138

تاریخ ادبی یا عالم شعر و شاعری

از کتاب: آثار هرات

اول نامه به نام خداوند توانا

اد بني رَبِّي فَأَحسن تأديبي



ملل مترقیه همچنان که برای پیشرفت امور اقتصادی خود به وجود ارباب تجارت و فلاحت و برای صیانت حقوق مشروعه خویش از تعرض اعدا به نیرومندی جوانان شجاع و توانا و برای تأمین وسایل اداری و سیاسی خود به ابروی دانشمندان مقتدر و سیاسیون دانا محتاج ،است به همان و تیره برای تهییج احساسات ملی و برای بعث و نشر روحیاتِ نژادی به نویسندگان آزاد حقیقی احتیاج داشته است از اینجاست که میگویند گاهی ارباب قلم در نشو و ارتقای محیط امری را انجام میدهند که اصحابِ شمشیر از آن عاجز می آیند. و جایی یک جملۀ پرشور در روحیات یک ملت شورشی تولید میکند که یک اردوی خونخوار آن را انجام داده نمیتواند عرب میفرماید: پسران خود را شعر بیاموزید که مورث شجاعت است. چنانچه عمرو بن كلثوم شاعر نامدار عرب به مقابل عمرو ابن هند پادشاه بزرگ عصر خود قصیده غرایی سرود و بدان ذریعه چه تأثیرات مدهشی در اعماق قلوب قبيلۀ بني تغلب تولید نمود و چه یادگار خونینی در تاریخ ادبی عرب گذاشت، خصوص وقتی که این ابیات آتشین را در محضر قبیله قرائت فرمود.


ابا هند فلا تعجل علينا

ابو هند! تیزی مکن بر ما

وانظرنا نخبرک اليقينا

ما تو را واقعات یقینی نشان میدهیم

بانا نورد الرايات بيضاً

ما همیشه (در جنگ) بیرقها را سفید میبریم

و تصدر هن حمرا قدر أينا

و آن را سرخ کرده پس میآریم 

الا لايجهلن احد علينا

هان! هیچکس به ما جهالت نکند

فنجهل فوق جهلا لجاهلينا

ورنه ما از همه بلندتر جهالت میکنیم 

اذا بلغ الفطام لنا صبياً

وقتی که طفل ما دو ساله میشود

تخز له الجبابر ساجدينا

متکبرین نامدار پیش او به سجده می افتد

(۱۲) شعر عجم


صداهای خوفناک پروحشتی که هر بیت این قصیده بلند نمود و بوی خونی که از هر کلمۀ آن استشمام گردید تا چندین سال موجب تبجیل و تکریم این قصیده در میان عرب شده و باعث صیانت حمیّت و استقلال ملی بنی تغلب گردیده بود.

و از این جهت احتیاج به شعر و شاعری گویا با فطرت انسان تخمیر شده و جایی که انسان است شعر و شاعری هم در آنجا است تاریخ شعراء ترجمان حالاتِ دورههایی است که شاعر در آن زندگانی داشته و یا یک روح گرم و آتشین وضعیات آن محیط را به زبان شعر ترجمه و تشریح می نماید چون شاعر حقیقی کسی است که از عهدهٔ تعریف حقایق اشیاء به خوبی برآمده بتواند پس تاریخ شعراء هم از تعریف وضعیات محیطی که در آن شاعر زندگانی داشته به طور حقیقی برآمده میتواند دانایان میفرمایند: ترقی حقیقی یک مملکت را از وسعت ارضی و کثرت نفوس يا وفرت ذخایر معدنی آن حساب نباید نمود بلکه تعداد مشاهیر علمی و پایه قابلیت علمای ادبی آن را باید سنجید سرزمین هرات از دورههایی که شعر و شاعری پا به عالم وجود گذاشته و زبان فارسی برای نشو و نمای ازهار ادب و پیراستن گلزار سخن زمینه پهن و فراخی مهیا نموده، از آن وقت تا قرن حاضر با عالم ادبیات علاقه مخصوصی داشته است واقعاً چنانچه در حصهٔ اول این کتاب نوشتیم موقعیت هرات برای پرورش نژاد ادبی و روح شعر و شاعری موافق افتاده حسیات ،رقیق خاطرههای ،آزاد تأییدات غیبی را به قلب شاعر الهام مینموده است. شاعری که زادۀ بدایع این محیط است، جلوه جمال کاینات را به نسبت طراوت هوا، وسعت ،فضا جلوۀ ازهار گریهٔ آبشار ناله ، بلبل سحر آفرینی ، گل منظره های بدیعه که دست قدرت به این سرزمین خلعت فرموده؛ مو به مو و یگان یگان در نظرآورده از ایراد حقایق دقیق هر كدام كما هو حقه برآمده میتواند دنیای شعری هرات به نسبت مسبوقیت به ادوار مختلف و برخوردن به شیونات متباین از هر دوره رنگ دیگری برداشته و هر عصر آب و تاب جداگانه ای به او بخشیده است. قصاید غرّای حکیم ارزقى فلسفۀ حضرت امام فخرالدین رازی سحر آفرینی حضرت جامی موشکافی های حاذق تصوف حضرت سیّدا، تا هزلیات عبدالرحمان و اسماعیل هر کدام به جای خود عالم دیگری دارد. از یکی در عالم قصاید، دبدبه و شکوه خاقانی دیده می شود. از دیگری در مقام غزل الهام غیبی حضرت حافظ سماع میگردد طرز کلام یکی علاقه پیوندی به روح حضرت سعدی میبندد؛ وضع سخن دیگری بوی بادۀ خیام میدهد حضرت سیّدا رشته سخن را به افکار صائب میرساند و آقای اسماعیل در صنایع هزلیه نمک دیگ عبید میگردد تا چه رسد به طمطراق بیدلی حضرت قاضی و عارف منشی های هراتی و الحاصل تاریخ ادبی هرات به اثر تصادف شیونات محیطی صورت درخت تنومند کهن سالی را برداشته که شاخه های سبز و خرمی به هر طرف گسترده و بر هر شاخی بلبلی نشسته و نغمۀ سراییده و مرغکی پریده و آشیانی گذاشته باشد این است که طول عمر و درازی احوال نشو و نمای این درخت با کثرت اختلاف نغمات بلبلان و آشیانهای مختلف مرغکان توأم شده و موجب چندین اختلاف مادی و معنوی در تاریخ ادبی هرات گردیده است و همین علت است که تا هنوز تاریخی که مخصوص از حالات شعرای هرات معلومات دهد و تذکره ای که اوضاع ادبی هرات را مفصل تعیین کند تدوین نگردیده و آثار ادبای این محیط هم بالافراد یا بالمجموع جمع نشده است تذکره نویسان ادبای فارسی هم جز این که به چند نفر محدودی اکتفا کرده و آن را هم به جاهای مختلفی قید نموده و بقیه را هر کدام بدون برهان و تتبع صحیح به ممالک دیگری نسبت داده اند راجع به شعرای هرات احصای مکملی نکرده اند لهذا با علت افسردگی حواس پریشانی افکاردر حالی که از قسمتهای تاریخی و جغرافیای هرات فراغت حاصل نمودم اینک لازم دانسته در این حصه یک نمونه ای از تاریخ ادبی هرات را موضوع تحریر و تشریح قرار دادم. شعرایی که در این قسمت به ذکر حالاتشان پرداخته میشود از روی استناد اساساً به دو دسته عمده تقسیم میگردند:

اول:- شعرایی که اصلاً زادۀ آب و هوای این محیط اند و وفاتشان خواه در هرات واقع شده و خواه در جای دیگری بوده.

دوم:- شعرایی که اصلشان از هرات نبوده ولی استعداد علمیشان به تربیت فضلای هرات تکمیل شده و عمر شاعری شان در اینجا سپری و در آخر هم به آغوش خاک این سرزمین سپاریده شده اند.

مآخذ تاریخی این دو دسته به استناد تذکره هایی است که در ذکر نام هر شاعر اشاراتی به آن می رود مانند مجالس النفايس مرحوم امير علی شیر نوایی که به زبان ترکی تألیف فرموده اند، روضةالصفای مولوی خاوندشاه مرآت الخیال امیر شیر علی لودی که در زمان شاه جهان تألیف و در مطبعه مظفری بمبئی طبع شده است نفحات حضرت مولانا نورالدین عبدالرحمان جامی، افضل التذكار في ذكر الشعراء و الاشعار تأليف افضل پیرمستی بن محمد اشرف صدیقی هروی که با تذکرۀ امیر علی بر حاشیهٔ

باغ ارم در بخارا طبع شده است حبیب السیر، رشحات مولانا آصفى آتشكده ملّا لطف علی ،آذر رسالۀ مزارات قسمت اول که در زمان ابوسعید کورگان تألیف شده و قسمت دوم که در سال ۱۱۹۸ هجری تدوین گردیده عین الوقایع ملّا یوسف ریاضی هروی، ادبیات تاجیک و غیره و غيره. ولی محقق است آرزویی که دل میخواست و عشق و علاقۀ ما چنان که به

تدوین آثار ادبی هرات متقاضی بود از قلتِ سامان استفاده و عدم فرصت موفق شده نتوانستیم.

امیدواریم بعد از ما قلمهای جوان و توانا و طبایع ادبای رسا و دانایی این محیط به استعداد کامل و سرپنجه پرزوری که دارند عَلَمِ اصلاح و ترقی را در کشور پهن و وسیع این زمین (زمینۀ آوب) اما چنان که حق اوست برافراشته و عالم ادبیات هرات را به یک زندگی صحیح و با طراوتى تجديد بخشند و در آن وقت مسعود که به قهرمانیت مقتدر به تسخیر ساحۀ زیبای تاریخ ادبی هرات موفق شده اند مرا هم به مرحمتی یاد و در توی خاک دل افسرده ام را شاد فرمایند.

اوایل جدی ۱۳۰۹ خلیلی


اعلان


این حصه به دو قسمت انقسام یافته اول: قسمت متقدمين. دوم: قسمت معاصرین. 

در قسمتهای متقدمین و متأخرین هر دو رعایه شعراء بـه ترتیب حروف تهجی کرده شده است. هر شاعری را که اراده دارید از حالات آن استحضار حاصل کنید به ترتیب حروف تهجی به سلسله ابتثی در هر دو قسمت موفق میگردید.