111

دوره بندی ادب دری سده های ۱۷ - ۱۸ و ۱۹ و طرح مسأله در ادبیات معاصر

از کتاب: ادبیات دری در نیمه اول سده بیستم ، بخش نخست
28 September 1987

پیش از ابراز نظر درین زمینه دوره بندی تاریخ ادبیات دری را از (قرن ۱۶ تا ۲۰ ) در آثار محققان افغانستان و کشورهای خارج مطالعه و ارزیابی میکنیم.

در افغانستان نخستین تاریخ ادبیات را گروه دانشمندان : احمد علی کهزاد، على احمد نعیمی ، علی محمد زهما ، مير غلام محمد غبار و محمدابراهیم صفا نوشتند ، در کتاب مذکور تاریخ ادبیات افغانستان به پنج دوره تقسیم میشود :

دوره اول - از قدیمترین زمانه ها تا ظهور دین مقدس اسلام .

دوره دوم - از ظهور دین مقدس اسلام تا تهاجم تا تار.

دوره سوم - از حمله چنگیز تا سقوط سلسله تیموری در افغانستان.

دورۀ چهارم و پنجم - که در این بخش مخصوصاً مورد نظر ماست . نخستین از سقوط بدیع الزمان ميرزا تا ظهور محمد زایی ها و دومین از ظهور محمد زایی ها تا سالهای مقارن تأليف كتاب محدود میشود . در این دوره بندی اگرچه ظاهر آرسم توجه به خاندانهای حکمروا (غزنويان ، سلجوقيان وغیره ) شکسته است؛ اما در جزئیات از آن با پیگیری اطاعت می شود و زیاده بر آن رسم دسته بندی شعراً به حوزههای جغرافیایی نیز بکار رفته است؛ مثلا دوره چهارم ، چنین تصنیف میشود مقدمه ، فصل اول - شعرأ و فضلا در قرن دهم - در بلخ و بدخشان و هرات . شعرای کابل در قرن دهم . فصل دوم - شعرأى قرن ۱۱ در هرات ، کندهار، کابل. فصل سوم - قرن ۱۲ و ۱۳ بلخ و بدخشان هرات ، کندهار و کابل . چنانکه دیده میشود روش دوره بندی بر اساس قرنتها که در بعضی از کتب تاریخ ادبیات بکار رفته است نیز در این اثر مورد توجه قرار گرفته است. قابل یاد آوریست که هیچگونه تقسیم و تبويب دوره معاصر در کتاب و تاریخ ادبیات افغانستان برای صفوف ۱۲، ضرور پنداشته نشده است.

تنها بصورت ضمنی اشاره میکنم که در کتاب مذکور زیر عنوان ادبیات، از مؤرخان ، علما و دانشمندان و حتی خوشنویسان و نقاشان بحث میشود که از نظر ما پذیرفتنی نمی باشد.

انجمن آريانا دايرة المعارف نیز در کتاب افغانستان که در ١٣٣٤ نشر

کرده است ، بخشی را به تاریخ ادبیات افغانستان اختصاص داده است در آن کتاب بخش ادبیات افغانستان در ادوار قدیمه را احمد علی کهزاد و نخستین سخنسرایان فارسی را تا ابو الفرج سكزی، دكتور احمد جاوید و از ابوالفرج به بعد را محمد حسین بهروز نوشته است. چون اساس دوره بندی آن ، خانواده های فرمان رواست و در این خصوص تازگی ندارد ، بحث بیشتر بر آن ضروری نمیباشد. در سال ۱۳۳۶ هجری شمسی محمد حیدر ژوبل استاد تاريخ ادبيات فاکولته ادبیات کتابی به نام "تاریخ ادبیات افغانستان" تأليف نموده چون روش دوره بندی ژوبل و یا با بیان دقیقتر بهره بندی کتاب نمایانگر برخوردی سالمتر با ادبیات است، بررسی گسترده آن از نگا هدف این تحقیق مفید خواهد بود. کتاب ژوبل به دو بخش عمده تقسیم میشود :

۱- ادبیات افغانستان از قدیمترین دوره ها تا ظهور اسلام ، که بیشتر شامل مطالبی درباره زبانهاست .

