سرود ویدی و افغانستان
از نظرخاطره های جغرافیائی
سرزمین افغانستان،سرزمین تاریخی، سرزمین قدیمی و باستانی است. در دوره های تاریخی از صد دوصد و پنجصد و هزار و یک نیم هزار و دو هزار که بالاتر برویم تاجائی که و ثایق کمک می کند؛ نشنانی از برخی نقاط کشورخود میابیم که گذشته و سوابق پارینه این سرزمین را دردفترخاطرات بشری نشان میدهد. متاسفانه یا خوشبختانه تاریخ در یک جا ساقط میشود و آن موقع ظهور رسم الخط است و پیشتر از آن را که خط و کتابت وجود ندارد دوره های قبل التاریخ می خوانند. در کشور ما حدود و ثغور تاریخ و قبل التاریخ هنوز طور واضح روشن نشده. ما یکنوع دورۀ دیگرهم داریم که در آن خط هنوز اختراع نشده ولی حافظه ها آنقدر قوی است که مندرجات کتاب های قطورا مردم بحیث میراث معنوی وظیفتأ از نسلی به نسلی انتقال می دادند.
این دوره درسلسله های ادوار گذشتۀ افغانستان بسیارطولانی وغنی و پرهنگامه بوده داستان ها، اسطوره ها، سرود ها، سلاله ها، دردمان ها، کارنامه های رزمی درین دوره بمیان آمده که انعکاس خاطره های آن بعد از یک دورۀ معین ضبط شده و تا امروز باقی مانده است. خاطره های دورۀ غیرکتبی که آنرا این جا ( دورۀ نیمه تاریخی) یا ( دورۀ اسطوره ئی ) یا ( دورۀ داستانی و رزمی) می خوانیم؛ بسیارقوی بسیارعمیق و اساسی بود ه طوری که تمام ساحۀ وسیع ادب و تاریخ ما را با تمام وسعت آن فرا گرفته است اینجا به سائر خاطره ها کاری ندارم و میخواهم تنها خاطره برخی از نقاط جغرافیائی افغانستان را در سرود ویدی یاد آور شوم.
سرود ( ویدی) عبارت از یکسلسله آهنگ های، نشیده ها، ترانه ها و منظومه هائی است که هزاران سال قبل قبایل آریائی درمیان خانواده ها آنرا سروده سینه به سینه حفظ کردند و بیک دیگر انتقال دادند تا در قید تحریر آمد و ثبت شد و شکل کتاب بخود گرفت.
(وید) یا (ودا) در سانسکریت زبان آریاهای مهاجر (دانش مقدس ) و (سرود
ستایش) معنی داشت و طبق مقتضیات وقت ستایش مظاهر بدیع طبیعت و ارباب انواع آریائی در آنها بعمل آمده است.
این سرودها سلسلۀ بسیارمفصلی داشته که قسمت های اولیه و قدیم آن ازمیان رفته و فقط از آن وقت خاطره های درآن باقی مانده که قبایل مهاجردرماحول هندوکش مستقرشده و بعد ازتکثیرنسل از کوههای مرکزی افغانستان فرود آمده و راههای طبیعی مجرای رودخانه ها را بطرف علاقه (سپته سند هو) یعنی علاقه (هفت دریا) یا پنجاب) پیش گرفته اند.
شمالی ترین نامی که در سرود ویدی میتوان یافت اسم (بلیهکا) است که آنرا به اتفاق آرا همۀ مدققان عبارت از بلخ و باختر میدانند. سپس درجنوب هندوکش به رود (کوبها) میرسیم که عبارت از رودخانه کابل است. راجع به رود (کوبها) که در" سرود رود خانه ها" درتوصیف رودخانه بزرگ (سندهو) یعنی (سند) سروده شده و درجزوه پنجم و دهم سرود ذکر شده چنین آمده:"ای سند هو تو اول آبهای خروشان خود را به رودخانه تریشتاما، را ساو کوبها مخلوط رو میکنی و بعد روی همان عرادۀ خود گومانی (گومل) و کمر و مو ( کرم ) در میکشی" درین پارچه قراریکه ملاحظه می شود؛غیراز رودخانه کابل معاونین دیگر اندوس یا سند رودخانه های (گومل ) و (کرم) هم ذکر شده.
