زندگی نامه حضرت مجدد الف ثانی
در قرن دهم هجری آنزمانکه سر زمین هندوستان که در صفحات قبل به تفصیل از آن بحث شد مردی پا بعرصۀ وجود گذاشت که روزی جهانی را با علم و معارف خویش منور و مزین گردانید او احمد فاروقی سر هندی مقلب به «مجدد الفه ثانی» و از بزرگترین اقطاب زمان خویش محسوب بود ، او که در سال ۹۷۱ ه و در سر هند تولد شده بود بسال ۱۰۳۴ ه جهان را بدورد گفت.
مریدان وی همه موافق به دستورات شریعت بوده و طرف حقیقت را تحت پیروی این مرد کامل می پیمود و او در میدان جهاد که قبلا نیز بان در صفحات قبل از نظماهای فکری و عقیدتی سر زمینکه حضرت مجدد در آن زندگی میکرد (هندوستان) با طول و تفصیل بیان داشتیم ؛ در مبارزه با کفر گرایی و شرک و بعیات نیز پشتاز بود و در مقابل پادشاهان ملحد و حکمتهای فاسد به مبارزه بر میخاست تا به جائیکه بسیاری از درباران دولت وقت ( اورنگزیب جهان گیر را در سلک مریدانش در اورده و حکومت زمان خویش را به سوی اسلام بر گردانید.
کارنامه های حیات حضرت مجدد الف ثانی:
۱- دمیدن روح تازه ای در اسلام دور کردن خرافات و بدعاتی که به اسلام ملحق کرده بودند .
۲- تغیر حکومت حاکم بر هندوستان از بد دینی به اسلام واقعی.
۳- حاکم کردن شریعت اسلام در سرزمین هند و افغانستان و ماورای آن (سایر کشور های اسلامی پیرو تسنن.
اعلاء و احیاء سنت های نبوی در سر زمینهای هندو افغانستان و اسیا میانه و خراسان ۴-
ترویج طریقه نقشبندیه مجددیه در سر زمین های هند و افغانستان و بخارا او محل جغرافیایی خراسان بزرگ
۵- پاسدار و دفاع از عقاید اسلامی
۶- دفاع از حقوق ضعفا و یاری رسانیدن به مستمندان
۷- نگاشتن مقالات رسایل و کتابهای مناسب با نیاز مسلمانان
تصنیفات امام مجدد:
ایشان در میدان شریعت و طریقت ( عرفان و کلام نظریاتی را مطرح کردند که سابقه نداشت . نظریات جدید شان بیشتر در رابطه با کائینات ذات صفات و اسماء الهی میباشد که نمونه آن رسایل « التهلیله» و « اثبات الواجب» « اثبات النبوه» المبداء و العاد» ،« المکاشفات الغیبیه» ،« آداب المریدین» و نیز تعلیقاتی بر عوارف المعارف شیخ سهروردی و شرحی بر رباعیات حضرت باقی الله (رح) از جملۀ انها میباشد که مشهور ترین اثر شان مکتوبات امام ربانی است که به عنوان ماده درسی بسیاری از مدارس دینی در هندوستان و و افغانستان قرار گرفت . بر علاوه خانقاههی نیست که این مجموعۀ نفیس و اموزنده در ان مورد قرائت و دقت سامعین قرار نگرفته باشد . زیرا این اثر ارزشمند بر علاوه اینکه در دانشگاههای اسلامی تدریش میگردد در محافل عرفانی به ویژه در حلقه های نقشبندیان بسیار مورد توجه و اعتماد شایان بوده و هست که این کتاب ارزشمند که حیثیت یک دایره المعارف اسلامی را نیز دارد به اکثر زبانهای زنده از جمله عربی ، فارسی ترکی ، کردی و زبانهای اروپایی ترجمه شده است یعنی که این کتاب در کنار صحیح بخاری و مثنوی مولانا بزرگ روزانه تدریس شده و بحث های در مورد آن انشاء گردیده است.
۱- حضرت مجدد به این موضوعات که هر کدام ان به بحث و فحص علائیده ای نیاز دارد که گنجایش ان درین پژوهش خالی از اشکال نخواهد بود پرداخته اند که ما سر خط آنرا در اینجا تذکر میدهیم تا اگر خوانندگان ارجمند علاقه مندی وافر درین زمینه داشته باشند میتواند به کتاب مکتوبات حضرت امام ربانی مراجعه نمایند.
۲-حضرت مجدد این نکته را واضح فرموده اند که عرفا و صوفیان حقیقی در مسایل اجتماعی و سیاسی نقش دارند
۳-سطح علمی و میزان آشنایی عرفا به علوم عقلی و نقلی.
۴-توجه کامل به شریعت و عشق به عمل کردن سنت نبوی(ص) و احیاء ـن
۵-رسول الله مرکز پرکار دایره عقل و اعتقاد و عشق در قلوب بزرگان صوفیه میباشد
۶-مبارزه با بدعات ، خرافات ، بد دینی ، تغلل و تناقضات
۷-پاسداری از قرآن و سنا نبوی منحیث مرکز دایره پرکار شریعت اسلامی در پرتوی عرفان و شناخت
۸-شناخت و تمایز عرفان حقیقی و طریقت نبوی و اهل تصوف واقعی در پرتو ارشادات مسترشدین کامل
۹-شناخت در مورد ذات و صفات الهی در پرتو تفیضات خداوند و رشادتهای معنوی در جامعه اسلام.
