غم هجر

از کتاب: دیوان محجوبه هروی ، غزل

آمد بر من ز یار کاغذ

زان دلبر گلعذار کاغذ

از نفحۀ زلف عنبرینش

گویی شده مشکبار کاغذ

بتو شته بدان به نگارین

زانرو شده زرنگار کاغذ

خواهم که جواب خط نویسم

از من که برد بیار کاغذ؟

شرح غم هجر هست باقی

بنویسم اگر هزار کاغذ

قاصد چه بری به غیر نامه ؟

یکبار بیار به من کاغذ

از بسکه ز دیده خون چکیده

بنکر شده لاله زار- کاغذ

«محجوبه» چو نیست وصل دلدار

سودت ندهند هزار کاغذ