نامه گرینول به مستر کینیدی
دولت بریتانیه نگران اوضاع بود، و از داخل افغانستان اطلاعاتی را میگرفت در سنه ۱۸۸۳م باز خبر رسید، که از طرف روسیه پیام رسانی به کابل آمده است که درین باره نامۀ ذیل نوشته شد:
نامۀ گرینول به مستر کینیدی J.G. Kennedy
وزارت خارجه ۲ اکتوبر ۱۸۸۳م
بدولت علیا حضرت ملکۀ بریتانیه اطلاع رسیده که یک نفر روسی به کابل آمده و نامه ای را از طرف امپراطور روسیه به امیر رسانیده است.
این چنین اقدام از طرف حکومت روسیه منافی اعتماد دهی است که همواره وقتاً فوقتاً به حکومت علیا حضرت ملکه در بارۀ افغانستان داده اند.
بشما امر است که درین باره پژوهشهای لازمه نمائید که آیا این اطلاع صحت دارد یا نه؟ و مرا به وسیلۀ تلگراف آگاهی دهید.
(ص ۵۱۴ هملتون)
جواب نامه
از جي، جي، کینیدی به ارل گرینول: از پترسبرگ ۳ اکتوبر ۱۸۸۳
تلگرام ۲ اکتوبر شما رسید و فوراً م ، دی گیرس را در وزارت خارجه دیدم، و از ان جلالتمآبی در باره صحت آن را پوری که بدولت علیا حضرت ملکه رسیده و رفتن یک نفر روسی را به کابل و رسانیدن نامۀ امپراطور را بامیر وانمود میکند پرسیدم.
م ، دی گیرس فوراً پاسخ داد: که چنین واقعه نا ممکن است و امپراطور ابداً نمی خواهد، نامه ای را بوسیله کسی باه مير بفرستد، و نه چنین نامه ای بدون اطلاع دی گیرس نوشته شده میتواند، و وی با ایقان کامل بمن اعتماد داد، که چنین نامه ای از طرف عالیحضرت امپراطور نوشته نشده است.
دی گیرس مزیداً توضیح داد که امپراطور و خودم ،میخواهیم که تمام بدگمانیها در باره مخابرات و مکاتبات روسیه با افغانستان رفع گردد، و بنا بران امر اکیدی به گورنر جنرال ترکستان داده ایم که از ارسال هر گونه مکاتیب عادی به امیر و حتی از سفارشات مسافرین هم جلو گیری ،کند و اقدامات ممکنه برای ممانعتت ایجاد رابطه بین افغانستان و روسیه شده است. زیرا ما این کشور را در مدار بریتانیه شمرده ایم.
در جواب یک سوال من ، م ، دی گیرس گفت: که چنین نامه ای در هنگام مراسم تاج پوشی مسکو نیز نوشته نشده. زیرا دران هنگام امپراطور با سران متعدد آسیائی که در آنجا فراهم آمده بود با کمال احتیاط رویه داشته است.
م، دی گیرس وعده داد که اگر سراغی را ازین چنین کار ناممکنی )ارسال نامه عالیحضرت امپراطور به حکمدار افغانستان( بدست آورد فوراً او را اطلاع خواهد داد.
(ص ۵۱۵ هملتون)
چون در سنه ۱۸۸۴م دولت بریتانیه در اثر جستجوهای خود معلوم نمود، که یک نفر نماینده روسیه به میمنه داخل سرحدات افغانی فرستاده شده بنا بران به تاریخ ۲۷/۱۵ اپریل سفیر کبیر بریتانیه در پترسبرگ از طرف م، دی گیرس، چنین نوشته شد:
"از طرف دیگر عالیحضرت امپراطور میتواند توضیح دارد که هیچ نماینده ای را به میمنه نفرستاده اند. زیرا مطابق به تعهداتیکه بین دولتین موجود است، میمنه به کشور امیر افغانستان تعلق دارد و حکومت عالیحضرت امپراطور با کمال توجه و احترام مانند گذشته تمام تعهدات مربوطهٔ آن مسئله را رعایت مینماید." (ص ۵۱۵ هملتون).
به هر صورت اشغال مرو صورت گرفت و تمام سران آن سرزمین یوغ اطاعت امپراطور را بگردن انداختند، ولی مردم انگلیس ازین اقدام روسیه سخت رنجیدند و به قول دیوک آف آرگیل گویا این کار عصبانیت بود.1 که اعصاب را به تکان می آورد.