۱۰- شفقت و دلسوزی حضرت مجدد در میدانهای انسان دوستی و شفقت با مستمندان این طریق و دعوت اغنیا و توانگران درکمک و یاری رساندن به فقرا ودرویشان و متوجه ساختن اولیا الله بحضرت پروردگا نزدیک هستند و اخلاص و الهیت درکار عرفا.
۱۱-متوجه ساختن اولیا الله که حضرت پروردگار نزدیک هستند و اخلاص و الهیت در کار عرفا.
۱۲-شناختن و تفکیک علمای واقعی از علمای غیر واقعی.
۱۳-اخلاص و تقوی اولین قدمهای موثر در راه تحقق بخشیدن به ضخصیت یک عالم حقیقی دین محسوب میشود.
شجره نامه حضرت مجدد در ظریقه نقشبندیه و ادامه آن تا امروز:
سلسلۀ مبارکه نقشبندیه که بحضرت خواجه مجدد رسیده است با چند واسطه به حضرت ابوبکر صدیق(رض) و از ایشان به رسول الله (ص) متثل می شود
۱-حضرت نبی کریم محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم.
۲-حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه
۳-حضرت سلمان فارسی رضی الله عنه
۴- حضرت قاسم بن محمد بن ابوبکر(رض)
۵-حضرت امام جعفر بن محمد صادق(رض)
۶-حضرت بایزید بسطامی (رض) : ابویزید طیفوری بن ادم بن سروشان (ملقب به سلطان العارفین )قرن دوم هجری.
۷-حضرت شیخ ابوالحسن خرقانی : علی بن جعفر الخرقانی (سلطان المشایخ) تربیت شاهر و شیخ ابو العباس قصاب املی و به طریق او به سبب از روحانیت بایزید بسطامی بهرمند بوده اند.
۸-ابو علی فارمدی (رح) فضل یا فضیل بن محمد ؛ شیخ الشیوخ خرسان او در ظریقت انتساب دو سوی دارد یکی ابوالقاسم گرگانی (متوفی۴۵۰ ه) و دیگر شیخ ابوالحسن خرقانی و از شاگردان ابو القاسم قشیری بوده است و ایشان شیخ طریقت امام محمد غزالی می باشند وفات شان در سال ۴۵۷ ه بوده است.
۹-حضرت خواجه یوسف همدانی:(رح) اما ابو یعقوب یوسف بن حسین همدانی از پیران و بنیان گذاران طریقهۀ نقشنبدیه است که به سال ۴۴۵ ه و یا ۴۴۱ ه در بوزنجر همدان « تولد شد وفقه شافعی را نزد ابراهیم بن علی بن یوسف فیروز آبادی فرا گرفت و از محضر شیخ ابو اسحاق شیرازی (متوفی ۴۷۶ ه) کسب فیض کرد که از اساتید نظامیۀ بغداد بود و او درس سفر هایش به اصفهان بخارا سمرقند و خراسن و خوارزم به سال ۵۰۶ هجری به بغداد بازگشت او در مرو خانقاههی ایجاد کرد و در بازگشت سفرش به هرات در شهر بابین بامیان در ۵۳۵ ه وفات یافت «رتبه لحیا» از آثار جاودان اوست.
۱۰-خواجه عبد الخالق غجدوانی (تولد ۴۹۳ ه وفات ۶۴۹ ): در قریه غجدوان بخارا چشم بجهان کشود و از خلفای خواجه یوسف همدانی بود و سر سلسلۀ طریقت خواجگان میباشد که نزد شیخ عبدالجلیل که نسبش به اما آتا میرشد او در همان زادگاهش وفات یافت
۱۱-خواجه محمود انجیری فغنوی: (۶۸۵ ه - ۷۱۷ ه) وی از خلفا وجانشینان خواجه عارف ریوگری میباشد که در ده اصول طریقت خویش به ذکر جهر تمایل داشت ؛ وی میگفت : اینکار بدان سبب کند تا خفتگان بیدار و غافلان هوشیار شوند در مورد سال وفاتش اختلاف وجود دارد.
۱۲-خواجه علی رامتنی : وفات (۷۲۰ ه ) وی از مشایخ بزرگ نفشبندی و ملقب به (حضرت عزیزان) و از خلفای خواجه محمود انجیری فغنوی میباشد که پیشه بافندگی داشت وی در قریه رامتین چشم به جهان کشود و در محضر خواجه محمود (زانوی) تلمذ زد و بمقام ارشاد رسید او سالهای اخیر زندگی خود را در خوارزم سپری کرد و در همانجا در سال ۷۲۰ ه در گذشت . وی در مورد ایمان چنین پاسخ میدهد : گسستن و پیوستن یعنی گسستن از جهان و پیوستن بحق تعالی (ج).