۲- تاریخ ادبیات افغانستان بعد از اسلام که چنین تقسیم شده است 

دوره اول- از قدیمترین زمانها تا سال ۲۱ هجری .

دوره دوم - از سال ۲۱ هجری به بعد.

دوره دوم تقسیم میشود به :

الف - دوره حکمروایی عرب از سال ۲۱ تا ۲۰۵ هـ.

ب - آغاز استقلال خراسان و احیای زبان دری.

در بخش (ب) از دوره طاهریان (۲۰۵) - (۲۵۹ هجری)  وصفاریان سیستان ( ۲۴۵ – ۶۹۰ هـ ) بحث میشود. یعنی همان دوره بندی معمول که خاندان های فرمان روا اساس آن است ، مراعات شده است.

فصل سوم - شالوده مثنوی سرایی و قصيده و تکامل شاهنامه نگاری که شامل این مباحث میشود :

الف - دورۀ سامانيان بلخی و ترقیات ادب دري ( ٢٦١ - ۳۸۹ )

ب - نخستین دوره ارتقاي زبان و ادب دري ( عصر رودكي ). 

ج - حماسه سرایی یا شعر رزمی و تکامل آن (دقیقی و فردوسی ).

فصل چهارم - جنبش قصیده سرایی و تکامل آن (دورۀ عنصري و فرخی ) که این فصل نیز به دو حصه تقسیم می شود، بدینصورت :

الف - دورۀ غزنویان و اوج قصیده سرایی (۳۸۹ -۵۸۳ هـ ).

ب - دورهٔ سلجوقیان ، خوارزمشاهیان ، غوریان هرات و بامیان (٤٣٢ - ٦٢٨) هـ.

ج - داستان سرایان عشقی و رباعی سرایی.

فصل پنجم – جنبش تصوف و تکامل مثنويهاي عرفانی . این فصل شامل این اجزا است :

الف - حديقهٔ سنایي، تهداب شعر تصوفی.

ب - منطق الطير عطار مبناي سمبولیزم (رمز گرایی).

ج - مثنوي مولوي شاه کار عرفانی.

د - تکامل نثر تصوفي .

هـ - ادب اخلاقی دوره مغول (٦۲۸-٧٧١).

فصل ششم رنسانش افغانستان یا دور جامی و بهزاد که چنین تقسیم میشود: 

الف - رنسانش شرق ، دوره تیموریان هرات 

(۷۷۰ – ۸۰۷ هجري).

ب - جامی و دامنه داستانسرایان عشقی.

ج - جنبش تاریخ نویسی و میرخوند.

فصل هفتم – جنبش غزل سرایی و عصر بیدل که حاوی اين عناوين فرعیست :

الف - ترقی غزل و سبک هند .

ب - بيدل وتأثير سبک وي در ادبيات ما.

ج - ادبیات در عصر درانی ها.

به نیکویی پید است که ژوبل در نوشتن تاریخ ادبیات به جریان ها و انواع و پیدایی قالب هاي تازۀ ادبی و سیر و تکامل آنها نظر دارد تا خواننده را از آن طریق به سیر تکامل ادبیات آشنا سازده.

البته این عقیده خود تا حدی سزاوار تائید است؛ مگر نقص کار ژوبل در آنست که ، مثلاً گاه بحث از "آغاز استقلال خراسان و احیای زبان دری" هیچ نوع يا جریان ادبی تازه نیافته، نا گزیر بر رسی خود را به رسیدن خانواده ظاهری و صفاري سيستان به قدرت سیاسی گره میزند. در فصل سوم که از اساسگذاری مثنوی سرایی و قصیده سرایی و تکامل شاهنامه نگاری سخن میگوید، چون مشخصه ها تصويرهایی از رودکی دقیقی و فردوسی میکشد، اما دوباره برمی میگیرد و به آغاز دوره غزنوی و از جنبش قصیده سرایی بحث میکند و بازسنت گرایانه دوره خوارزمشاهیان غوریان هرات و بامیان را عنوان قرار میدهد و گاهیکه در فصل ششم از رنسانس صحبت میکند تا برابری فصل ها به خوبی روشن میشود. بدین توضیح که رنسانس با مفهوم وسیع آن در کنار حماسه که نوع ادبیست و قصیده که قالب ادبسيت مثلا دوره سلجوقی که چند سال فرمانروایی خانواده یست که تأثير مشخص برسیر بالندگی ادبیات میتواند داشته باشد و میتواند نداشته باشد، گذاشته می شود. این تصویر کاملا فریبنده است که با نگرشی ژرفتر از آنسوی بحث پدیده های گوناگون ادبی همان دوره بندی مروج یعنی دوره بندی بر اساس خانواده های حاکم را در کتاب ژوبل میتوان تشخصی داد گذشته از همه باز هم بصورت ضمنی باید یاد آور شد که بیان جنبش تاریخ ‌نویسی که در فصل ششم آمده ، در تاریخ ادبیات به عقیده ما ، وردی ندارد. فصل آخر كتاب (فصل هشتم) به ادبیات معاصر اختصاص یافته است که زیر عنوان و "دوره تجدد ادبی و جنبش نثر نویسی امروز" در دو بخشی مطالعه می شود :

