32

دورۀ عروج خطوط

از کتاب: تاریخ خط و نوشته های کهن افغانستان از عصر قبل التاریخ تا کنون ، فصل خط و کتاب دوره اسلامی
10 May 1931

در اواخر قرن 14 امیر تیمور در آسیای میانه امپراتوری و سیعی تشکیل داد که تمام ممالک ما وراء النهر و افغانستان و ایران را در بر میگرفت. چون مردم این امپراتوری مواریت هنری دورۀ غزنويان وغوریان و خوارزم شاهیان و سلجوقیان را با آثار هنر اسلامی از غرب و هنر چینی و هندی و مغولی از شرق پیش روی داشتند، هنگامیکه شاهرخ پسر امیر تیمور در آغاز قرن ۱۵ درهرات مرکز امپراتوری خود بنشست، وی مواریث هنر را در سمرقند و هرات پرورانید و این شهر مرکز رنسانس هنری آسیای میانه گردید و مخصوصا هنر کتاب نویسی بمعراج خود رسید و ابنیه عظیمی که بران کتیبه های زیبا بانواع خطوط تزئینی موجود است ساخته شدند. و این مکتب هنری هرات تا اواخر عصر سلطان هنر پرور حسین بایقرا واواخر قرن ١٥ در هرات دوام کرد و بعد ازان دیده میشود که هنرهای خطاطی، نقاشی، مصوری ، کتاب سازی، میناتورازین پرورشگاه رنسانس هنری به بخارا و اصفهان و تبریز و هند انتقال کردند.

درین رنسانس هنر استعداد خلاق مردم هرات و تمام ملل امیرا تو ری تیموریان هرات از مرزهای چین تا تبریز کار میکرد، و بنابرین هرات رادران اوقات مرکزی باید پنداشت که خلاقیت هنری تمام این مردم دران جا فعالیت داشت و هزاران نفر هنرمند خطاط - مصور - مذهب - نقاش جلدساز معما و کاشی ساز رنگ ساز و غیره در تحت پرورش رجال هنر خواه امپراتوری تیموریان به تخلیق آثار خالد هنری می پرداختند رنسانس هنری هرات آثار جاویدانی را در شقوق مختلف هنری آفرید ، که این کتاب

 کوتاه حوصله شرح آنرا ندارد و باید اندران باره کتابها نوشته و پرداخته آید، ولی من درینجا دو شهکار جهانی این مکتب هنر را یاد آوری میکنم :

اولین اثر خالد این دبستان نسخه خطی شاهنامۀ فردوسی موزۀ گلستان تهران است در سنه ٨٣٣ هـ ١4٢٩م بخط جعفر بایسنغری که از لحاظ خط - نقاشی مصوری کاغذ - تذهیب جلد وصحافی به تشخیص متخصصان بين الملليى كرانيها ترين كتب جهان شمر ده


شده و نمایندۀعالی ترین مرحلۀ کتاب سازی انسانیست . (شکل ۸۵ ) دوم مسجد گوهر شاد آستان قدس مشهد است که بهمت ملکۀ دربار هرات گوهر شاد و شهزادگان هنرمند و هنر دوست تیموری در ۱۲ سال تحت نظر قوام الدين معمارساخته شده و از نظر معماري سيبک خاص خراسانی و تزئین و کاشی کاری و خطاطی درزمرۀ دوازده بنای بسیار عالی تاریخی دنیا و شهکارهای انسانی گذشته محسوبست و بنای آن در حدود ۸۲۱ هـ ١4١٨ م ختم شده است . (شکل ٨6 ) 