۱۳-خواجه محمد بابای سماسی : در قریه سماس در نزدیکی رامتین از توابع بخارا دیده بجهان کشود و از خلفای حضرت عزیزان(علی رامینی) میباشد و آداب طریقت را ار وی اموخت و سپس از وی بمقام یاران را بشارت داده بود ایشان در سال (۷۵۵ه) در زادگاهش چشم از جهان فرو بست در همانجا بخاک سپاریده شد.
۱۴- سید امیر کلال(رح) : سید امیر کلال بن حمزه از بزرگترین خلفای حواجه بابای سماسی است که در قریه (سوخار) در نزدیکی بخارا پا به عرصۀ وجود نهاد . دو عارف بزرگ نامی شیخ بهاء الدین نقشبند (قدس الله سره العزیز) ومولانا شیخ عارف « ریوگری» از شارگدان و خلفای وی هستند . سید امیر کلال در سال (۷۷۲ه) در سوخار دیده از جهان فرو بست.
۱۵-خواجه بهاالدین محمد اویسی نقشبند بخارایی (شاه نقشبند) : تولد۷۱۷ ه وصال ۷۹۱ ه ) خواجه بها الدین محمد بن محمد شاه نقشبند اویسی بخارایی از اولیا ظراز اول و از خلفای ارشد سید امیر کلال می باشد که در سال ۷۱۷ ه در قصر عارفان دیده به جهان کشود جد بزرگوار شان به چند نسب به امام جعفر صادق میرسد غ در حالیکه سه روز از تولد بها الدین نیگذشت او را به محضر حضرت خواجه محمد بابای سماسی بردند و او بهاءالدین را به فرزندی قبول کرد و سید امیر کلال را مسئول تربیت وی گردانید . او به زودی راه تعالی را طی کرد . به یکی از بزرگان اهل سنت و جماعت بدل گشت او به سلسله خواجگان که منبعد بنام خود وی ظریقه نقشبندیه یاد میشود جان تازه دمید او که ظاهرا دست پروره سید امیر کلال بود اما در حقیقت اویسی است و از عالم ربانی شیخ عبد الخالق عجدوانی استفاده مینمود و چون از سوی این عارف بزرگ سیر وسلوک را طی میکرد ذکر خفیه وقلبی را جای گزین ذکر جهر نمودند . خواجه بهاالدین نقشبند بزرگانی زیادی را از جمله شیخ ابوبکر تاباادی مولانا عارف ریگ گرانی فثم شیخ خلیل اتا ررا ملاقات کرد و از شهر های مرو ، سمرقند ، نسف مشهد تابیات و ماورا النهر دیدن کرد . خواجه نقشبند که اصل دیگر را بر اصولی که خواجه عبدالخالق غجدوانی در طریقۀ نقشبندیه قرار داده بود افزود و ذکر قلبی را بیشتر رواج داد و به همین جهت او را شاه ظریقت نقشبندیه میوخانند این قطب بزرگ و امام طریقت نقشبنیده در سوم ربیع الاول سال ۷۹۱ ه در سن هفتادوسه سالگی ازین سریا فانی رخت بر بست و در زادگاهش قصر عارفان مدفون گردید.
۱۶- شیخ علاء الدین عطار بخاری: (رح) محمد بن محمد علاء الدین بخارایی از اصحاب و خلفای بزرگ نقشبند بوده ایشان در اوایل در حدمت پدرش ظی طریق مینمود اما پس از در گذشت پدر در سلک مریدان شاه نقشبند در امد و او در زمان حیات شاه نقشبند ارشاد و تربیت بسیاری از سالکان را بر عهده گرفت او انقدر مورد لطف و تفقد پیر و مرادش قرار گرفت تا جائیکه برای دیدنش از قصر عارفان به بخارا می رفت و در مدرسه اش سکنی می گزید و بالاخره دخترش را به عقد او در اورد تا نسبت ایشان محکمتر گردد . خواجه علاء الدین بیان شیرین و خویی نرم و زبانی گرم داشت از خود رفتن و حضور در خلوتخانه شکوه را از انجا که خدا باشد و دیگر هیچ کمال محبت میدانست و در بستر مرگ با روحانیت شاه نقشبند در سخن بود و مریدان را به اتحاد سفارش می نمود وفاتش به سال ۸۰۲ ه در نو چغانیان اتفاق افتاد و در هماناجا بخاک سپاریده شد خواجه محمد پارسا به دستور او «رساله قدسیه» را نوشته است همچنان در مناقب و مقامات او اثری از خواجه محمد پارسا بجای مانده است.
