قدامت خاکهای افغانستان از نظر اوستا

از کتاب: افغانستان در پرتو تاریخ

خاک افغانستان، خاکی است کهن و باستانی و مراتب قدامت آن درماورای افق قرون و هزاران سال گذشته پنهان است. حافظۀ تاریخ مراتب اولیۀ شهرت این سرزمین کهن را بیاد ندارد و اسطوره و داستان تاجائی که به حماسیات و کارنامه های رزمی شاهان سلف و پهلوانان نامی مربوط است؛ یک سلسله خاطره ها را بما رسانیده که مطالعه آن بحثی است جداگانه وبسیار دلچسپ.

درقطارمنابع قدیم که به دست دانشمندان امروز رسیده و از آن منابع راجع به هویت برخی از قطعات خاک افغانستان معلوماتی بدست آورده می توانیم عبارت از (سرود آریائی) یا خاطره های رزمی و حماسی و مذهبی آریائی های باستان است که مجموع آنرا بصورت کلی چه نظم باشد چه نثر (خاطرات آریائی) خوانده می توانیم و این خاطره ها را از روی چوکات زمان و مکان به نام (خاطره های ویدی) و (اوستائی) تقسیم می کنند. این خاطره ها با اینکه یکی دنباله دیگری است در هر دو دسته مطالبی میتوان یافت که مبداء مشترک زندگانی وطرز تفکر و ادب آنها را نشان میدهد. در خاطره های عصر ویدی ودرخاطره های عصر اوستائی در هر دو نام هائی از قطعات خاک کشور ما ذکر شده به نحوی که در دسته اول نشان خاطره ها کمتر و در دسته دوم بیشتر برجای مانده است.

(اوستا) که اینجا به صبغۀ دینی ان کاری نداریم مجموعه خاطره هائست که برچگونگی زندگانی و سرزمین مسکونه کتله آریائی در حوالی هزار ق م روشنی می اندازد.

در فرگاد اول یا باب اول حصۀ سوم (اوستا) که وندیداد نام دارد؛ از یک سلسله زمین ها میمون و مسعودی ذکر شده که هرکدام رهایشگاه قبایل آریائی شده ومجموع آن یک خطۀ پهناور و بزرگی بوده که بصورت مجموع کشورآریان های عصر اوستائی را تشکیل میداد.


قطعات خاک اوستائی مشتمل بر ۱۶ قطعه است که یکی پهلوی دیگر در چهار طرف سلسله کوه بزرگ هندوکش قرار داشت و تاجائی که تحقیق بعمل آمده نقاطی که از آب های این سلسله کوه آبیاری میشد؛جز اراضی مقدس اوستائی بود که اینک مختصرأ ازهرکدامی نام می بریم:



(۱) آریانا ویجو: معنی تحت اللفظی این دو کلمه (تخمگاه آریا) است و بصورت اصطلاحی آنرا (مهد آریائی) میتوان خواند و دانشمندان آنرا درحوزۀ علیای آمو دریا و سردریا درحوالی (فرغانه) امروزی قرار میدهند.

(۲) سغده: قراریکه از نام آن هویدا است این علاقه عبارت از سغدیان است که در سواحل راست آمودریا افتاده.

(۳) مورو: عبارت از حوزه مرو رود یا مرغاب است که از شمال کوهستانات مرکزی افغانستان سرچشمه گرفته و از حوالی مرو می گذرد و ساحۀ بسیار زرخیز و شاداب می باشد.

(۴) بخدی: که به صفت خاک زیبا یاد شده وهمان (بخل یا میک) (بلخ الحسنا) یا (بلخ بامی) و (بلخ گزمن) است که از قطعات ممتاز ومهم زمین های اوستائی بود.

(۵) نیسایا: پنجمین قطعه  خاک اوستائی است موقعیت آنرا بین حوزه مرغاب و بلخ قرار میدهند و برخی آنرا عبارت از عشق آباد و برخی عبارت از میمنه می خوانند.

(۶) هرای وه: درتعین این قطعه خاک هیچ کس تردید ندارد و عبارت از علاقه (هری) است که معمولآ بنام حوزه هری رودهم یاد می شود. شکل نام قدیمه اوستائی با کمی تحریف در دوره های بعدی بصورت (اری) و(هری) باقی مانده واین کلمه درنام رودخانه هنوز هویدا است.

(۷) ویکره ته: اینجا را دانشمندان و مدققان جغرافیای باستان عبارت از علاقه کابل می دانند.

(۸) اور وا یا اوره: برخی از مدققان درتعین موقعیت این علاقه سکوت کرده اند. برخی علاقه (طوس)یا (غزنه) را پیشنهاد کرده اند. (ارگون) و اراضی ماحول آن در بعضی منابع بنام جامع (روه ) یاد شده و(روه) و (اروه) از نظر تلفظ چندان دورنیست. از ممیزات باشندگان آن غرورو خود خواهی بود.

(۹) خننتا: برخی اینجا را عبارت ازعلاقه (هیرکانیا) یا گرگان تعبیر کرده اند.

(۱۰)هری ویتی: هری ویتی یا (اراویتی) نام رودخانه ارغنداب بود که از جناح شمالی و شمال غربی شهر قندهار میگذرد این حوزه حاصل خیز و شاداب دهمین قطعه خاک اوستائی را تشکیل میداد.

(۱۱) ای تومنت: ای تومنت همان (ایتومندرس) متذکره جغرافیه نگاران یونانی است که بررودخانه هیرمند اطلاق می شد. حوزۀ  این رودخانه بزرگ که در دوره های اسلامی بنام (نیمروز) هم شهرت داشت یکی ازکانون های مدنیت بشمار میرود.

(۱۲) راگایاره گه: را گارا برخی عبارت از (ری) می دانند که بقایای خرابه های آن در شرق تهران منبسط است. در بدخشان هم علاقه ئی به نام (راغ) داریم.

(۱۳)کخره: دارمستتر فرانسوی موقعیت این علاقه را یا درخراسان و یا در غزنه سراغ میدهد.

(۱۴)ورنا یاورنه: موقعیت آن صریح معلوم نیست.

(۱۵) هپته هندو: یا هفت دریا یعنی پنجاب فعلی.

(۱۶) رانگه یا رانگا: محل شانزدهمین قطعه خاک اوستائی هم هنوز معلوم نیست و دانشمندان متفق الرای در تعیین نقطه ئی هنوز موفق نشده اند.


بهرحال قراری که از شرح مختصر فوق و ازتذکار نام های قدیم و جدید معلوم می شود ؛تا جائیکه دانشمندان درتعیین موفقیت امروزی اراضی ۱۶ گانه اوستائی توفیق یافته اند؛ بیشتر قطعات خاک های مذکور در دورا دور و ماحول هندوکش و بین حوزۀ (اکسوس) آمو دریا و (اندوس) سند افتاده بود و اگر قطعات خاک مذکور را یک بیک پهلوی هم قرار دهیم؛همه خاک افغانستان در آن میگنجد وواضح استنباط می شود که آریاهای عصر اوستائی مسکن ورهایشگاه خویش را که درچهار طرف هندوکش منبسط بود بکمال خوبی می شناختند.

۲۷ر۴ر۲۷