احوال کابل در سالهای اخیر سلطنت کورگانی
وفات اورنگ زیب در ۱۱۱۸ هجری قمری در احمد نگر و قتل گرگین حاکم سفاک صفوی در قندهار در ۱۱۲۱ دو واقعه ایست که نزدیک شدن سقوط کورگانی را در هند و پایان یافتن صفوی ها را در ایران تقریباً در یک وقت اعلام نمود. کورگانی ها که مدتی حصه اعظم خاک افغانستان امروزی (در آن زمان کشوری بنام افغانستان وجود نداشت) را جزو قلمرو امپراطوری خود اداره میکردند. مدتی علیه صفوی ها بر سر قندهار جنگیدند تا اینکه صفوی ها در آنجا دست یافتند.
در دوره ئی که کورگانی ها و صفوی ها از شرق و غرب به خاک های وطن ما نفوذ یافته بودند، قبایلی های افغان چه در داخل و چه در خارج از کشور علیه کورگانی ها و صفوی ها همیشه مقاومت کرده دمی از رزمجوئی آرام نمی نشستند. چنانچه سقوط سلطنت اول همایون پسر بابر بدست سردار افغانی (شیر خان) که بعد ملقب به شیرشاه سوری شاهنشاه هند میشود، مثالی است که حقیقت بینی و نیروی بازوی افغانی را نشان میدهد جنبش روشانی ها و دیگران از کهسار بنکش و تیراه گرفته تا دروازههای کابل احساس میشد و خوشحال خان ختک با شمشیر و قلم علیه اورنگ زیب طوری جنگید که خاطره آن در ادب و تاریخ و افسانه های فولکلوری جاوید ماند.
چون بعد از وفات اورنگ زیب (۱۱۱۸) در اثر برادر کشی ها و خانه جنگی ها قدرت سلطنت مرکزی کورگانی در هند رو به ضعف گذاشت، قلمرو تحت اداره ایشان در افغانستان امروزی منجمله و مخصوصاً بحالی دچار شده بود که نظام و اداره بکلی در آن احساس .نمیشد معذالک کابل چندی دیگر هم تحت اداره کورگانی ها ماند ولی در قندهار طوریکه اشاره شد در ۱۱۲۱ با جنبش احرار هوتکی های غلزائی و مجاهدت میرویس زعیم بزرگ ،ملی، گرگین گرجی حاکم صفوی ها بقتل رسیده و به ترتیبی که همه میدانیم دستگاه حکومت شاه حسین صفوی حتی در پایتخت ایشان در اصفهان برچیده شد.