۱۷- مولانا یعوقب چرخی : مولانا یعقوب چرخی حصاری از اهالی چرخ لهوگر که نزدیک کابل موقعیت دارد بود بخدمت خواجه علاء الدین عظار رسید و زیر نظر ایشان تربیت یافت و همچنان از محضر بزرگان دیگر در هرات و بخارا کسب فیض نمود و بخدمت خواجۀ بزرگ شاه نقسبند نیز مشرف گشت اما تربیت وی در سلوک توسط خلیفه ایشان یعنی خواجه عظار صورت گرفت . مولانا چرخی به دستور حضرت خواجه بزرگ شاه نقشبند به محضر تاج الدین کولکی که از اولیا الله بود رفتند و پس از درک صحبت ایشان بار دیگر ملازمت خواجه بزرگ را اختیار کرده و با رهنمایی اوشان در علوم ظاهر و باطن بهره زیادی گرفت .... مولانا یعقوب چرخی در سال (۸۵۱ه) در روستای هلغو دیده از جهان فرو بست و در همانجا بخاک سپاریده شد.
۱۸- خواجه ناصر الدین عبیدالله احرار تاشکندی: رح شیخ ناصر الدین خواجه عبیدالله احرار بن محمد بن شهاب الدین چاچی سمرقندی از عرفای بزرگ و از یاران مولانا چرخی میباشد که در سال ۸۰۶ ه در چاچ یکی از شهرهای ماورانهر متولد شد اودر دامان خال خویش شیخ ابراهیم چاچی پرورش یافت و از محضر نظام الدین خاموش عارف بزرگ آن وقت کسب فیض نمود . او بزرگترین نقشبند بشمار می آید که مجلس وعظ ارشاد شان مهم و مریدان زیادی را تربیت نمودند از ایشان تالیفات و تصنیفاتی نیز بجای مانده است وفات ایشان در سال ۸۹۵ ه در همان زادگاهش اتفاق افتاد که در همان جا به خاک سپرده شد.
۱۹- شیخ خواجه محمد زاهد سمرقندی : شیخ جلال ادین محمد زاهد معروف به قاضی سمرقند و قاضی نقشبند نواده دختری مولانا یعقوب چرخی و از خلفای بزرگ خواجه عبیدلله احرار میباشد و سالیان دراز در سمر قند به قضاوت مشغول بودند و در علوم الهی و شرعی متبحر بوده کتابی در باره فظایل خواجه عبیدلله احرار بنام سلسله العارفین فی مناقب شیخ احرار به رشته تحیر در اورده اند .شیخ محمد زاهد دوازده سال در خدمت شیخ احرار به کسب فبض مشغول بودند وفات شان در سال ۹۳۶ ه اتفاق افتاد.
۲۰- شیخ محمد درویش سمرقندی:(رح) ایشان خواهر زاده شیخ محمد زاهد سمرقندی و از اصحاب او بد در علوم شاهری و باطنی توانا به «درویش محمد» معروف بود درویش محمد دست ارادت به خواجه احرار داده و اجازل خلافت را از شیخ محمد زاهد گرفته بود و در قریه امکنه سکونت داشت . وی بعد از فوت شیخ محمد زاهد سمرقندی به تربیت مریدان پرداخت وی در سال (۹۷۵ ه ) در امکنه وفات یافت.
۲۱- مولانا خواجگی امکنکی سمرقند : از مریدان خواجه محمد درویش بود در سال ۹۱۸ ه در قریه امکنه سمرقند چشم بجان کشود وی دست پروردل و جانشین شیخ خود خواجه محمد درویش بود مریدان زیادی داشتند که از انجمله خواجه محمد باقی را میتوان نام برد . او در سن نود سالگی در سال ۱۰۰۸ ه وفات یافت که در امکنه بخاک سپرده شد.
۲۲- خواجه مئوید الدین باقی بالله(رح) : از بزرگترین نقسبندیه میباشد که در سال ۹۷۱ ه در کابل متولد شد و در همان زادگاه خویش پرورش یافت کابل بعدا همرا پدرش به ماورانهر سفر کرد و از محضر علمای عصر بخصوص مولانا محمد صادق حلویی کسب فیض نمود و در سفر که بهند داشت در انجا به درک جذبات تصوف و عرفان نایل گشته و از مقامات و ارباب دنوی روی بر تافته است خواجه باقی الله به جذبات عشق و محبت اراسته بود در طریقت نسبت اویسی به خواجه بهاالدین داشت و از روحانیت عبیدالله احرار نیز بهره میگرفت و در سفریکه به سمرقند داشت بخدمت خواجه امکنکی پیوسته مجذوت وی شده و طریقت را وی کسب کرده است . شیخ عبیدلله در عالم سیر و مقامات معنوی عرفان ضمن اجازه ارشاد واقامت در هند مژده تربیت روحانی شیخ احمد سرهندی »امام ربانی راهم بوی داده است . آوازل شهرت باقی بالله در سرتاسر هند پیچیده ظریقل نقشبندیه در عهد وی در هند رواج یافت ، خلفا و یپروان زیادی داستند که از جمله انان شیخ تاج الدین عثمانی سرهندی است که کتاب نفحات الانس جامی و رشحات مولانا حسین واعظ کاشفی را به عربی برگردانیده بود و از خلفای دیگر شان امام ربانی مجدد الف ثانی میباشد خواجه باقی بالله در سال ۱۰۱۲ ه در دهلی وفات یافتند که مرقد شان در فیروز آبادی دهلی زیارتگاه مردم است.