چون موضوع مشخصی این جستجوی ما تنها خطا طی دورۀ تیمور یان هرات است ، بنابرین از خلاقیت های دیگر هنری این دوره گذشته و تنها درباره خطاطی کمی شرح: میدهیم  گفتیم که هنر خطاطی در بین ملل مسلمان از قرن ۸ بدینطرف مراحل تکامل خود را در مدنیت اسلامی بنحو احسن پیمود و بجای هنر مصوری مکتب کندھار را و ما نی و سوابق تصویر سازی امپرا توری اوشانی و ساسانی و بیزانتین و جریانهای هنر چینی و بودایی هم ایستاد و بنابرین در ابنیه دینی بطور تزئینی بکار رفت. اگر چه شاهان در کاخهای شاهی خویش گاهی دیوارهای نگارین و مصورهم داشتند که بر بقایای قصرهای لشکری بازاریست تصاویری نمایان است (شکل ۸۷) و هم بیهقی مورخ دربار غزنه از يک خانۀ مصور و نگارینی که شهزاده مسعود در باغ عدنانی هرات ساخته بود خبر میدهد. ولی این عمل شهزاده مورد باز پرس ورنجش پدرش سلطان محمود واقع گردید (1) و از همین داستان میدانیم که گویا برابنيۀ دولتی تصاویر رنگین را با احتیاط بکار میبردند، ولی ابنیه دینی و معابد ومقابر ازان خالی بود و بجای تصاویر ، انواع خطوط تزئینی وگل کاری ها و نقوش غیر جاندار را بکار می بردند که همین عامل دینی و اخلاقی محرک پرورش و ایجاد ورواج انواع خطوط تزئینی در هنر اسلامی گردید، و هزارا ن نسخۀ خطي مزين ومنقش و مطلا را از قرآن نوشتند و یا بر ابنيۀ خود انواع خطوط تزئینی ونقاشی های گوناگون را باقی گذاشتند و همین نظر دینی موید پیدایش خطوط و خطاطان بسیار ماهر چیره دست و خلاقی گردید و بر ابنیه دینی هنر د ر قالب عقیده دینی ریخته شد ، و توجه بهنر خطاطی در عصر تیموریان


بدرجه یی بود که شهزادگان این خاندان مانند بایسنغر و ابراهيم وبديع الزمان نیز خطاطان ما هربوده اند . از آغاز قرن ۸ تا قرن 16 در مدت ۷ قرن از خط کوفی و نسخی ساده اوایل دوره اسلامی فروع هنری بوجود ،آمد که نامهای انواع آن خطوط به پنجاه میرسد، ولی در قرن ۱۵ م « اقلام سته »، ذیل بطور خطوط اساسی و جوداشت: نگار من خط خوش مینویسد                  بغایت خوب و دلکش مینویسد

مناشير و محقق ، نسخ وريحان                رقاع و ثلث هرشش مینویسد


براينيه وكتب دوره تیموریان خط کوفی با انواع تزئینی آن نمودار است از ان جمله خط مشجر مشکول بیرونی گنبد گور امیر تیمور را در سمرقند ٨٠٧ هـ ١404م وهم 

 در مدرسۀ الغ بیگ ١4٢٠م و مرقد خواجه احمد یسوی در ترکستان قرن ١4 وهم بر برخی از ابنیه تیموریان در هرات و بلخ و کوهسان عمرات وانواع معقلی و مقفل و هندسی آن درخشت کاریهای مسجد گوهرشاد ومدرسۀ الغ بیگ وشاه زنده سمرقند و دیگر ابنیه آنوقت و همچنین در سر سورۀ های قرآنی مکتوب این عصر توان دید

 و ازین بر می آید که کوفی نویسی درین عهد به تکامل نهایی خو درسیده بود. 

(شکل ۸۸) در پهلوی تكامل وتنوع هفت قرنه خط کوفی، تهذیب و هنری شدن نسخی نیز جریان داشت و در کتابهای فارسی روش کوفی مخلوط با نسخی در جریان این قرون دیده میشود، ولی چون نسخی جنبۀ تزئینی کمتر داشت بر ابنیه آنرا نمی نوشتند و از تهذیب و هنری گردیدن کوفی و نسخی بود که ثلث با فروع خود محقق وريحان ورقاع بوجود آمد و برای نوشته های دفاتر و مناشير خطی از امتزاج نسخی وفروع ثلث بنام توقیع یا مناشیر رواج یافت که نوشتن آن سهل وزود وبدون تکلفات هنری و بدیعی بود. و نمونه اینگونه خلط وامتزاج فروع ثلث را در نسخۀ كتاب التفهيم البيروني ( كتابخانۀ مجلس تهران ) توان دید که د ر ٥٣٨ هـ ١١4٣م نوشته شده است.

 (شکل ۸۹)

خطاطان وهنر مندان خلاق در امتزاج این شیوه ها و پیدایش اسلوبهای خصوصی هنری در هر عصر دستی داشتند و بنابرین


امتیاز انواع این خطوط ممزوج تعیین نام هر شیوه دشوار است. براینیه و مقابر و کتب مربوط رنسانس تیموریان در مملکتی که مورخ دربار آن عصر عبدالرزاق سمرقندی آنرا خراسان گوید نمونه های ذیل دیده میشود :

اول : انواع متعدد و متکامل گوفی که چند نمونه آن گفته شد. 

