بالاحصار مقر سلطنتی و اداری
قراریکه در جلد اول مرتب شرح داده شده است بالاحصار با عمارات و باغ های مربوطۀ خود به شمول قلعه و ارگ یگانه کانون اداری ملکی و نظامی شهر کابل محسوب میشد و همیشه جمعیت اول در داخل حصار و بعد در ماحول متصل آن متمرکز بود. آخرین حکمران یا صوبه دار کور گانی ها در بالاحصار میبود نادر افشار در بالاحصار حمله آورد. احمد شاه بابا در اولین فرصت ورود به کابل از بالاحصار دیدن کرد. البته در باغ های زیبای شهر مثل شهر آرا ،جهان آرا، بستانسرای، و در باغ علیمردان که هنوز نامی از آن باقیست عمارات مجلل و شاهانه بیشتر در عصر مغلی احفاد بابر ساخته شده بود که تفریجگاه و احیاناً رهایشگاه شاهان سلاله مذکور حین اقامت ایشان در کابل بشمار میرفت ولی کانون اداری ملکی و نظامی همیشه بالاحصار بود و کوتوال و نقاره خانه و قلعه بیگی (دژبان)، عرض بیگی، صندوقخانه، نساقخانه، دفاتر منشی و منشی باشی و ایشک اقاسی و مستوفی،داروغه، راه داری، لشکر نویسی و غیره همه در همانجا گرد آمده بود. با آمدن تیمور شاه درانی در ۱۱۸۶ به کابل و اقامت وی درین شهر پایتخت شدن شهر کابل بار آخر اهمیت بیشتری به بالاحصار داد و چون دامنه قلمرو دولت سدوزائی به نحوی که فتوحات مؤسس این سلاله بدان افزوده بود هنوز هم در عصر تیمور شاهی و سعت زیادی داشت و تا قلب پنجاب منبسط بود. بالاحصار دفعتاً مرکز اداری ساحه یک امپراطوری شد و ایجابات نو طبعاً باعث گردید که آبادیهای تازه برای رفع احتیاجات بزرگتر ساخته شود. با اینکه تاریخ متاسفانه از نوعیت و چگونگی این عمرانات ساکت است ولی ایجابات جدید متقاضی است که آبادی هائی در عصر سلطنت ۲۱ ساله تیمور شاه در بالاحصار کابل بمیان آمده باشد. میرهوتک فوفلزائی متخلص به افغان در منظومه ئی که در سال های اخیر حیات تیمور شاه در ۱۲۰٤ قمری سروده از قصر بلند و بزرگی صحبت میکند که جایگاه آن معلوم نیست ولی حتماً در کابل به حکم تیمور شاه بنا یافته بود و مثالی است که ارادۀ پادشاهی را در بسط آبادیهای جدید در کابل نشان میدهد اینک متن منظومه:
شاهی که به عهد دولت او
گردید بنای ظلم ویران
تیمور شه آن خدیو آفاق
دریای عطا و در درآن
فرمود بنا کنند قصری
مانند حرم بهشت سامان
استاد زمانه طرح افگند
قصری به زمین چو خلد رضوان
آینه صبح مشرق فیض
باب الفرح سپهر الوان
بکشاد نظر چو بر عمارت
شد در گهش از نظاره حیران
کوهیست به رفعت و بلندی
باشد فلک به عظمت و شان
آن مصدر فیض از در باز
برروی جهان لبیست خندان
تا حشر فروغ بخت شه باد
طالع به جهان چو مهر تابان
بادا در دولتش به رخ باز
تاهست بنای قصر امکان
از سال تمام او خرد گفت
دروازۀ بارگاه خاقان
١٢٠٤ قمری
متاسفانه طوریکه گفتیم از روی ابیات منظومه محل و موقعیت قصر معلوم نمیشود. در اینکه قصر مذکور در کابل بنا یافته بود شبهه نی نیست زیرا شاهی که این شهر را تازه پایتخت خویش ساخته بود طبیعی میخواست قصری هم در آنجا داشته باشد ولی در کجای کابل؟ به این سوال پاسخ نمیتوان داد. با در نظر گرفتن اغراق شاعرانه میتوان گفت که قصر عمارت بلند و بزرگی بوده و در ۱٢٠٤ یعنی سه سال قبل از وفات تیمور شاه کار تعمیر آن تمام شده بود.
تقسیم شهر کابل به اراکین بزرگ سلطنت: خاطرۀ ایشان در نام های محلات شهر: گذر دیوان بیگی: گذر سردارجانخان: گذر قاضی فیض الله خان: گذر علی رضاخان: گذر اچکزائیها: گذر مراد خانی
تیمور شاه درانی بعد از ینکه در ۱۱۸۶ بکابل آمد در اینجا استقرار یافت و کابل پایتخت شد و قصر برای خود در انجا اعمار نمود از همان روزهای اول ورود که جمعی از سران و خوانین بزرگ قومی را با خود آورده بود میخواست که ایشان را هم نزدیک خود در شهر کابل مستقر سازد. تیمور شاه درین تصمیم چندین نظریه داشت اول سران و خوانین بزرگ که جز و ارکان سلطنت او بودند چون عموماً از قندهار آمده بودند در کابل جای و جایگاهی نداشتند و بالکل طبیعی بود که پادشاه که خود خیال استقرار در شهر داشت به اراکین سلطنت خود که بهمراهی وی از قندهار آمده بودند پارچه زمین هائی تخصیص دهد چون ایشان در اراضی معینه خود خانه ساختند به دور ایشان همراهان و خویشان و بستگان آنها رهایش اختیار نمودند و هر پارچه زمین بشکل محله ئی در آمد که بنام مالک اولیۀ آن معروف شد. دوم قراریکه دیدیم و جزئیات امر در تاریخ به تفصیل آمده تیمورشاه در اثر فضائی که قبل وزیر شاه ولیخان و وضع برادرش شهزاده سلیمان در قندهار تولید کرده بود عدئی از سران عشایر و قبایل را که در میان آنها مخالف و موافق وی هر دو فریق بودند با خود بکابل آورد چنانچه برخی از مخالفان و هنگامه جویان را بعد از ورود به کابل به سزا رسانید بناءً علیه مفاد شاه متقاضی بود که عدۀ را که موافق بودند بحیث اتکا و برخی را که مظنون بودند بغرض مراقبت در کابل در نزدیک پایگاه پادشاهی خود نگه دارد بدین طریق برای عدۀ چه بصورت فردی و چه بصورت دسته جمعی زمین های در گرد و نواح بالاحصار اعطا نمود و محله های شهر بنام های ایشان شهرت یافت و هنوز هم بیشتر در شهر کهنۀ کابل و حصصی که بطرف سواحل راست رود خانه افتاده آن گذرها و آن نام ها باقی است. شبهه ئی نیست که قبل از تیمور شاه پدرش احمد شاه درانی حینی که در ۱۱۷۴ق بنای شهر احمدشاهی قندهار را گذاشت محله های شهر را به سران عشایر مختلف تقیسم نمود چنانچه خاطرۀ این تقسیمات تا امروز در آن شهر باقی مانده. چون قندهار احمدشاهی شهر جدید الاحداث و منظم بود مفکورۀ احمدشاه بابا غازی در آن خوب تر شکل عملی بخود گرفت در صورتیکه کابل چون موجود و مسکون بود در اراضی که آنوقت خارج بالاحصار افتاده و غیر مسکون بود این مفکوره قسماً عملی گردید.