۲۳- شیخ احمد فاروقی سرهندی امام ربانی :(مجدد الف ثانی)* ۵۰۷
۲۴- خواجه معصوم ولی : خواجه معصوم بن احمد بن عبدالاحد فرزند ارشد و محبوب حضرت مجدد الف ثانی به مقالات عالی عرفان راه یافت و یکی از دو خلیفه های مشهور حضرت مجدد الف ثانی میباشد و خلیفه دیگر حضرت شیخ ادم بنوری است که مشهور به سلسله مبارکه بنوریه شریف میباشد و سلسله خواجه محمد معصوم را بنام نقشبنیده مجددیۀ معصومه شریف یاد میکنند . طریقت را از پدر گرامی تحصیل کرد و در مدست سه ماه قرآن مجید را حفظ نمود خواجه معصوم بمقامی رسید که هیچ یک از اصحاب پدرش بان نرسیدند . بعد از وفات پدر و مسند ارشاد بحرمین شریفین سفر کرد و به زیارت حج مشرف گردید . او کتابهای تفسیر بیضاوی مشکوه شریف هدایه عضدی و تلویح را به شاگردان تدریس میکرد . او شان نیز دارای مکتوبات میباشند که در سه مجلد منتشر شده است . که حاوی اسرار و لظایف و ارشاد و رموز میباشند . خواجه معصوم در نهم ربیع الاول سال ۱۰۷۹ ه در سرهند چشم از جهان فرو بست که ایشان دارای سلسله علیحده بود که ما بطور به ان می پردازیم .*۵۰۸
۲۵- حضرت خواجه سیف الدین سرهندی :(تولد۱۰۳۴ ه وفات ۱۰۹۶ ه ) فرزند و جانشین شیخ محمد معصوم میباشد . او بدستور پدر در دارالسلطنه دهلی رحل اقمات افگند توسط او خانقا بزرگ دهلی پایه گذاری شد . این خانقا در زمان حضرت مظهر جان جانان و شاه و غلام علوی دهلوی بیک مرکز بزرگ جهانی ، تربیت روحی تبدیل گردید که با انوار خود افغانستان ترکستان ، شام و عراق و ترکیه را منور ساخته بود که شاعری گفته:
چراغ هفت کشور خواجه معصوم / منور از فروغش هند تا روم.
۲۶- مولانا خواجه سیف الدین نورانی : با شیخ معصوم پدرش بیعت کرده بود سلطان اورنگزیب عالمگیر توسط شیخ سیف الدین مراحل تربیت روحی را طی کرد خواجه شیف الدین ذوق خاصی به امر معروف و نهی منکر *۵۰۹ (پلیدیها) داشت . او در زمان حیاتش اکثر بدعات را از سر زمین هند بر چیده ساخت (در جامعه مسلمانان هند) زیرا شخصیت وی قوی التاثیر و دارای جذب قوی بود.
۲۷- خوجه سید نور محمد بدوایوبی : از خلفای مشهور سیف الدین نورانی بود در ساله ۱۱۳۸ ه جایگاه مرشد خود را آبادان و منور و پر فیض گردانید . زمان او نیز از زمانه های منوری است که پرتوی عرفان سر زمین شرق را با عراق و خراسان بزرگ و ترکستان منور نگه داشته بود او سر انجام این چراغ پر نور و شکوهمند معرفت را به میرزا مظهر جان جانان سپرد که مسند ارشاد توسط شان زینت بخش جهان ظریقت معصومیه مجددیه شریف شد *۵۱۰
۲۸- مولانا مظهر شهید میرزا جان جانان : حضرتشان در ۱۱۱۲ ه پا به عرصه حیان گذاشتند از مشایخ عای رتبه قرن دوازدههم ه میباشند که در سال ۱۱۱۲ ه متولد و در سال ۱۱۹۵ ه جام شهادت نوشیدند . در ظلیعه دیوان مظهر جان جانان که به اهتمام نثار احمد نوری نوری در موسسه نشراتی تاج کمپنی به نشر رسید ه است در مورد شان چنین اشاراتی رفته است : مطلع الانوار ظریقه منبع اسرار حقیقه، مقداری ارباب یقین و عرفان شمس الدین حبیب الله حضرت میرزا مظهر جان جانان (رح) از سادات علوی اند که نسب شریف شان به بیست وهشت واسطه توسط محمد بن حنفیه (رح) به امیر المومنین علی کرم الله وجه میرسد و لادت با سعادت شان یوم جمعه یازده هم ماه مبارک رمضان ۱۱۱۰ ه اتفاق افتاد است . می فرمود که چندین مرتبه حضرت صدیق اکبر (رض) را بچشم سر دیده ام ؛ می فرمود : شور و عشق و محبت خمیر مایۀ ظینت من است و خاطر را از آغاز صبائیل به مظاهر جملیه ثابت . حضرت میرزا جان جانان سر گذشت شان را در مقدمه کتاب شان چنین انشاء کرده اند : بعد حمد و صلوته فقیر میرزا جان جانان تخلص که علوی نسب هندی مولد و حنفی مذهب و نقشبندی مشرب است احوال خود را به عرض احباب می رساند که در سال شانزده از عمر برای این خاک غبار یتیمی نشت و در بیست و هشت خاک خود را به دامان درویشان بست ، مدت سی سال بدر خانقا و مدرسه خدمت کرد و ..... در طول زندگی دست طلب به لوس دنیا نیالود و ....