۱ - از ۱۲۵٤ – ۱۲۹۷ (پیش از استقلال)

۲- دوره بعد از استقلال

هر گاه مسأله دوره بندی را کنار بگذاریم  "تاریخ ادبیات افغانستان" تألیف ژویل در میان کتبی که در زمینه تاریخ ادبیات در افغانستان نگارش یافته است، از لحاظ دقت مباحث وعمق تحليل و تحقیق کم نظیر است دربارۀ ادبیات معاصر افغانستان نخستین رساله را نيز ژوبل نوشت‌. "نگاهی به ادبیات معاصر افغانستان" از همان مؤلف در واقع سخنرانی او دربارۀ ادبیات دری از کهنترین زمانه ها تا قرن بیستم ، فشرده یی از کتاب "تاریخ ادبیات" اوست که تبویب و دوره بندی را در آن بررسی کردیم با علاوه فصل آخرین از همان اثر ، و حالا مبحث ادبیات معاصر دری را در رساله "نگاهی به ادبیات معاصر افغانستان" ارزیابی مینماییم. چنانکه دیدیم ژوبل در "تاریخ ادبیات" خود آغاز دوره معاصر را سال ١٢٥٤ میداند که معلوم نیست چرا مبدأ قرار گرفته است و اما در رساله "نگاهی به ادبیات معاصر افغانستان" مبدأ را حذف مینماید و می نویسد: تا ۱۹۲۸ و بعد از آن، با وصف آنکه در رساله مذکور ، ژوبل آغاز ادبیات معاصر را نثر "سراج الاخبار"مینویسد،اما زیر تأثیر (تاریخ ادبیات خود" که آغاز را به حکومت رسیدن خانواده محمدزایی دانسته بود از اصلاحات امیر شیر علیخان بحث میراند و پیوست بآن از حماسه سرایی زمان جنگ اول و دوم افغان و انگلیس حکایت می کند، پس از آن به زعم ژوبل دوره بازگشت (به سبک) های قدیم میرسد (بخش چهارم) و سپس از نثر نویسی و جنبش آزاد بخواهی سخن میگوید (بخش پنجم ) و بعد به دوره پس از استقلال میپردازد.

باید یاد آور شد که ژوبل در بررسی ادب معاصر افغانستان، روزنامه نگاری و حتى تدوين نظامنامه و قانون نامه ها را در حلقه بحث می کشاند که قابل تامل است .نکات مهمی که در مورد کار ژوبل در ادب معاصر افغانستان قابل تردید به نظر می آید البته با فرو گذاشت جزئیات یکی آغاز ادبیات دوره معاصر را با آغاز فرمانروایی خانواده محمدزایی یکی دانستن است و دیگری دوره یی را بنام بازگشت به سبک های قدیم مشخص ساختن. به عقیده ما در مورد اول، ژوبل در تاریخ ادبیات خود بدون مناسبت آغاز دورۀ ادبی را با آغاز حکومت خانواده یی گره میزند که در رساله نگاهی به ادبیات معاصر تصحیح کرده است. در مورد دوم در تاریخ ادبیات معاصر افغانستان هیچ دوره ییکه با باز گشت به سبک های قدیم مشخص شود وجود ندارد؛ بلکه آنچه وجود دارد نبرد پیگیر کهنه گرایی و تقلید است با جنبش های نو .

