32

ویهند، پرشاور، سدره

از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲) ، فصل تعلیقات ، بخش ترجمۀ مؤلف
01 January 1280

 درنسخه اصل (طبقه ۱۱ - مبحث سلطنت محمود): هند نوشته شده،و درمطبوع کلکته چنین است:

« بتخانه بیند که درحدود پرشاوربود برلب آب سند ...(ص ۹)» که درنسخه خطی اصل عوض سند (سدره) است. درنسخ راورتی این جمله بصور ذیل ضبط شده:

 ١۔ بتخانه ویند، کمی درحدود برشاوربود برلب آب ینده. 

۲- « « که « درشابور « « « سند .

۳- « « « « نشابور « « « سدره .

۴-« « « « . « « « « . « « « « .

۵- « « « درشاور « « « « .

۶- « بهند « « پرشا ور « « « سنده .

۷- « « کی « برشا بور « « « 

۸- « « ومهند « « « « « « «.

۹. « ویهند کی « نشابور « « « شده.

 ۱۰- « وين ند گی « برشابور « « « سمند.

 ۱۱- « و یهند که « نیشابور « « « سدره

این بود ضبط نسخ مختلف خطی که پیش راورتی بوده،ودرجلد اول ترجمه ( ص۷۷ ) آنرا نقل کرده،وما ازین ضبط های مختلف صورت ( بتخانه ویند که درحدود پرشاپوربود برلب آب سند) برگزیدیم.مخفی نماند که (ویهند) درازمنه قبل الاسلام تا اوایل دوره غزنويان یعنی آغاز قرن پنجم هجری شهرمعروف هند بشمارميرفت و دردوران فتوحات آل سبکتگین مورخان اسلامی آنرا بسيار ذکر کنند،که سلطان محمود بعد ازفتح پشاور درسال (۳۹۳ه) برآن شهرتصرف کرد،(۱)

 البيرونی گوید:که ویهند کرسی گندهاربود،که دروادی سند واقع است (۲) البشاری مقدسی گوید:که ویهند پایتخت پادشاهان

(۱) زين الاخبار گردیزی ص ۶۶ (۲) تقويم البلدان ابوالفدا ، ص ۳۵۷ بدواله قانون مسعودی.



تعلیقات                                                     دورۀ خمار                                                       (۳۲۵)

هنود است،که درآنجا مسلمانان نیززیادند،وغالب باشند گان آن هندواند.(۱)

البيرونی می نویسد:که وادی ویهند مجرای دریای سند است،که آبهای کابل وغوروند (غوربند موجوده) و پنجهیر (پنجشيرموجوده) ولبنگا یعنی لمغان وغیره یکجا شده، نزديك برشاور( پشاور) درپایان شهرقندهار يعنی وبه ند بدریای سند افتد (۴) علاوه برآن البیرونی تصريح کند: که وي هند دروادی سند قصۀ قندهاراست و آب سند درآنجا بگذرد،که هندیان آنرا نهرذهب خوانند(۴) بقایای این شهرتاریخی اکنون بنام هند Hundlدرحصه شمالی ملت های دریای کابل و سند درصوابی مردان ولايت پشاورموجود است،ومورخ کشمیرکلانا :: Kelh آنرا بنام اودها هندا پوره، وجولین آنرا Oliint ضبط کرده است (۴)

اما پرشاورکه درین فقره ذکرشده همین پشاورموجوده است،که پرشاوروپرشور، پرشاپور =نامیده می شد، ومورخان آنرا به همین صورضبط کرده اند،و درین کتاب هم مکررأ پرشاورذکر می گردد،ولی آب سدره هم درین کتاب مكررمذکورمی افتد،که ضبط آن (سودره) هم آمده (۵) ودراکثرتواریخ عربی وفارسی مانند بیهقی وگردیزی وطبقات ناصری وآداب الحرب وغيره این نام به همین صورمی آید،وراورتی گوید:که سدره یاسودره نام قدیم چناب اسدمت،که خود اهل هند (سدهورا) هم می گفته اند.چون ویهند برکنارراست دریای سند واقع بود بنابرآن درینجا بجای سدره (سند) صحیح خواهد بود.