اما در هندوستان

هندوستان پیش از بابر سابقۀ بسیار روشنی درفن تعمیر Architecture داشت و در آنجا در عصر سلاطین دهلی و پادشاهان افغانی سبکهای تعمیر اسلامی با هندی خلط گردیده و مخصوصا در دورۀ خلجیان و لودیان و سوریان بنا های معظمی بدین سبک بوجود آمده بود که نمونه های آن در ابنیه و قبور لودیان و آرامگاه Mausoleum شیرشاه سوری در سسرام Sasaram موجودند و بقول دکتر سر هنری در امر پروفیسور تاریخ وار کیا لوژی پوهنتون بمبئ: 

"هندو ستان " هزار ها آثار تمدن افغانی را داشته و بران افتخار میکند آثار و تعمیرات شاهان جونپور ومالوه نمونه بلند وقشنگ معماری افغانی است. مقبرۀ شیر شاه سوری در سسرام آنقدر عالی و بزرگ و با عظمت است که آدم از دیدن آن دچار حیرت میشود. شیرشاه سوری که افغان بود ، در این گونه مقبره جای گرفت تا بزرگی هند و کش وجبال افغانستان در لحد هم بیادش باشد بعقیده من این مقبره در عظمت و صلابت خود از تاج محل هم بلند تر میباشد."

بابر که ذوقی به عمران داشت در مدت کوتاه زندگانی خود در هند دست به کاربرد و در اگره بناها ساخت که تنها  ۶۸۰ نفر سنگ تراش دران کار میکردند و در شهرهای دیگر هر روز

 یک و نیم هزار نفر سنگ تراش برای ابنیه جدید بابر  سنگ می ترا شیدند.

چون پیش از بابر هنر تعمیر در هند سوابق درخشانی داشت و هم وی در سمرقند و هرات نمونه های ارزند معماری را دیده بود، و یا تقلید میکرد، بنابرین دوره بابر را درهند زمان ابتکار و رنسانس معماری نشمرده و آن را دوام همان سبک معماری دور های خلجیان ولودیان افغانی گفته اند که نماینده گی سبک مخلوط اسلامی + هندی را می کنند.

اگر چه گفته شده که بابر شاگردان سینان Sinan معمار معروف البانی را برای تعمیر مساجد و ابنیه از استانبول Constantinople به هند دعوت نموده است، ولی چون اثری از فن معماری بیزانتین Byzantine در سبک بنای مغولیه هند ديده نمیشود بنابراین این روایت ضعیف بنظر میآید . اما طرز باغ آرائی وتعمير کابل ، بوسیله بابر به هند انتقال یافته بود ، واحمد یادگار گوید: که طرح بندی خیابان اول در هندوستان از بابر نمود دار شد والا در هندوستان پیش از این طرح بندی خیابان نبود و بنابرین مردم هند باغ های ایجاد کرده او را به آن طرف جون "کابل" نامیدند و هم باغی درپانی پت به "کابلی باغ" مشهور شد.