و امروز که ۱۱۷۰ ه است و به عمر شصت رسید است از بیست سال به کنج عرفت آرمیده است و نام خود را به شاعری بر اورد و .... حضرت شان در هجده سالگی دست ارادت بدامن حضرت نور محمد ید ایوبی مرید حضرت شیخ شمس الدین زدند و بیک توجه لطایف خمسه بذکر اسم ذات گویا شد .*۵۱۱
۲۹- خواجه محمد نسیم : ایشان از جملۀ خلفای میرزا مظهر شهید بودند که فن ارشاد را به طور طریقۀ نیکو در زمان خلافت شان بدوش داشتند در مورد تاریخ تولد ووصال شان متأسفانه باوجود کاوشهای زیادی معلوماتی بدست نیامد که اگر در آینده معلوماتی درین مورد بدست امد ضمیمۀ این خواهد شد .*۵۱۲
۳۰- سید السادات مولانا میا مرتضی علی جندولی : تاریخ تولد ووصال شام معلوم نیست ، بقول سلسله المشایخ خلافت را از خواجه محمد نسیم کسب کرده اند به ارشاد می پرداخته اند و محل سکونت شان جندول بوده است و جنداول محلی از مضافات شرقی افغانستان است در زمان حیات مسند ظریقت را به مولانا محمد عثمان پادخوابی تفویض فرمودند و صاحب ارشاد در چهار ظریقه بوده اند.
۳۱- مولانا محمد عثمان پادخوابی : در سال ۱۳۰۸ ه ق در قریه پادخواب لهوگر تولد گردید از زمان خورد سالی به تحصیل علوم پرداخت عالم متبحر و عارف بزرگ بود در زبان تازی و دری مقتدر بود مولانا تاسن چهل و پنج سالگی به تحصیل علم پرداخت و یک اثر در علم فقه به زبان تازی و یازده اثر دیگر بزبان دری بصورت منظوم امیخته با نثر تالیف نموده اند و اسامی انها عبارت است از : عجایب الاخبار، گلشن اسرار نظم و نثر ، بزم طرب (نظم و نثر) ، نزهت المشتاق گلچین بساتین جامع الفصوص ( در زبان عربی در علم فقه )، مشرق الانوار ، حیات العاشقین اشجار المشایخ سر نامه عشق (یوسف زلیخا) و بحر الحیون که تا زمان حیاتش تکمیل نشده بود که از جمله اشجار المشایخ سر نامه عشق یا یوسف ذلیخاا و مثنوی بحر الحیون که همه قلمی میباشد در نزد نگارنده موجود ایت وفات وی در اواخر قرن سیزده هجری واقع شد (قسمیکه در مثنوی بحر الحیون تذکر داده اند اکثر مشایخ و علمای جید وقت را ملاقات و از حضور شان مادی و معنوی برده اند ) ایشان مرید میر مرتضی علی جندولی در سلسلل مبارکۀ نقشبندیۀ معصومه و بنوریه بوده در سلسله مبارکه قادریه مرید سید محمد لمتکی میباشد از خلفای مشهور شان میرزا محمد جاذبی چهاردهی میباشد. *۵۱۳
۳۲- مولانا میرزا محمد چهاردهی کابلی : معروف به ملا بزرگ بوده و در سال ۱۲۰۰ هجری در کابل تولد شده و در سال ۱۲۷۰ هجری و به روایت دیگر در سال ۱۲۹۶ جهان را بدورد گفته اند که آرامگاه مبارک شان در قریه و اصل آباد چهاردهی که به آقا علی شمس معروف است قرار دارد وی در سن بیست سالگی یعنی در سال ۱۲۲۰ هجری دست ارادت بسوی مولانا محمد عثمان پادخوابی دراز کرده و هر چار طریقه های مبارکه نقشبندیه قادریه چشتیه و سهروردیه را بحد کمال رسانیده و از خلفای برگزیده مولانا پادخوابی محسوب است . کتاب مشهور شان که بنام اسرار العارفین است دارای غزلیات پر شور عرفانی و مثنوی های پر مفهوم و عمیق (ساقی نامه فقیریه نامه ) شان نمایانگر شور و عشق و شیدایی که خاصۀ شوریدگان مجذوب الهی است اخیرا از ظرف جناب قاری گل محمد«عاصمی» به زیور چاپ آراسته گردیده است . او مانند سایر عرفای نامی کشور این را دریافته است که توصل و نزدیکی بذات حق جز از طریق عشق و محبت عجز و تسلیم و بندگی بدرگاه خدای بزرگ و پیروی از ارشادات مصطفوی (ص) میسر شده نمیتواند.