دوم : ثلث بسیار پخته و متکامل مانند هفت ورق قرآن بخط شهزاده بایسنغر بن شاهرخ متوفا ۸۳۷هـ ١4٣٣ ( شکل ۹۰ ) و شصت ورق قرآن بخط شیخ محمد طغرائی تحریر ۸۰۹ هـ ١4٠٦ م و شانزده ورق قرآن بخط جلی ریحان و رقاع شهزاده ابراهیم سلطان بن شاهرخ تحرير ۸۲۷ هـ ١4٢٣م ( شکل 91 ) و قرآن بخط خواجه عبدالله مروارید متوفا ۹۲۳ هـ ١٥١6م ( شکل ۹۲ ) و قرآن به خط نسخ وثلث و رقاع بسیار عالی عبدالله طباع هروی مورخ 845 هـ 1441 م ( شکل  ٩٣) در گنجینه قرآن 

مشهد رضوی .

بر اینیه نیز انواع متكامل و بسیار زیبای خط ثلث نمایان است مانند خطوط ثلث و ریحان و محقق و رقاع منارها ومسجد جامع و گازرگاه هرات و ابنیه دیگر آن شهر وثلث تعلیق نمای بسیار عالی لوح مزار سید حسن ابدال در کندهار و خطوط متعدد ثلث و ریحان با سفر با یسنغر بن شاهرخ بر پهلوی ایوانها و پیشانی و گنبد های مسجد گوهرشاد مشهد در سنه 821 ه ـ 1418 م . ( شکل 86 ) ابنیۀ دوره تیموری در گذرگاه هرات و مشهد رضوی و سمرقند و بخارا در استعمال اقسام خطوط ثلث و کوفی و معقلی و ریحان و رقاع ونسخی و محقق و توقیع مظاهر برجسته هنر خط نویسی رنسانس تیموریان است و از آن جمله سنگ تاریخ مصلای هرات بخط جلى ثلث بسیار عالی عصر شاهرخ است که در چهار سطر به زبان فارسی به امر ملکه گوهر شاد در سنه 841 ]ـ 1437  به قلم جلال جعفر نوشته شده است ( شکل 94 ) و این شخص فرزند خطاط معروف جعفر بایسنغر است که نمونه های خطوط پدر و پسر هر دو برابنيۀ هرات موجود است، همچنین، قبر شيخ الاسلام محمد بن احمد ۸۳۸ه گازرگاه خط ثلث بسیار عالی دارد و مادر پنجا نمونه بسیار عالی خط ثلث را از بقایای بنای محرابی در هرات گرفته ایم ( شکل ۹۵) که در قصبۀ حوش کریاس غربی شتهر هرات در مسجد


کوچک كهنه یی باقی مانده است و آنرا نمونه بسیار گرانبهای خطاطی و سبک تزئین بنا از هرات دوره تیموریان گفته میتوانیم که شاید خط یکی از اساتید مانند جعفر یا پسرش باشد .

وهم بر بالای محراب مسجد بلند و مدرسۀ مير عرب بخارا خط ریحان جلی بسیار عالی کتیبه نویسی از قرن ۱6 (شکل 96 ) و بر اطراف طاق نماز گاه بخارا نمونه معقلی قرن ١6 ( شکل 97 ) و در مدرسۀ میر عرب بخارا و مسجد بی بی خانم سمر قند اواخر قرن ١4 نمونۀ بسیار عالی جلی ثلث (شكل ۹۸) و همچنین ثلث جلى ومتوسط متمايل بریجانی بر لوح مرمرین حکیم ترمذی در قرن چهارده وخط رفاع ریحانی بسیار عالی در مقبره جنوبی او زگند 1186 م نمایان است. (شکل 99 )  

درینجا باید یاد آوری کرد : که از آغاز قرن ١4 در ترکستان شیوۀ خاصی در ثلث وریحان و رقاع و نسخی بوجود آمده بود که « شیوۀ ترکستانی » باشد و آنرا مخلوطی از ثلث وريحان و محقق توان گفت که نمونۀ آن قرآن با ترجمه ترکی چغتایی بخط محمد بن شیخ یوسف اباری سيد الخطاط 737 هـ 1336 م  گنجینه قرآن مشهد رضوی است

 ( شکل 100 ) و در همین گنجینۀ قرآن بخط ثلث شیوه ترکستان قرآنی از قرن ١6 نیز موجود است ( شکل ۱۰۱) که این شیوه خاص ترکستانی را در خطوط قرن ١4 - ١٥ در آسیای میانه فراموش نباید کرد مخصوصاً نمونه بسیار زیبای جلی متمایل به تعلیق در تاریخ یکی از بناهای شاه زندۀ  سمرقند در 762 هـ 1360 م برسنگ مرقد قثم بن عباس درسنه ١٣٣4م بر بالای ایوان قبر بيان قلی خان در بخارا ١٣٥٩ م . 