نمایندگان کهنه گرایی (و بازگشت) در دوره بی زندگی می کنند که جنبش حماسه سرایی در ادبیات، مبارزات آزادی خواهانه، نمایندگان مردم را همراهی مینماید. بنابر آن پیکار این دو گونه طرز تفکر خصوصیت آن دروه است و جریانیکه روحیه مردم را منعکس میسازد حماسه سراییست که دوره مذکور باید با آن مشخص شود.

در سال ١٣٤٠ رسالهٔ (سير ادب در افغانستان) به چاپ رسید مؤلف رسالهٔ مذکور ، مانند ژوبل ادبیات معاصر افغانستان را به دو دوره ، پیش از استقلال و پس از حصول استقلال تقسیم میکند. در رساله سیر ادب در افغانستان شعرأ و ) از روی آثارشان به سبک خراسانی؛ سبک آميخته و سبك جديد تصنيف می شوند و در بخش دوم (ادبا و نویسندگان) به نویسندگان ادبی، اجتماعی، سیاسی، نویسندگان تاریخی، علمی، فلسفی و اسلوب تازه دسته بندی می گردند.

نویسنده محترم رسالهٔ مذكور مقاله های سیاسی، اجتماعی و کتب تاریخی علمی و فلسفی را از جمله آثار ادبی میداند و تاریخ ادبیات را چون مجموعهٔ‌ ساده شعرا و نویسندگان میپندارد که بهر طوری میتوان تقسیم کرد، اما با هر دو نكته نميتوان موافق بود ، در خارج کشور کوشش دوره بندی تاریخ ادب افغانستان و از آنجمله ادبیات معاصر توسط گراسیموا و گیرس دانشمندان شوروی در سال ۱۹۶۳ در رساله و ادبیات افغانستان به عمل آمده است. در رساله مذکور ادبیات معاصر افغانستان چنین دوره بندی میشود : 

-نخستین گامهای ادبیات نو (آغاز قرن بیست ) .

-نخستین سالهای آزادی (۱۹۱۹ تا ۱۹۲۹) .

-مرحله استواری ادبیات نو (۱۹۲۹-۱۹۳۹) .

-ادبیات روشنگری سالهای بعد از جنگ جهانی دوم .

-ادبیات ملی و میهن پرستانه سالهای پنجاه.

-ادبیات روزگار ما.

در این تقسیم ادبیات پشتو و دری هر دو در نظر بوده. توجه بیشتر مؤلفان به ادبیات پشتو می باشد که از نگاه خصوصیات ادب معاصر دری ، هرگاه قرار باشد جداگانه مطالعه شود : حرفهای درباره دوره بندی مذکور هست مخصوصاً تقسيم دوره معاصر به دوره های ده ساله از نظر ما تا حدی قابل تأمل است.

در رساله تاریخ مختصر ادبیات ایران، افغانستان و ترکیه که مجموعهٔ درسهای سه دوره تعلیمی فاکولته شرقی لینگراد است. ادبیات افغانستان به اساسی قرنها دوره بندی شده است. رچکووا نویسنده آن فصل بحث خود را از قرن ١٦ (شعر فیودالی سدههای میانه) آغاز مینماید و از پایه گزاری دولت درانی، ادبیات افغانستان را به قرنهای ۱۸ - ۱۹ و ادبیات تازه تر (قرن بیستم) تقسيم مینماید. در این رساله نیز به ادبیات دری کمتر التفات شده است. دوره بندی از روی قرنها در تحقیقات دانشمندان اروپای غربی نیز سابقه دارد هوگی ژان دود یا نوس فرانسوی در شماره ۳۱ مجله Orient در سال ١٩٦٤ مقاله یی زیر عنوان (ادبیات افغانستان در قرنهای ۱۹ و ۲۰ ) به چاپ رساند طوریکه از عنوان مقاله بر می آید، نویسنده ادبیات افغانستان را (ادبیات دری) را در این دو دوره کاملا فشرده مطالعه میکند.

جورج گراسمک امریکایی در کتاب افغانستان زیر عنوان "نگاهی به ادبیات افغانستان" ادبیات معاصر دری را نیز ارزیابی میکند اما به هیچگونه دوره بندی متوسل نمی شود .

