32

معاهدۀ پشاور ۱۸۵۷ میلادی

از کتاب: تاریخ تجزیه شاهنشاهى افغان

(راجع به امداد و تدافع و همکاری نظامی بین امیر دوست محمد خان و حکومت هند بریتانوی)



سیاست هند بریتانوی این بود که هرات را در دست امیر علیحده و مجزا از کابل نگهدارد، و نفوذ روس و ایران را نیز در انجا موقع توسیع ندهد. در ماده (۱۷) معاهدۀ ۱۸۳۸م به این سیاست تصریح شده و حتی بر شخص وفاداریکه تماماً آلۀ دست حکمداران انگلیس بود اعنی شاه شجاع نیز هرات را پیرزو نداشته اند! ولی این پالیسی با تغییر اوضاع داخلی هرات برگشت و کامران و یار محمد حکمداران قوی هرات از جهان رفتند، و از یار محمد پسر نالایق نیمه مجنونی باز ماند، که سید محمد نام داشت وی نفوذ تهران را پذیرفت، و بنام قاجاریه سکه زد ملیون هرات او را بکشتند و شهزاده یوسف نواسهٔ حاجی فیروز الدین از اعقاب سدوزائی را بر داشتند (محرم ۱۲۷۲هـ -۱۸۵۵م). چون جبهۀ داخلی هرات ضعیف گشت، شاه قاجار لشکری را بسرداری سلطان مراد به هرات فرستاد، و این شهر را بسال (۱۲۷۳هـ) بگرفت، دولت انگلیس برای حفاظت هرات که کلید هند شمرده می شد دو کار

مهم انجام داد (۱) فرستادن قوۀ بحری بر بنادر جنوب ایران و تصرف جزیرۀ خارک و تجاوز بر خوزستان که به این وسیله شاه ایران را مجبور ساخت و فرخ خان امین الدوله را بپاریس فرستاد و بذریعۀ امپراتور فرانسه و وساطت دولت فرانسه با انگلیس صلح نمود و معاهدۀ پاریس (۱۲۷۳هـ) را با انگلیس بست، که به موجب آن از هرات صرف نظر کرد (۲) اقدام دوم انگلیس عقد این معاهده است با امیر دوست محمد خان که او را به تصرف هرات تقویت و تشویق کردند و امیر هم بعد از امضای این معاهده دفاعی و امدادی و نظامی بر هرات لشکر کشید، و آن را بعد از ده ماه محاصره بدست آورد و عناصر مخالف انگلیس را ازآن شهر دور ساخت (۱۸۶۱م). مخفی نماند که در سال ۱۸۵۷م در هند انقلاب خطیری بر قوای انگلیسی بر پا شد، و کمشنر پشاور هربرت ایدوردس بوسیلۀ همین معاهده امیر را خاموش کرد و از اشتراک درآن انقلاب باز داشت، ورنه اگر امیر ازین موقع مغتنم استفاده می کرد شاید اراضی از دست رفتۀ شرقی کشور را بدست باز آوردی.


ترجمه معاهده از اردو، صفحه ۶۲۰ صولت افغانی

معاهدۀ هذا بمقام پشاور مورخه ۲۶ جنوری ۱۸۵۷م مطابق ۲۹ جمادی الاول ۱۲۷۳ هجری فیمابین امیر دوست محمد خان حکمران کابل و ممالک مقبوضۀ افغانستان و ایست اندیا کمپنی منعقد شد، در حالیکه امیر از طرف خود بذات خود و


جان لارنس1 صاحب چیف کمشنر پنجاب و لفتننت کرنل ،ایچ بی ایدوردس2 صاحب کمشنر پشاور منجانب ایست اندیا کمپنی حسب هدایت جناب نواب چارلس جان و ایکونت کیننگ3 صاحب گورنر جنرل هندوستان باجلاس کونسل امضا کردند.

اول: چون شاه ایران بر خلاف تعهد خود که با دولت انگلستان داشت بر هرات قابض شد و اراده دارد، که در اراضی تحت حاکمیت کنونی امیر دوست محمد خان نیز مداخله نماید، بنا برآن مابین دولتین ایران و انگلیس جنگ و خصومت دوام خواهد داشت ازین رو حکومت انگلیس اراده دارد که برای حفظ اراضی مقبوضۀ امیر دوست محمد خان در بلخ و کابل و کندهار به امیر موصوف امداد دهد تا از حملۀ ایران محفوظ باشند. تا وقتیکه با ایران جنگ دوام داشته باشد بطور دوستانه مبلغ یک لک روپیه سکه کمپنی را ماهوار به امیر موصوف بشرایط معینه خواهند داد: دوم: امیر دوست محمد خان بایستی عدد عساکر سوار و توپخانۀ گله زن خود را بمقدار کنونی حفظ کرده، و به ا ندازۀ هژده هزار لشکر پیاده خواهد داشت4 که ازآن جمله سیزده هزار مشتمل بر سیزده رجمنت همواره تحت السلاح و قواعد دان باشند.

