موأخذ و تبصره ها

از کتاب: آریانا

1- وی وین دوسن مارتن "مطالعات جغرافیائی اقوام قدیمی شمالغرب هند"، ص 83.

2- پشتونها بعداً این صفات را در ضمن صفات پشتونوالی خود شامل ساخته اند. اصل آن از اقوام آریائی و مربوط به همه آریائی هاست.[بنیاد فرهنگی کهزاد]

L'Inde civilisatrice, par Sylvain Levi, 37, 36. -3

4- ترجمه از صفحه 98 "مطالعات جغرافیائی اقوام اولیه شمال غرب هند به استناد سرود ویدی. تالیف: وی وین دوسن مارتن.

5- جهت معلومات مزید در اینمورد به کتاب : احمد على كهزاد "تاریخ افغانستان" جلد اول مراجعه شود.

6- داس "هندریک ویدى" صفحه 58.

7- ولسن "آریانا انتیكوا" صفحه 121.

8- رونه گروسه "تاریخ شرق اقصى" جلد اول صفحه 10. و صفحه 39 "هند مدنیت خیز" L'Inde Civilisatrice تالیف سیلون لوى. 

9- پروفیسور ولسن میگوید که "بهاراته" اصلاً اسم کدام مل "حاصل خیز" بود و "بهارتی" سردار و بادار و فایق معنی داشت. 

10- "سراسواتی" رودخانل "آبدار" معنی دارد و بصورت اصطلاحی میتوان آنرا رود خانه بزرگ ترجمه .نمود. این نام را بعضی ها به اندوس (سند) هم داده اند ولی "سند" خودش بنام مخصوص خود "سندهو" به کرأت تذکار یافته "واله دوپوسن" میگوید که این اسم به رودخانه "اراکوزی" هم داده شده است. بعضی وید شناسان مخصوصاً "هلبرانت" عقیده دارد که "سراسواتی" ریگ و دا غیر از "هراویتی" یعنی ارغنداب نمیباشد (صفحه 210 هندو اروپائی و هندو ایران - هند تا 300 سال ق.م. تالیف واله دوپوسن)

11- نام هند از روی اسم رودخانه سند که سرحد طبیعی آن قطعه و آریانا است بمیان آمده است رود خانه سند در سرود ویدی سندھو یعنی محض رودخانه خوانده شده مثلیکه عین این کلمه "سین" هنوز در پشتو رودخانه معنی دارد زبان "زند" یا اوستائی با قاعده عمومی که دارد (س) آنرا برداشته و از آن "هندو" ساخت یونانی ها که نسبت به کشور همسایه شرقی از اهالی مملکت ما معلومات میگرفتند. از کلمه "هندو" "اندیکه" یعنی "کشور هند" ساختند و این اسم به تدریج عت و عمومیت یافته کل آن قطعه را در بر گرفت (صفحه 38 هند مدنیت خیز تالیف سیلون لوى - صفحه 20 ایران بارتولد ترجمه انگلیسی نریمان). 

12- موسیو سیلون لوی بزرگترین هندشناس دنیا در صفحه 38 اثر خود موسوم به "هند مدنیت بخش مینویسد که نام "بهاراته ورشت" یگانه نام ملی است که "بهاراته ها" به هند دادند. 

13- واله دوپوسن "هند در عصر موریا ، بربرها یونانی ها ، سیت ها ، پارت ها و یوچی ها" صفحات 13 و 14. 

14- واله دوپوسن "هند در عصر موریا بربرها یونانی ها ، سیت ها ، پارتها و یوچی" ها صفحه 14

15- به نقشه مربوطه این اثر مراجعه شود.

16- نا گفته نماند که اگر آنرا "ری" بخوانند باز هم جزء آخرین نقاط سرحدی غربی آریانای قدیم خواهد بود و از آن بیرون شده نمیتواند زیرا طوریکه "بارتولد" حدود غربی آریانای متذکرهٔ "اراتوس تنس" و "استرابو" را شرح میدهد خط سرحد غربی آنرا از تهران امروزی میگذراند (صفحه 21 ایران بارتولد ترجمه انگلیسی نریمان) همچنان "راغه" در پشتو به معنی دشت پر از گیاه و سرسبز میباشد و عموماً مورد استعمال و بصورت خصوصی لغت قبایل مالدار شمرده میشود. 