( شکل 102 ) .

سوم : چنانچه گفته شد خطوط عربی در خراسان تحول یافت و در طول قرن سیزده علاوه بر اقلام سته يک قلم جدید دیگر ( که کاملا محصول ذوق و سلیقۀ مردم خراسان بود ) متدرجاً بوجود آمد ، که آنرا تعلیق گفتند و مخلوطی بود از نسخی ورقاع و توقیع و چون این خط در مراسلات سرکاری و عامه استعمال گردید آنرا ترسل هم گفتند و مولانا جامی گفت :


کاتبان را هفت خط باشد بطرز مختلف 

ثلث وريحان و محقق، نسخ و توقيع ورفاع 

بعد ازان تعلیق آن خطست کش اهل عجم

از خط توقیع استنباط کردند، اختراع 

تعليق نسبت به خطوط دیگر پیچیده بود و بنابرین قا آنی آنرا بازلف خوبان تشبیه نمود  « ای زلف تو پیچیده تر از خط ترسل » خط تعلیق بر کتیبه و ابنیه نوشته نمیشد ، و گاهی در کتب و عموما در مراسلات استعمال میشدو

 از صفحۀ اخير نسخه خطى طبقات الصوفيه كتابخانه نافذ پاشا در استانبول که با نسخی پخته به خط دمتاش بن عبدالله در شعبان 672 هـ 1272م غالباً در خراسان نوشته شده ثابت می آید که خط نسخی درین زمان متمایل به تعلیق گشته بود، زیرا درین صفحۀ اخیر نسخه سطوری مشابه به خط تعلیق از قلم همین کاتب دیده میشود( شکل ۱۰۳) وبنا برین آغاز تعلیق را یک قرن پیش از خروج امیر تیمور باید دانست، زیرا برگور همین امیر در سمرقند خطی که تعلیق نسخ آمیز متمایل به ثلث باشد دیده میشود و هم نمونۀ نسخ تعلیق آمیز صفحات اخير نسخۀ اسرار التوحيد كتابخانه سلیم آغا در استانبول است که در سنه ۷۰۰ هـ ۱۳۰۰ م به خط محمد صالح برای قاضی علی جوینی در خراسان نوشته شده، که آن را نمونه زواج تعلیق گفته میتوانیم . (شکل ١٠4)


از کتیبۀ مرقد قثم بن عباس در سمرقند نیز پدید می آید که در حدود ١٣٣4م خط نسخی و ثلث ما وراء النهر نیز به تعلیق متمایل بود و مادر اشکال ( 49 – 50 – 69 – 70 – 75 ) نمونه های تحول خط نسخی و کو فی رابه تعليق بالتدريج دیده میتوانیم و شاید نمونۀ تبدیل تدریجی نسخی به تعلیق همان قباله زمین باشد که دکتور هورنل Hoernle یافت و مرگلیوث Margoliouth  تاریخ آن را 401 هـ 1010 م خواند (2) 

و هم بیلین Belin  در کتیبۀ فارسی مسجد کهنه ارض روم بر دیواری نوشتۀ منقوری یافته بود که درسنه ٣١٥ هـ ٩٦٠م نوشته شده (3) وخط 


مدور متمایل به نسخ و نستعلیق (؟) (توقیع) داشته است که حلقۀ وصل با کوفی زاویه دار شمرده میشود و از اسناد جدیدی که در بارۀ قدمت شیوۀ تعلیق بدست آمده، 

سطور آخرین نسخه قرآنیست که در حوت ١٣4٨ ش از ذخیرۀ قرآنهای آستان رضوی مشهد در يک پسخانۀ مسدود یافته شد و این عبارت در آخر آن به خط تعلیق خوانده میشود : « فرغ من كتبه يوم الثلثا السابع من ذى الحجه روز بهمن من شهر اسفند از مذسنة خمس عشر واربع مائه » واقف این نسخۀ قرآن ابوالوفا نام داشت که در همین سنه 415 هـ وقف کرده است (4) ، وازین هم برمی آید که خط تعلیق در اوایل قرن پنجم هجری هم نوشته میشد ، وهم شیوه های توقیع و تعلیق گاهی با هم آمیخته بود.