۳۳- سید میر جهان فرضه یی: جناب مبارک شان از عرفای بنام پروان افغانستان بوده و چهار طریقه را نقشبندیه ، قادریه ، چشتیه و سهروردیه را ) ارشاد می فرمودند مولانا محمد اسلم دولت شاهی از خلفای بنام شان بوده و پس از وصال که بروز چهارم محرم الحرام سنه ۱۲۲۹ ه واقع شده است در هر چهار طریقت اهتمام کامل نموده و از مرشدان کامل و مکمل دوران خویش بوده است حضرت میر صاحب جان فرضهی در فرضه شمالی بخاک سپرده شد آرامگاه شان زیارتگاه خاص و عام است.
۳۴- مولانا محمد اسلم دولت شاهی : کامل دوران و مکمل روزگار ، حضرت اسلم دولت شاهی از خلفای جناب میر جهان فرضه ای بوده ایشان نیز مانند مرشد بزرگوار شان هر چهار طریقه را ارشاد می فرمودند:
کامل دوران مکمل هم بنام شیخ برحق محمد اسلم است بنام
یوم ثلث است نه از شمر *۵۱۴ سنۀ شمس صدوبیست و یک مگر
بیست و هشتم از مۀ رجب عیان در محاتب نیر از قمر بدان
مرقد شان در قری دولت شاهی بگرام قرار دارد که زیارتگاه خاص و عام است .ایشان در دوران حیات شان حضرت مولانا محمد جان علاءالدین کبالی ره به دولت خلافت وقار و افتخار معنوی بخشیدند
۳۵- مولانا شیخ محمد جان (تولد ۱۳۴۶ وفات ۱۳۱۶ ه : جناب شان حضرت شیخ الاسلام و المسلمین محمد جان جانان متخلص به ابن احمد در زمان حیات پیرو و مرشد بزرگوارش جناب محمد اسلم دولت شاهی بگرام ،پروان در سال ۱۳۰۳ هجری خورشیدی بدرجۀ ارشاد نایل شدند و در همان تاریخ خانقا علاءالدین علیای چهاردهی کابل بنیاد گذاشته شد که اضافه تر از هشتادودو اند سال قدامت تاریخی دارد . ایشان مدت بیشتر اوقاتی از عمر هفتاد سالۀ پر از معنویت شان را در ارشاد ف اساست شریغت و طریقت گذاشتاندند که بدرجۀ قطب الاقطابی نابل آمندند که بعد از سپری نمودن هفتاد سال عمر مبارک در نهم سرطان ۱۳۱۶ هجری خورشیدی به وصال حق پیوستند و قبل از ارتحال شان فرزند ارشد و برومند شان جناب نیک محمد جان را که خادم تخلص داشتند مقام بزرگ خلافت را در طریق ارشاد به وی تفویض فرمودند.*۵۱۵
۳۶- حضرت نیک محمد جان علاء الدینی : از اکابر روزگار و از مرشدان کامل و مکمل و بزرگ کشور بوده و در سال () دیده به جهان کشود و از فرزندان ارشد حضرت شیخ الاسلام والمسلمین محمد جان جانان میباشد که طبع روان داشتند و در شعر خادم تخلص میکردند که اشعار شان کاملا مشحون از مطالب و دقایق عرفانی میباشد او شان در زمانیکه حرکتهای تند ضد دینی را که از اثر بی توجه بودن اکابر حکومت وقت در امور دین و عرفان از یک طرف و دست اندازی اشخاص ضد دین و عرفان با عیادی خارجی شان از طرف دیگر جامعه مسلمان ما را بسوی نابودی میبردند همانند سیف قاطع ای در برابر بدعات و نا باوری های دینی استادگی کرده هزاران نفر را از فیوضات نفس گرم شان به شاهراه عرفان و طریقت ارشاد فرمودند وی در حالیکه شخصیت متوضع و دارای خصایل نیکوی معنوی بودند دارای اراده قوی عزم راسخ و قدرت استدلال و اسختراج قوی در مسایل فقی و عرفانی بودند.