سوم: امیر صاحب مبلغ نقد مذکور را به وسایل خویشتن از خزانۀ انگریز دریافت کرده و رسانیدن آن را هم خودشان به مملکت خود تجویز خواهند کرد. چهارم: در کابل یا کندهار یا بلخ یا مقام مذکور، و یا در جائیکه با ایران نبرد روی میدهد، افسران انگریزی با عمله مناسب هندی در میان لشکریان افغانی تعیین خواهند شد و وظیفه ایشان این خواهد بود که مصارفِ مبلغ مذکور را در مقاصد جنگی بچشم سر ملاحظه کنند، و حکومت خود را بدان مطلع گردانند. این افسران در تقسیم تنخواه سپاه و یا انتظام امور داخلی و یا به مشوره دادن امیر مداخلتی نمیکنند، و امیر صاحب مسئول حفظ جان و مال ایشان خواهد بود تا درآن مملکت به امن و راحت بسر برند و همواره تعظیم و تکریم شوند، و نیز تمام امور جنگی و معاملات حربی از طرف امیر به اطلاع شان رسانیده خواهد شد.


پنجم: امیر صاحب یکنفر وکیل و نمایندۀ خود را در پشاور مقرر و مامور خواهد نمود. 

ششم: دادن یک لک روپیه مبلغ تأییدی وقتی معطل خواهد شد که جنگ حکومتین ایران و انگریز نیز ختم گردد، ولی قبل ازآن هم گورنر جنرل هندوستان آنرا باز داشته میتواند. 

هفتم: وقتیکه دادن مبلغ مذکور معطل گردد افسران انگریزی نیز از کشور امیر بیرون می آیند، ولی یکنفر نمایندۀ (مسلمان) از طرف حکومت انگریز در کابل خواهد ماند و متقابلاً یک نفر از طرف حکومت کابل در پشاور خواهد بود.

هشتم: وقتیکه افسران انگریزی از سرحد هند می گذرند، برای حفاظت ایشان از طرف امیر صاحب بدرقه و نگهبانان کافی مقرر می شوند و در وقتِ بازگشت نیز حفاظت میگردند.

نهم: دادن مبلغ امدادی مذکور از تاریخ اول جنوری ۱۸۵۷م آغاز میشود و مبلغ مقرر هر ماه از خزانۀ انگریزی یکماه قبل پرداخته می شود.

دهم: پنج لک روپیه که اکنون به کندهار و کابل پیش امیر صاحب فرستاده شده داخل حساب این معاهده نیست، و از طرف سرکار ایست اندیا کمپنی عطیۀ خوشنودی است که از مبلغ امدادی این معاهده جدا است. اما شش لک روپیه دیگر که برای مقاصد علیحده به معامله دارانِ کابل ارسال شده بود و بر ذمت ایشان باقی است، داخل حساب همین مبلغ امدادی است5.

یازدهم: در معاهدۀ منعقدۀ پشاور ۳۰ مارچ ۱۸۵۵م مطابق ۱۱ رجب ۱۲۷۱هـ که امیر کابل دوستان ایست اندیا کمپنی را دوستان خویش و دشمنان او را دشمن خود شمرده بود این معاهده همان مقصد را تائید ،میکند، و امیر صاحب کابل متعهد است که اگر در ایام جنگ کنونی و یا بعد ازان پیامی در خفا یا علانیه با امیر از طرف ایران و یا متفقین او برسد، وی آن را به اطلاع حکومت انگریز خواهد رسانید و بین حکومتین دوستی دائمی بر قرار خواهد بود. دوازدهم: حکومتِ انگلیسی از خصومتهای گذشته تمام اقوام افغانستان چشم می پوشد و بلحاظ دوستی کنونی که بین حکومت انگلیس و امیر دوست محمد خان موجود است، به هیچ کسی نوع سزا را نخواهد داد. چون امیر موصوف درخواست کرده که علاوه بر چهار هزار تفنگ سابق چهار هزار تفنگ دیگر هم داده شود لهذا حکومت


انگلیس چهار هزار تفنگ دیگر را به مقام تل میفرستد تا کارکنان امیر آن را بذرایع خود نقل دهند6.                           مهر و دستخط جان لارنس چیف کمشنر

مهر و دستخط هربرت بیاید واردس کمشنر دویژن پشاور