32

تاریخ وفات سنایی

از کتاب: تاریخ گویی به تعمیه در اشعار قدیم دری

در تواریخ ادبیات دری و تذکره ها این قطعه به رودکی منسوبست. 

در مرثیت ابوالحسن مرادی (۱) 

۱-مرد مرا دی که نه همانا که مرد 

مرگ چنان خواجه نه کاریست خرد 

۲-جان گر امی بپدر باز داد 

کالبد تیره بما در سپرد 

۳-آن ملک بر ملکی رفت باز 

زنده کنون شد که تو گویی بمرد 

۴-کاه مبدأ او که ببادی پرید 

آب بند اوکه بسر ما فسرد 

۵-شانه نبود او که ببادی پرید 

دانه نبود او که زمینش فشرد 

۶-گنج زری بود درین خاکدان 

کود و جهان را بجوی  می شمرد 

۷- قالب خاکی سوی خاکی فگند 

جان خرد سوی سماوات برد 

۸- [جان دوم را که ندانند خلق 

مصقله بی کرد و بجانان سپرد]

۹-صاف بد آمیخته با درد می 

بر سر خم رفت و جدا شد ز درد 

۱۰- در سفر افتند بهم ای عزیز 

مروزی و رازی و رومی و کرد 

۱۱-خانه خود باز رود هر یکی 

اطلس کی باشد همتای برد 

خامش کن چون نقطه ایرا ملک 

نام تو از دفتر گفتن سترد 

در دیوان مطبوع سنایی (ص ۱۰۵۹) طبع مدرس رضوی در تهران ۱۳۵۴ ش و هفت اقلیم رازی سه بیت اول این مرثیه دیده میشود، ولی رضوی در مقدمه دیوان (ص ۵۴) گوید: 

«سنایی راجمعی از بزرگان شعراء زمانش مرثیه گفته اند که از آن جمله این قطعه است:۱/سرد سنایی ۲/جان گرامی ۳/آن ملکی با ملکی ۴/کاه نبوده /گنج زری ۶/قالب خاکی ۷/جان دوم... مغلطه گوییم بجانان سپرد ۸/صاف در آمیخت.»

بهر صورت رودکی دو سه بیتی در مرثیت مرادی گفته بود و شاعری آن ابیات را تضمین و توسیع داد و از آن مرثیت سنایی ساخت و بخود اجازت داد که تخلص مرادی بیت اول را هم به سنایی تبدیل کندو در بیت هفتم مصقله ای کرد را مغلطه گوییم گرداند و یا از خود بسازد . 

این شاعر معلوم تاکنون بکن معلوم نیست ولی از کلمه (خامش) که در مقطع آن دیده میشود حدس میتوان زد که این کار مولوی بلخی باشد.زیرا در مقاطع برخی از غزلهایش تخلص (خاموش) یا مخففات آن مانند خمش -خموش -خامش را می بینم  و درد یوان شمس هم این مرثیه را ضبط کرده اند. 

بهر صورت هر که باشد ما با شعر کار داریم نه سر آینده و شاعرش. از چند بیت این رثائیه بقواهد تعمیت مغلطه آمیز که صریح الدلاله نیست، وزیر قیود معما سرایان متاخر نمی‌آید تاریخ وفات سنایی به سه طور استخراج میگردد بدین شرح: 


۱-زبیت ۲-تاریخ وفات سنایی بحساب جمل با چند عملیه تحصیلی و تکمیلی چنین بر می آید: 


در مصراع اول اصول مقومه فراهم آمده : 


جان ۴۵+گرامی ۲۷۱+پدر ۲۰۶+بازدید ۱۹-۵۵۰.


۲- از بیت دوم و سوم با عمل تحصیل و تکمیل همین عدد سنه وفات بر می آید بدین وجه: اصول مقومه رفت باز = ۶۹۰(+با) ملکی ۱۰۰ باشد - ۷۹۰ ازین عدد رقم بمرد ۳۴۶ را که از اصول متممه است بمیرانید تفریق کنید باقی می ماند ۵۴۵

در بیت دوم با عمل تکمیل جان کلمه گرامی که الف = ۱ باشد باز دهید و بر ۵۴۴ بیفزائید جمله میشود ۵۴۵ ه‍ ق . 

۳- در بیت هفتم کلمه جان ۵۴ از اصول مقومه و در بیت هشتم از جان دوم حرف دوم جان یعنی الف از اصول متممه است که جمله ۵۵ شود وزیر حکم سپرد (تفریق ) می آیند. 

در بیت نهم سرخم که حرف خ=۶۰۰ از اصول مقومه است و از آن بصورت مغلطه عدد ۵۵ سپرده و از ۶۰۰ کم میشود باقی می ماند ۵۴۵ ه‍ ق. 

مخفی نماند که این تاریخ وفات که در یک مرثیه به سه نحو افاده شده ازین رو صحیح شمرده میشود ، با جد اول تقویم سنین از و ستنفلد وو ز یبولسکی طبع مسکو ۱۹۴۶ م هم تطبیق شده می‌تواند که فقط در همین سال ۵۴۵ ه‍-ق روز اول شعبان در تمام نسخ مقدمه سنایی از روایت محمد علی رفت برای روز وفات سنایی تعیین شده و این جز سال ۵۴۵ ه‍+ق در دیگر سنوات مزعو سه مطابق نیفتد.