الخامس و العشرون سیف ذی بزن
از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲)
، فصل طبقه ۶
، بخش تبایعه
01 January 1280
چون سیف پادشاه شد، ممالک پدر ان خود را در ضبط آورد، و با خلق نیکوئی کرد، و داد و عدل پیشه گرفت، و خلق بلاد یمن و اطراف او را مطیع شد..
______________________________________________________________________
(۱)اصل: و هرو نام . ( ۲ ) اصل: دهرز . ( ۳ ) اصل: آمد و آن هزار مرد . پ : باقی سیصد مرد با هزار آمد ار حمیر پنج هزار مرد الخ . از بین اختلاف نسخ ، عبارات متن اصح بنظر می آید . ( ۴ ) اصل: یزن
تبایعه طبقه(۶) (۱۸۸)
جمله معارف و اکابرحبشه را بقتل آورد، و از ایشان هیچکس نگذاشت مگر اراذل که آنجماعت را به بندگی گرفتند،و کار دیگری که پیشه داشت . چون مدتی از ملک او بگذشت، یکروز به شکار گاه بود، حبشیان حربه دار درپیش او بودند از آنها یکی فرصت نگاهداشت ، تا او را تنها یافت. حربه بر سیف زد و سیف را بکشت. و السلام