111

فرو رفتن ، بررفتن و در رفتن

از کتاب: زبان د آری

فرو پیشاوندیست که به درون ودر خود چیزی وموضوعی اشاره دارد. در فعلهای فروپاشیدن و فروریختن بنگرید. فرورفتن به معنای درون رفتن ویا پایین رفتن و بر رفتن در برابرآن یا ضد آن است . بر رفتن یعنی بیرون رفتن یا بالا رفتن . در رفتن همان فرورفتن است در برابر بر رفتن که برون رفتن معنا دارد.

فردوسی گفته است :

فرو رفت وبر رفت روز نبرد

به ماهی نم خون وبر ماه گرد

فرورفتن وبررفتن برابر است با در آمدن وبرآمدن . در اشاره به درون دارد ، درآی ! یعنی درون آی و بر اشاره به برون دارد ، مانند : برآی ! یعنی برون آی . و فرو پایین را هم نشان می دهد، که منوچهری گفته است.

آن قطرة باران که فروبارد شبگیر

اندر سرهرسوزن یک لولوی شهوار

کاربرد های دیگر این پیشاوندهارا در عبارتهای دیگر نیز می توان یافت .

فرو بردن یعنی قورت کردن .

درآمد یعنی عاید .

آفتاب بر آمد یعنی طلوع .

برآمدن در :

برهمن یکی پیر خمٌیده پشت

برآمد زکازه عصایی به مشت

درآوردن که متعدی در آمدن است در شاهنامه چنین به کار رفته است :

کمند کیانی بینداخت شیر

به حلقه در آورد گور دلیر

پس از کاربرد دررفتن به معنای برآمدن خود داری می باید کرد هرچند دررفتن به معنای بر آمدن و فرارکردن در بعض گویشها به کار می رود.