17- هاری تھی اسم قله کوه خیلی بلند است.

18- یک مقاله سر اورل استن در ین موضوع در مجله ذیل نشر شده است :

19 در بنداهش فصل 20 فقره  16- 17 چنین ذکر شده که رودخانه هرو Haro (هری رود) و هتومند Hetmand (هیرمند) از کوه آپارسین سرازیر میشد.

20- نا گفته نماند که دارمستتر "ویش پاتها" را مرکب از دو کلمه میداند: "پاتها" به معنی راه و "ویش" شاید ، باز فراخ و آزاد معنی دهد. 

21- سر اورل استن میگوید که زبانی که در تیرا حرف زده میشد و هنوز هم در بعضی قریه های شمال سفید کوه مستعمل است، عبارت از شاخهٔ "داردی Dadie" السنه آریائی است که مانند شاخه هندی (St) در آن به (T) تبدیل میشود به این لحاظ "ستیرا"، "تیرا" شده است. 

22- پورته در پشتو به معنی بالا است.

23- دارمستتر در ترجمهٔ "زند اوستا" خود زبان "زند" یا اوستائی را زبان اراکوزی و صفحات جنوبی کشور ما .میداند نظریه او نسبت به پشتو این است که یا از زند یا از زبانی که قریب به زند است منشعب شده است.

24- سر پرسی سایکس "تاریخ افغانستان" جلد اول صفحه 34. (انگلیسی)

25- مکدونالد "هند قدیم" صفه 263 (انگلیسی). 

26- پسانها اهالی این شهر بنامهای "اگریاسپ Agriaspei" و "یورجتی Euregetai" هم یاد شده اند. 27- اندره برتلو، "آسیای قدیم مرکزی و جنوب شرقی بر اساس نظریهٔ بطلیموس" صفحه 290.

28- برای معلومات مزیدتر به عنوان "شهرهای آریانا" مراجعه شود. 

29- بیلیو "تجسس در باب نژادهای افغانستان" صفحه 26. 

30- موسیو "بورنف" کلمۀ آریانا را چنین ترجمه نموده است : اری به جامع ترین مفهوم خود یعنی خاک مسکونۀ نژاد آریا یا مردان نجیب. صفحه 132 کتاب "آریانا نتیكوا" مولف چارلز ولسن.

31- قاموس "پُتی لاروس" تولد او را در 276 ق.م. در سرنی Cyrnie مینویسد. بعضی ها حیات او را به حوالی 240 ق.م. نسبت میدهند. 

32- بیلیو "تدقیقی در اتنوگرافی افغانستانhnography of Afghanistan An Inquiry into the Et

صفحه 3. (انگلیسی)

33- اچ اچ ولسن "آریانای باستان" Ariana Antiqua" صفحه 120. (انگلیسی)

34- اچ اچ ولسن آریانای "باستان صفحه 121. (انگلیسی) 

35- بیلیو "تدقیقی در اتنوگرافی افغانستان" صفحه 4. (انگلیسی) 

36- بیلیو "تجسس در باب نژادهای افغانستان" صفحه 26. 

37- مکدونالد "هند قدیم اثر بطلیموس" صفحه 307- 308.

38- تذکار این کوه را در اوستا در صفحات قبل ملاحظه بفرمائید. 

39- کرندل Ed. By S. N. Majumdar Mc. Crindle "هند قدیم بطلیموس 

Ancient India Ptolemy" صفحه 311.

40- اندره برتلو "هند قدیم مرکزی و جنوب شرقی به اساس نظریه بطلیموس" صفحه 290.

41- مکدونالد "هند قدیم بطلیموس" صفحه 311.