ازین اسناد حدس بایدزد که مبادی خط تعلیق قدیمتر است و در قرن ١٣ - ١4 راه خود را به رواج عمومی و هنری شدن تزئینی کشوده است، که نمونه های آن را در خطوط بسیار استادانۀ زیبای تعلیق نویسان دورۀ تیموریان خواجه تاج الدین و خواجه اختیار هروی منشی سلطان حسین بایقرا وعبدالحی منشی ابوسعید میرزا و خواجه عبدالله مروارید هروی توان دید. (شکل ۱۰۵ - ١٠٦)

چهارم در نصف اخیر قرن ١4م از امتزاج و تلفیق هنری نسخ وتعليق خطی بسیار زیبا و دارای ارزش بدیعی به وجود آمده بود که آنرا نستعلیق گویند و نام آن هم دلالت بر آمیزش نسخ و تعلیق دارد .

 اگرچه واضع نستعلیق را میرعلى تبريزي قبلة الكتاب (حدود ۷۹۰ هـ 1388 م  دانند و خطاط سلطان علی مشهدی گفته است :


       نسخ تعلیق گرخفی و جلی است

واضع الاصل خواجه میر علی است

        وضح فرمود او ، ز ذهن دقیق 

از خط نسخ و زخط تعلیق


مگر به قول ابوالفضل علامی در دیباچۀ ( مرقع شاهی ) برخی از قطعات خط نستعلیق پیش از عصر تیمور یعنی ٧٧١ هـ ١٣6٩ م


بنظر آمده و خود نویسندۀ این سطور هم نمونه های نستعلیق را پیش ازین عصر دیده ام. چنانچه کتاب مجمع النوادر تالیف محمد عوض بن بختی شوع بخط نستعلیق نگاشته ۷۸۰ هـ ۱۳۸۳م دیده شده، که معاصر میر علی است در کمال نفاست میرعلی و نضج و باید پیش از این عصر مراتب آغاز و پختگی را طی کرده باشد. وهم نسخه خط نستعلیق بسیار مهذب و پختۀ زیبای طبقات الصوفيه انصاری در کتابخانه نور عثمانیه استانبول بقلم نستعليق نیمه جلی درویش صوفی در 839 هـ 1435 م موجود است (شکل ۱۰۷ ) که معاصر اواخر عمر میر علی تبریزی باشد. و اگر واضع آن خط رامیر علی بدانیم نتوانیم گفت : که در همان عصر نستعلیق نویسان معاصرش هم بدان درجه پختگی و نضج هنری نستعلیق رسیده باشند. و از این روست که غلام محمد هفت قلمی دهلوی مولف « تذکرۀ خوش نویسان » در حدود ۱۲۳۹هـ ۱۸۲۳ م مینویسد : 

«  که پیشتر از میرعلی تبریزی هم خط نستعلیق می نوشتند، لیکن این مرد بزرگوار قواعد در خط نستعلیق مقرر نمود.» (5) بنابرین زمان آغاز نستعلیق هنری وراحدود ۷۰۰ هـ ۱۳۰۰ م تعیین باید کرد. در حالیکه اساس آن در خط تعلیق بیش از سه قرن گذاشته شده بود.

ماسندی در دست داریم که نمونۀ نستعلیق نویسی را در اواخر قرن هشتم هجری بخط يک هروی نشان میدهد ، بدین معنی که نسخۀ خطی كتاب عجایب المخلوقات فارسی به نستعلیق خالص مورخۀ ربیع الاول سنه ٧٩٠هـ در کتابخانۀ ملی پاریس موجود است (۳۳۲ تكملۀ فارسی )

که در آخر آن نوشته اند : بتاريخ غره ربیع الاول سنه ۷۹۰ بخط العبد احمد هروی عفى عنه .. » 

این کتاب برای کتابخانۀ سلطان احمد خان ( شیخ اویس ایلکانی 784 - 813 هـ ) نوشته شده است ( یاد داشتهای قزوینی ۷-۲۰۳ ) بهر صورت در عصر تیمور و شاهرخ خط نستعلیق که زیباترین خطوط بوده و هم زادۀ  قریحۀ تابناک مردم خراسان است ، در مملکت تیموریان رواج کامل یافت و برا بنیه و کتب مستعمل گردید و در دربار تیموریان شاگردا میر علی که استاد ومرتب این خط