باوجودیکه حکومت گلیدستون در مقابل این وضع روسیه نرم و ملایم بود، باز هم لارد گرینول مقرون بصلاح دانست که سفیر روسیه بارون مهرین هیم Mohrenheim را مطلع گرداند که اخبار مربوط به مرو بابی مبالاتی تلقی نشده... و به وی پیشنهاد گردیده تا نظریات خود را درین باره به پترسبرگ اظهار نماید.2
این نظریات بریتانیه عبارت بود از یاد آوری مکرر تمام وعده های روسیه از ۱۸۳۷م و در پایان آن خواهش شده بود: که بدون ضياع وقت بحکومت علیا حضرت ملکه بریتانیه اطلاع دهند که دولت روسیه در مقابل پیچیدگی هائی که ازین توسیع سلطه روسیه بسوی سرحدات افغانستان بوجود میآیند چه تدارکی را اتخاذ کرده است؟ ٣دولت روسیه درین مورد تمام اقدامات خود را صحیح و موافق موازین عدالت خواند و گفت: با وجودیکه درین باره وعده های مکرر داده ایم، ولی چون خود سران مرودفعتاً خواهش حمایت روسیه را نمودند، و با ارادۀ آزاد اطاعت امپراطوری قبول کردند، بنا بران چنین اقدام بجا بود. و دولت روسیه کدام " تدارک رسمی" درین مورد نداشته، و چون از مواعد سابقه تعابیر عجیبی را کرده اند بنابران در دادن وعده جدید دیگریکه خواسته میشود، نهایت محتاط خواهد بود.٤ علاوه ازین م ، دی ستال گفته بود. که باید کابینه لندن ترتیباتی را برای تعیین اساسی و نهائی خطوط مرزی اراضی ایکه متصرفات روسیه را از افغانستان جدا میسازد بگیرد، و درهن مورد فقط به پیشنهاد ۱۸۸۲م سفیر کبیر امپراطوری روسیه اشاره رفته بود، که باید بطرف غرب خواجه صالح خط مرزی که در ۱۸۷۲/۷۳م بران موافقه بعمل آمده است معتبر شمرده شود.3
به هر صورت: مذاکرات تحدید مرزی افغانستان در اوایل ۱۸۸۲م در لندن آغاز گردید ولی بدون نتیجه از هم گسیخت. درینوقت پیشرفت روسیه در آسیای میانه و مخصوصاً فتح ،مرو خاطر مردم انگلیس را باهمیت تحدید کامل و دقیق این سرحدات متوجه ساخت و وزارت حربیه پترسبرگ نقشۀ جدیدی را ترتیب داده و مرزهای مرو را عین مجاری هری رود نزدیک هرات (کلید هند) نشان داد.
اطلاعاتیکه درین هنگام بلندن میرسید حاکی بود که گماشتگان روسیه در پنجده و میمنه به فعالیت پرداخته اند، چون هر دوی آنرا انگلیسیان ازانِ امیر میشمردند و میمنه بقرار موافقه نامه ۱۸۷۳م در متصرفات امیر آمده بود، بنا بران دولت انگلیس با همیت مسئله تحدید نهائی مرزهای افغانستان پی برده و همان پیشنهاد ۱۸۸۲م را قابل غور و قبول پنداشت، و م ، دی گیرس تحدید سرحدی را از خواجه صالح به سمت غرب باز خواهش نمود4 و تعیین یک کمسیون مختلط را بشمول یک نفر نماینیده افغانی در خزان آینده سفارش کرد5 دولت روسیه برای تحدید سرحدات "تیاری کامل" خویش را اعلام کرد ولی بنا بر برخی از عوامل اختلافی از تعمیل فوری آن سر پیچید، و در ملاقات کمشنران در سرخس با وجود نمایندۀ افغانی مخالفت بعمل آمده و مقرر کردند، که قبل از اعزام کمشنران به مورد عملیات باید حکومتین نظریات خود را بر اساسهای عمومی تحدید آینده سرحدات مبادله نمایند و تا جائیکه میسر است برفع اختلافات عقاید و سوء تفاهم که ممکن است در اثنای کار بین کمشنران طرفین روی دهد و مانع پیشرفت کار ایشان گردد بکوشند. ٤ طوریکه بعداً معلوم شد دولت روسیه میخواست که این تحدید مرزی بر اساسهای نژادی بعمل آید، و به حقایق جغرافی کمتر توجه شود و باید دولت بریتانیه نیز همین مفکوره را بپذیرد. زیرا مبادی نژادی زیادتر به نفع روسیه بوده و مخصوصاً دوام استیلا بر تیک ترکمن بدون ضبط و تصرف تمام ترکمن نا ممکن بنظر میرسید، و اگر مردم ساریک Sarik دران نواحی آزاد مانده و یا تحت حکمرانی افغان آمدند پس ممكن بود، همواره مطابق عادت خویش به ترکتازی پرداخته و موجب پیچیدگی ها بین روسیه و افغانستان شوند، و قیام نظم حکومتی بر سر زمینهائی که تحت اشغال روسیه اند، نا ممکن گردد.