگ وید معلوم میشود، اینک یک گوشه را بصورت نمونه ترجمه میکنم.

"میخواهم کارهای اندرا را بیان کنم. اولین کارهای که به زور سلاح انجام داده است. مشارالیه مار را زده است شکم کوه را در انده است تا آب مجرا پیدا کند مشارالیه ماری را که در کوه بو دزده است برای او تو اشتار Tvashtar اسلحه ئی ساخت خروشان آبها مانند گاوها بوغ زده مستقیماً بشتاب بطرف بحر پایان می شدند"