دریکی دیگرازسرودها به( ماروت ) یا رب النوع بادخطاب شده و میگوید:" ای ماروت از آسمان ها از وسط هوا نزدیک تربیا وبسیارزود مرو مگذار که جریان آب های ( راسا) و (کرومو) و (کوبها) را کد شود مگذار که جریان (سندهو) (سند ) متوقف شود. بیا تا از فیض وزش تو مستفید شویم."
بعد ازبلخ و رودخانۀ کابل باز قدری بطرف جنوب رودخانه (کرم) یا (کرومو) درسرود دیده می شود. روخانه (کرومو) عبارت ازرودخانه (کرم) است. درۀ کرم مانند درۀ کابل یکی از راههای طبیعی است که از کوهپایه های افغانستان جنوبی بطرف جنوب بازشده و این رودخانه سواحل راست حوزه سند را آبیاری می کند. رود (کرومو) به شرحی که دیدیم در ( سرودرودخانه ها) با نمام کابل یکجا ذکرشده.در دره کرم امروز قبایل توری و زیری، مسعود، درویش خیل، احمدزائی، اتمان زائی زندگانی دارند. آب های آن از دامنه های جنوبی سفید کوه یا (سپین غر) سرچشممه می گیرد ویکی از دره های شاداب و زیبا و پرمیوه این سلسله کوه بشمار می آید.
همین قسم درسرود های ویدی از( گوماتی) یعنی رودخانه (گومل) تذکاررفته و(گوماتی) و(کررمو) یعنی (گومل) و (کرم) همیشه یکجا اسم برده شده اند وفاصله جغرافیائی آنها هم روی نقشۀ افغانستان چندان ازهم دور نیست. مهاجران آریائی قبل ازاینکه رود خانه ( سندهو) یعنی سند را عبور کنند و داخل پنجاب شوند؛
مدت های مدیدی درحوزه های سه رودخانه ( کابل ) (کرم) و (گومل) امرار حیات داشتند و سرودهای زیادی در کرانه های این رود خانه ها سروده اند.
همین قسم درشرق افغانستان هم نقاط ورودخانه هائی هست که در سرودها ذکرشده مانند: ( راسا) که آنر معمولأ رود کنر تعبیرمی کنند و این روخانه چندین مرتبه درسرود های ویدی ذکر شده. درسرود رود خانه ها درجمله معاونین رود کابل آمده و چون موقعیت آنرا بین رود سوات و رود کابل می دانند شواهد بیشتر دلالت برین می کند که (راسا) رود گنر باشد که بزرگترین معاون رودخانه کابل است.
همین قسم چندرود خانه دیگر بنام (سوتی ) (ترپشتاما) و ( انی تابها) در سرود ویدی آمده که یکی را معمولأ رود سوات و دوی دیگررا از معاونان کوچکتررودخانه کابل می شمارند.همین قسم رودخانه ئی به نام (سراسوتی )آمده.آنرابرخی عبارت از اراویتی ) یا ارغنداب می دانند. غیراز رود خانه هاعلاقه ئی درسرود های ویدی بنام (گندهارا) ذکرشده که از درۀ کابل تمام ساحۀ شرقی افغانستان را تا حوزۀ پشاور در برمی گرفت و (ننگرهار) قلب این علاقه ئی درسرودهای ویدی بنام (گندهارا) ذکرشده که ازدرۀ کابل تمام ساحۀ شرقی افغانستان را تاحوزۀ پشاور در برمی گرفت و(ننگرهار) قلب این علاقه را تشکیل می داد که ولایت شرقی افغانستان را احتوا می کند.
بدین ترتیب واضح می شود که سرودهای ویدی ازنقاط مختلف مخصوصآ رود خانه های افغانستان شرقی وجنوبی ذکر کرد و واضح می شود که سرایندگان این سرودها از کم و کیف جغرافیائی محیط خود بخوبی آگاهی داشتند.
۲۷/ ۴/ ۳۷