32

امرای شمال هندوکش

از کتاب: تاریخ افغانستان بعد از اسلام ، فصل اول ، بخش اوضاع عمومی افغانستان
04 February 1967

در نصف اول قرن هفتم میلادی در شمال هندوکش وولایت تخارستان تا بلخ و میمنه ۱ امرایی از نژاد توه کیو (بقایای کوشانی هتفلی ) حکمرانی داشتند که مرکز ایشان قندر بود, و هیون تسنگ این سر زمینی را بنام تو- هو- لوبمساحت  هزارلی ( هرلی معادل پنجصد متر )پهنا شمالا و جنوبا و سه هزارلی دراز نا شرقا و غربا خوانده که دارای ۲۷ ولایت بود و در هر جا حکمرانی و جود داشت که تابع خان قندز بود و پو-هو یعنی بلخ راجگر (شهر شاهی) کوچک آن شمرده میشد۲ و تو- هو-لو بلاشک همان طخارۀ سنسکریت و طخارستان نویسندگان عرب است که در حدو (۶۳۰ م= ۹ه) در قندز فرزند کلان تونگ یبغو بنام تار دو شاد حکمرانی داشت ووی داماد خان طورفان و پادشاه دین پرور و مهمان نوازی بود که پسرش اورا زهر داد و بجایش نشست ولی این حکمدار مانند کوچیان بیک جای قرار نداشت و در یک شهر سکونت نمی کرد ۳ بقول هیون تسنگ در قلمرو شاهی این خان قندز منگ کن (منجان) و او-لی- نی ( اهرنگ یا حضرت امام کنونی ) و هو-لو-هو (راغ) و کی – لی – سی – مو (کشم) و پو- لی – هو PO-LI-HO

تخارستان درینوقت و سعت داشت و تا میمنه و مرو رود را فرا میگرفت و بقول بلا ذری بعد از سنه ۳۰ ه حنف بن قیس بحکم عبدالله بن عامر به طخارستان فرستاده شدو و قصر احنف  راکه حصنی از مرور بود فتح نمود (فتوح البلدان ۵۰۲ ) و درین جنگ با اهل مرو رود ووادی مرغاب توکان هم بودند (ص ۵۰۳) که همین بقایای مردم کوشانو هفتلی اند.

۲-سی – یو – کی ترجمۀ بیل کتاب اول و دوازدهم .

۳- کتاب ۱۲ سی – یو کی و تاریخ افغانستان ۲/۴۹۴

(بلور) وهی –مو-تا-لو(درایم) و پو-توچنگ – نه (بدخشان ) وان (یمگان) وکیو-لنگ – نه (KIU-LANG-NA 

گوران وادی علیای کوکچه) وتا –مو-سی-تی تی TA-MO-SI-TITI

(حدود ختلان ) وشی- کی- نی (شغنان) وکو-زی-نو KWOH-SI-NO

(خست) وان-تا-لو-لو-پو(اندراب شامل بوده اند۱.