در کتاب لویی دو پری امریکایی که به نام "افغانستان" در سال ۱۹۷۳ در پرنستون نیوجرسی چاپ شده ، فصلی به زبانها و ادبیات افغانستان تخصيص یافته است مؤلف در فصل مذکور از قدیمترین آثار ادبی آغاز سخن میکند و تا زمان معاصر میرسد و از شعرا و نویسندگان قرن بیست فقط با ذکر نام اکتفا میورزد، بحث دو پری درین زمینه آنقدر فشرده و سطحیت که اشتباهاتی مانند ذکر میرزا عبدالقادر بیدل (متولد در ١٦٤٤ و متوفی در ۲۱ - ۱۷۲۰) در شمار شعرای قرن بیستم افغانستان در آن رخ داده است در کار دو پری با تعمق زیاد میتوان استخوان بندی دوره های غزنوی، سلجوقی و مغول را تشخیص داد و دوره های بعدی مرز قرن ها  (۱۷ – ۱۸ – ۱۹ و ۲۰ ) در زمینه گفتار او آشکار می شود.

در کتاب "تاریخ زبان و ادبیات ایران در خارج از ایران" ، نوشته برفيسور عباس مهرین شوشتری که در سال ۱۳۵۲ شمسی (١٩٧٤م) در ایران به چاپ رسید است ادبا و شعرای افغانستان به دو نوع تقسیم میشود: مقدمین و متأخرین بحث شعرای متأخیر که با استفاده از جلد "سوم آریانا دايرة المعارف" نوشته شده از تیمورشاه درانی آغاز می شود و تعدادی از شعرای معاصر افغانستان را بروش تذکره نگاری قديم معرفي مينماید پرو فیسر شوشتری زحمت بیشتر را بخود روا نداشته و با چند سطر زندگینامه و چند بیت شعر از هر شاعر اکتفا کرده است و اشتباهات چون شاه اشرف را خواهرزاده محمود هوتک پنداشتن (ص ۲۳۵) وزندگینا مه محمود طرزی را به پدرش غلام محدطرزی و شرح حال پدر را به پسر بستن و در پهلوی آن از شیر احمد ملكت لشعرای دربار امیر حبیب الله و قتيل يكباره به عبدالرحمن پژواک گذشتن و میر محمد علی آزاد ، محمد انور بسمل ، عبدالغفور ندیم ، سردار محمد عزیز وعبدالعلى مستغنى شاعر نامدار دورۀ روشنگری افغانستان و قاری عبدالله ملک الشعرا و استاد بيتاب ملک الشعرأ و ده ها تن دیگر را از قلم انداختن و از شعرای روزگار ما تنها از دو تن نام بردن همه دلیل آن است که این بخش کتاب باشتاب زیاد نوشته شده است . بررسی آثار در بارۀ تاریخ ادبیات افغانستان بیانگر آنست که ادبیات دری پس از قرن ۱۶ طور لازم و کافی مطالعه نشده است و تا هنوز تصویری مشخص از راه حرکت آن در پهنه تاریخ در هیچ اثری چه در خارج و چه در داخل کشور دیده نمی شود. بنابر آن کار بالای دوره بندی ادبیات دری در این سه قرن و بعد از آن مطالعه و شناخت هر دوره بذات خود ارزش و اهمیت زیادی دارد. و برای کسیکه در ادب معاصر دری تحقیق مینماید نیز شناخت وضع ادبیات در این برش تاریخ شرط نخستين و حتمیست.

دوره بندی تاریخ ادب دری از قرن ۱۶ به بعد باید بر مبنای چنان رویداد های سیاسی و اجتماعی صورت گیرد که براستی چرخشی در روند تکامل ادبیات آورده باشد و در طرح چنان دوره ،بندی، چنانکه پیش از این گفته ایم، باید تاریخ ادبیات چون جریانی در نظر گرفته شود تأثیر ادبیات بر اجتماع و اثرات اجتماعی بر ادبیات از نظر نیفتد و پیوند ادبیات ملی با ادبیات کشور های همسایه و جهان فراموش نشود. عقیده نگارنده چنان نیست که سیاست و اقتصاد در هر گام جهت ادبیات را تعیین مینماید، اما تحولات مهم در تاریخ ادبیات خواه مخواه انگیزه سیاسی و اقتصادی دارد.