42- این شهر را کنار رود خانه هلمند قرار میدهند. "کریستی Christie" معترف است که هنوز خرابه های زیادی از این شهر هویدا میباشد.

43- مکدونالد "هند قدیم" صفحه 313 – 14.

44- برهان قاطع صفحه 45.

45- کرندل "هند قدیم بطلیموس" صفحه 269.

46- این تلفظ نامهای متذکره او از روی صورت تحریر آنها در رسم الخط رومن است.

47- بیلیو "نژادهای افغانستان" صفحه 

48- مبحث ولایات این کتاب ملاحظه شود.

49- اندره برتلو "هند قدیم مرکزی و جنوب شرقی به اساس نظریه بطلیموس" صفحه 63.

50- "اندره برتلو" یکی از بزرگترین مدققین فرانسه است و بر جغرافیة بطلیموس تبصره و واشی مبسوطی بنام "هند قدیم مرکزی و جنوب شرقی به اساس نظریه بطلیموس" تحریر نموده است. 

51- از احتمال بعید نیست که "گیدی" یک نوع گوسفند بی دنبه هم بوده باشد. چنانچه گوسفندهای هزاره گی را هنوز هم گوسفند "گدی" گویند. (مولانا یعقوب حسن خان)

52- مکدونالد کرندل "هند قدیم بطلیموس" صفحه 313.

53- اندره برتلو "آسیای قدیم مرکزی و جنوب شرقی بر اساس نظریۀ بطلیموس" صفحه 63.


54- مؤرخ چین مثل: "سو ما تسین Seu ma-tsien» و منابع چین مثل: "شی کی" و "تسینهان شو" به فصل 96 "كتیبه های خروشتی" تالیف داکتر کنو مراجعه شود.

55- احمد علی کهزاد "امپراطوری کوشان" صفحه 3.

56- اندره برتلو، "آسیای قدیم مرکزی و جنوب شرقی به اساس نظریات بطلیموس" صفحه 179. 

57- واله دوپوسن "هند و اروپائی و هند و ایرانی - هند تا سال 300 ق.م." صفحه 63.

58- در (India's Gate) صفحه 222 مولف کتاب "هولدیچ" ذکر میکند که در "تیواره" قریب قریهٔ "یامان" خرابه های خیلی قدیمی است و از آن ظروف گلی پیدا شده که در جدار آن نوشه ها دیده میشد. 

59- جهت معلومات بیشتر در مورد کابل و تاریخ آن به کتاب : "بالاحصار کابل و پیش آمدهای تاریخی" جلد اول و دوم، 1336، اثر احمد على كهزاد مراجعه شود (بنیاد فرهنگی کهزاد) 

60- کننگهم، (جغرافیای قدیم هند) جلد اول، صفحه 38. 

61- مکدونالد کرندل، "هند قدیم بطلیموس"، صفححه 311. 

62- مکدونالد کرندل "هند قدیم" صفحه 309 – 310. 

63- ولسن، "آریانا انتیکوا" صفحه 152.

64- جهت معلومات بیشتر به کتاب : "لشکرگاه" تالیف احمد علی کهزاد مراجعه شود. (بنیاد فرهنگی کهزاد) 

65- شرح واقعات عصر اسلامی این شهر و سائر شهرها از موضوع این اثر خارج است و در اثر دیگری بنام خراسان باید گرفته شود. 

66- مکدونالد کرندل، "هند قدیم" صفحه 337. 

67- مکدونالد کرندل "هند قدیم"، صفحه 315.

68- "نیوویهارا" اسم معبد بزرگ بودائی بلخ است که از آن در ادبیات فارسی بیشتر به شکل "نوبهار" اسم برده شده است. 

69- جهت معلومات بیشتر راجع به بامیان به : "آثار عتیقه بودائی بامیان" ، "افغانستان در پرتو تاریخ" ، "هنر قدیم افغانستان" و آثار دیگر احمد على كهزاد مراجعه شود (بنیاد فرهنگی کهزاد)

70-  An Inquiry into the Ethnography of Afghanistan,By H.W. Bellew