۳۷- حضرت قطب الاقطاب نیاز احمد جان علاء الدینی کابلی خراسانی : جناب نیاز احمد جان فانی پسر ارشد مولانا نیک محمد جان خادم که از اکابر روزگار و مرشدان بزرگ و کامل هستند ؛ مکمل ظریقه های چارگانه در طریقت هستند در سال ۱۳۱۵ هجری خورشیدی در قریه علائ الدین علیا از نواحی چهار دهی کابل دیده به جهان کشودند و علوم شریعت را نزد علمای مشهور معاصر اموخته و علم طریقت را نزد پدر بزرگوار شان جناب مولانا خادم که شیخ کامل و رهبر هر چهار طریقه بودند اموخته و اجازه ارشاد از از والد بزرگوار شان که شیخ چار طریقه در خانقاه علاء الدین بودند کسب کردنند که بعد از وصال والد شان بر اریکۀ روحانیت طرق چارگانه نشستند ایشان نهایت متواضع و شکسته نفس بوده با فقرا و مستمندان در تمام ادوار و ماه و سال و سالهای جلیس بوده و تمامی شئون مریدان طریقت را با پیوستگی به آئین اسلام (کتاب و سنت ) مو به مو مورد دقت و مراقبت دقیق و قوی قرار داده اند . چنانچه کسانیکه با خانقا علاءالدین و با شخصیت عالی و کمل جناب شان آشنایی و نزدیکی دارند از حسن خلق علو همت تواضع و انکسار ، سخاوت و ایثار و دیگر اخلاق برتر ایشان را اعتراف کرده اند و همواره صحبت شان با فقرا بوده بی اندازه کریم النفس ،کشاد دست وسیع العم بلند اخلاق و عالی نسب و در عبادات و مجاهده دارای مقام رفیع و بلندی میباشند و از کرامات مشهود شان من که عبدالواحد سید هستم بارهای ملاحضه کرده ام به صدها مرده دل را از نو حیات پر از صدق و صفا ووفا بخشیده اند و کوردلانی به بصفای ایمان و تقوی و فضیلت رهسپر ساخته اند و صدها مریض از پاه مانده و لا علاج را به برکت انفاس قدسیه شان دمیدن آیات پاک قرآنی از نو به زندگی راغب ساخته اند در این مقام آنانی در مان شده اند که اندوه و یاش و سایه مرگ هرنوع امیدی را از نزد شان مقطوع کرده بود و این همه از برکت ورفعت نیروی ایمانی است که خدای بزرگ در انفاس دوستان خاص خود به ودیعه میگذرد تا کور دلان و غافلان را از نو مایه سعادت باشند . جناب شان با توجه به نایل بودن بدرجان رفیع ولایت و اشتغال به تربیت و اصلاح نفوس و اخلاق از مشاغل تدریس فتوی اصلاح عقاید نصرت و حمایت مذهب اهل سنت و جماعت غافل نبودند جناب شان در جلسات روز های دو شنبه و جمعه با ایراد نکات و اشارات اموزنده رهروان سلوک را متوجه اعمال ، افکار و افعال شان مینمودند او با اخلاق حمیده ای که خاصه مردان حق است توانسته است در بین تمام اعضای خانواده بزرگ شان دارای مقام و مرتبت بزرگ باشد . جناب شان در حینیکه ار در و پیکر عصر حاضر شراره های بی ایمانی و فتنه و آشوب بملاحظه میرسد جناب مبارک شان مدت سی سال جنگ هرگز خانقا علاء الدین را ترک نگفتند و در بحرانی ترین حالات در همان جا در بین مردمان نهایت مستمند و بی پناه چون کوه به مردم استواری بخشیدند و هر گز حلقۀ ذکر و ارشاد را متوقف نساختند و این مسئله یاد آوری ان روز های است که دود باروت و آتش ویرانگر جنگ همۀ منطقه را به کوهی از اتش و زباله تبدیل ساخته بود جناب شان با شجاعت بی نظیری که داشتند تنها خانه و کاشانه را ترک نکردند بلکه در ان روز های بأس یگانه ماورا و مسکن برای درماندگان ووا مانده از جنگ بودند و در این مدت نسبتا طولانی وصعب دروازه این شخص کریم بروی درماندگان باز و درستر خوان شان پهن بوده است . قسمیکه جناب استاد قاری محمد احسان صیقل که یکی از خلفای بنام شان میباشد در مقدمه کتاب روضته الیقین فی سیرت المرسلین که تبع جناب حضرت فانی میبادش در مورد پیر و مراد عالی مرتبه خویش چنین نوشته اند:«جناب مبارک صبور دلسوز ، مهربان با سخاوتمند ، باعزت ، شب خیز روشن کننده دلها ، خدمت گذار صادق اهل شریعت و طریقت به کمال افتخار میباشد وجه مبارکش آفتاب بدون ذوال جهان تصوف در عصر حاضر بشمار میروند و جناب شان خلفای زیادی را در راه سلوک تربیه نموده و اجازل ارشاد را برای شان مرحمت نموده مانند ستارگاان در میان اهل سلوک می درخشند و خلفای مشهور شان عبارت اند از :فیض محمد فانی پسر مبارک شان که دارای ارشاد در هر چار طریقه میباشد جناب گلاب الدین جان ، خلیفه بتخاک عبدالواحد سیدی خلیفه ولایت بلخ ؛ جناب اجر الدین ویس ، مولوی صاحب محمد رستم مشهور به مولیوی بزرگ ، جناب مخدوم صاحب و ( جناب استاد)قاری محمد احسان صیقل میباشد که همۀ انها از کمالات عارف حق ، فانی بالله درخشش یافته اند . ریاض العرفان ؛ روضته الیقین از آثار منطوم و منشور شان میباشد یعنی تالیفات دیگر در مورد و تحقیق در آثار عرفای ماتقدمم نطیر سلسله المشایخ ، مثنوی میرنگ بحر الحیون ، اسرار العارفین و .... دشاته اند»
خداوند برای این عارف جلی و عالم ربانی عمر دراز نصیب کند تا شاگردان و پیروان شان از فیوضات شان بهره وافی داشته باشند».»