138

هرزه گرد در کنار نیل

از کتاب: مجموعهٔ اشعار استاد خلیلی

به رب کعبه به خاک حرم به کعبه ی دل

به آیه آیه ی مصحف به جبرئیل قسم

به مار و گژدم دوزخ به اژدهای دو سر

به هر چه هست در آنجا ازین قبیل قسم

به  جنت و لب حور و جمال غلمانش

به حوض کوثر و طوبی و سلسبیل قسم

به اشک گرم پسر مرده ی گدا سوگند

به آه سرد پدر مرده ی ذلیل قسم

به آن شبان فقیری که میکند تا حشر

به نام حضرت وی فخر، رود نیل قسم

به ماه و اختر و آن آفتاب گردنده

به سقف روشن این طارم جمیل قسم 

که از مشاغل خود نزد مرد و زن خجلم 

زهرزه گردی خود آنچنان شدم نادم

که پیش مام گرانمایه ی وطن خجلم

زخار نیز خجالت کشم در این گلشن

همین نه از رخ سرو و گل و سمن خجلم

سخن که بود مقامش به پشگاه خدا 

به خاک ریخت ز دستم، من از سخن خجم 

صدای شعر بود نغمه ی حدیثه ی قدس

قسم به شعر زمرغان این چمن خجلم

ره دهن نشناسم ز کور نیز کمم

چه محشر است که از دست و از دهن خجلم

۱۳۴۱