بود شکل (۱۰۸ ) بعد از عبدالله پسرهنر مندش پرورش یافتند ، که از انجمله مولانا جعفر و پسرش جلال ومولانا اظهر متوفا 880 هـ 1475 م  پسرش محمد و سلطا ن علی بن محمد مشهدی ومیر علی هروی و محمد او بهی و سلطان محمد خندان وسلطان محمد نور و دیگر مشاهیر نستعلیق نویسانند ( شکل 109 – 110 – 111 – 112 ) که بعد از قرن ١6 سبک نستعليق ایشان از هرات به ماوراء النهر و ایران و هند و عثمانی نیز انتقال یافت.

نفایس آثار هنری نستعلیق نویسی بر ابنیۀ  تیموریان در هرات فراوان است. مانند لوح قدیم مرقد مولانا جامی منسوب بخط ميرعلی هروی ولوح مزار شیخ زین العابد بن خوافی ٨٣٨ هـ ١434 م و لوحۀ سنگ مرمر با خط نستعلیق بسیار جلی و عالی در رواق حوض زمزم گازرگاه هرات و قطعات سنگ مرمر مرقد هرات 859 هـ 1454 م والواح نستعلیق گذرگاه بر قبر رستم محمد خان و خط نستعليق سلطان علی مشهدی برگور امیر غیاث الدین منصور پدر سلطان بايقرا 882 هـ 1477م و چهار قبر دیگر شهزادگان تیموری بخط همین سلطان علی و چند مرلیه در اندرون گنبد آرامگاه شهزاده بایسنغر در خیابان هرات و دو بیت بقلم بسیار قوى جلى نستعليق بر مرمر سپید مرقد پیر هرات بخط حسن خان شاملو . (شکل ١١4) درين عصر عموماً کتابها را به نستعلیق خوش می نوشتند و نستعلیق نویسان مکتب هرات، آثار گرانمایه و شهکارهای خطی بوجود آورده اند که از انجمله جعفر بایسنغری شهکار هنری خود یعنی نسخۀ نفیس شاهنامۀ بایسنغری را درسته 833 هـ 1429 م نوشت که در موزۀ گلستان تهران است . ( شکل 115 ) و هم سه ورق مجموعۀ خطوط نستعليق وريحان وتسخى وثلث ورقا وشکسته و نستعلیق با مضای اوست در موزۀ ملی تهران (شکل ۱۰۹) و هم هشت نمونۀ دیگر خط او بر کتب و دواوين شعرا والبم ها در موزیم های دنیا موجود است. پنجم: خط تعليق ونستعليق درطول قرن ١٥ وخروج امیر تیمور در پهلوی نسخ وفروع ثلث در سر تاسر مملکت تیموریان رواج داشت وكاتبان دفاتر و امور عامه در ضمن جابک نویسی از امتزاج و در هم شکستن هر دو خطی بو جود آوردند که آنرا شکسته یا شکسته نستعلیق گویند.


اسلوب شکسته نویسی نیز در طول قرن ١٥-١6 رنگ فنی و هنری درفت و ما می بینیم که در عصر تیموریان هرات علاوه بر اقلام سته اساسی و دو قلم تعليق و نستعليق یک فلم نهم شکسته مستقلا افزوده شد و ستاد جعفر با يستغری در اوراق نمونه خطوط مذكورۀ خویش که در موزۀ ملی تهران است. در سطر بسیار زیبا و نفیسی را بهمین شکسته نستعلیق هم نوشته است (شکل ۱۰۹) که پختگی این شیوه را در عصر شاهرخ میرساند و بعد از ان میرزا فصیحی هروی و شفیعای هروی و مرتضی قلی شاملو هروی و در ویش عبد المجید طالقانی وغیره از هنرمندان نامور این طریقه اند و برخی از شکسته نویسان جون شیوۀ خاصی ، داشتند آنر شکسته آمیز و منسوب به شفیعای هروی خط شفیعه هم گفته اند.

ولی خط شکسته برای کتاب و کتیبه نویسی کمتر استعمال شده ورواج آن تاکنون هم برای مراسلات عامه و دفتری بوده، و گاهی بطور نمونه هنری و تزئینی بر قطعات زیبا نوشته شده است ( شکل 116 ).