هرزه گرد در کنار نیل
از کتاب: مجموعهٔ اشعار استاد خلیلی
به رب کعبه به خاک حرم به کعبه ی دل
به آیه آیه ی مصحف به جبرئیل قسم
به مار و گژدم دوزخ به اژدهای دو سر
به هر چه هست در آنجا ازین قبیل قسم
به جنت و لب حور و جمال غلمانش
به حوض کوثر و طوبی و سلسبیل قسم
به اشک گرم پسر مرده ی گدا سوگند
به آه سرد پدر مرده ی ذلیل قسم
به آن شبان فقیری که میکند تا حشر
به نام حضرت وی فخر، رود نیل قسم
به ماه و اختر و آن آفتاب گردنده
به سقف روشن این طارم جمیل قسم
که از مشاغل خود نزد مرد و زن خجلم
زهرزه گردی خود آنچنان شدم نادم
که پیش مام گرانمایه ی وطن خجلم
زخار نیز خجالت کشم در این گلشن
همین نه از رخ سرو و گل و سمن خجلم
سخن که بود مقامش به پشگاه خدا
به خاک ریخت ز دستم، من از سخن خجم
صدای شعر بود نغمه ی حدیثه ی قدس
قسم به شعر زمرغان این چمن خجلم
ره دهن نشناسم ز کور نیز کمم
چه محشر است که از دست و از دهن خجلم
۱۳۴۱