پارت ها و سلاطین پارتی
"پارتیا" یا خاک سلطنت "پارتی" ابتدا عبارت از اراضی بین هرات و کسپین شامل خاکی بود که مؤرخین عرب بعدها آنرا به اسم "خراسان" یاد نموده اند . چندی بعد از شروع سلطنت پارتی در اثر ورود سیلاب خروشان قبایل بادیه نشین اسکائی و سیت قوای پارتی آهسته آهسته پس پا شده و با ایشان منطقه نفوذ حاکمیت شان هم تغییر میکند یعنی طوریکه ملاحظه خواهد شد حاشیه غربی افغانستان امروزی که موقتاً در تصرف آنها آمده بود از قلمرو نفوذ آنها برآمده در سیستان از پارتهای بومی مملکت بحیث قیادت "ونونس" سلطنت پارتی مستقل تشکیل میدهد و سلطنت پارتی خراسانی که ارساس بلخی اساس گذاشته بود بجانب غرب تغییر مکان یافته کل ایران امروزی و ارمنستان را فرامیگیرد و پایتخت آن هم از خراسان به کنار رود دجله منتقل میشود .
بنابران اگر چه ذکر مختصر تاریخ پارتهای خراسانی در رشته تاریخ قبل از اسلام افغانستان جا ندارد اما چون "ارساس" مؤسس خانواده سلطنت پارتی اصلاً بلخی و از اهل باختر بوده و از خود "ارساس" گرفته تا دو نفر جانشینان او در مارجیان(مرو) هری (هرات) سیستان و حتی اراکوزی حکمفرمائی نمودند ، برای ما دارای اهمیت میباشد بعد از ظهور اسکائی ها در بلخ محارباتی بین ایشان و پارتها بعمل میآید و بالاخره در اثر ورود اسکائی ها و هرج و مرج وارده "ونونس" از پارتیهای بومی سیستان سلطنت مستقل پارتی تشکیل میدهد . همه این چیزها مقتضی است که از مبدا تاسیس سلطنت پارتی تا جائی که در حاشیه غربی افغانستان امروزی تسلط دارند در اینجا متذکر میشویم و بعد از اینکه در اثر پیشرفت اسکائیها پس پا شده و از ترس تهاجمات ایشان مرکز حکومت خود را کنار دجله انتقال میدهند، دنباله ایشان را رها نموده بصورت مفصل تر به ذکر سلطنت پارتی دیگری میپردازیم که در اثر اقدام و همکاری بومیان سیستان بمیان آمده است و سراسر جزء تاریخ قدیم کشور ماست .
بعد از اینکه در 250 ق . م . "دیودوت" حکمران باختر اعلان استقلال نموده حکومت مستقل یونانی باختری را بمیان آورد "ارساس" یکی از نجبای بومی باختر در اثر تعرضی که از طرف بعضی خوانین یونانی به برادرش "تری داتس" شده بود خان مذکور را بقتل رسانیده از قلمرو باختر خارج و منطقه "پارتیا" را که عبارت از اراضی بین هرات و کسپین باشد از تصرف یونانیان کشیده اساس سلطنت مستقل دیگری را بنا نهاد و در 241 ق . م . "هیرکانیا" را نیز به متصرفات خود افزود .
اگرچه در باختری بودن "ارساس" شبهه ئی نیست اما بصورت دقیق معلوم نیست که این شخص از خود شهر بلخ بوده و یا از کدام نقطه دیگر باختر. بعضی او را یکنفر "داهی" یعنی از بومیان سغد (دره زرافشان) حساب میکنند و برخی از اهل بکتریانش میخوانند. موزس "دوخورن" مؤرخ ارمنی که در قرن 5 حیات داشت در ضمن تذکر واقعات سلطنت پارتیا و جنگهای ایشان با سلوسیدها او را اصلاً بلخی میداند. "استرابن" مؤرخ یونانی هم به همین عقیده است و او را از اهل باختر میشمارد و چون بعضی مؤرخین یونانی "داهی" هم اهالی باختر را میخوانند بهر صورت که سنجش شود "ارساس" باختری میباشد .
نوشته مسکوکات و مکاتیب عصر "ارساس" تنها بزبان یونانی بوده و در مسکوکات او که تنها در "پارتیا" بضرب رسیده و علامه ضرب آنجا را دارد حروف و الفبای زبان دیگری یافت نشده مگر در یک سکه که در افغانستان بنام خود "ارساس" کشف شده و روی آن اسم شاه ذکر شده و نوشته به دو زبان مرقوم است . این نوع مسکوکات که حایز نوشته به دو زبان اند محض برای آن قسمت سلطنت پارتیا است که جزو قلمرو افغانستان امروزی است زیرا فراموش نباید کرد که مسکوکات شاهان خانواده "ارساسید" که مخصوص خود پارتی بوده در یکطرف بدون کدان نوشته حایز نقش سر پادشاه و بطرف دیگر تصویر نشسته دارد که تیر را در چله کمان نهاده است و چهار طرف آن قسمی بزبان یونانی نوشته است که در روی سکه مربعی تشکیل میدهد .
در مسکوکات پارتی های اولاده "ارساس" جزء نام خانواده "ارساس" و عنوان "بازیلوس" یعنی (شاه) یا "بلازیلوس بازیلون" یعنی (شاهنشاه) و صفات مختلف بزرگ ، عادل ، وغیره چیز دیگر که از آن بصورت صریح ترتیب جانشینان او معلوم شود ، نمیتوان یافت فقط اسم "ارساس" در تمام آنها مشترک است . و زبان تاریخ از تذکار این موضوع قاصر است که آیا صفات و عناوین مخصوصی که ما روی مسکوکات این خانواده میبینیم اصلاً بعضی مربوط کدام دسته و شاه بوده و دیگری به کی و کدام شاخه متعلق است؟ تنها چیزیکه تا اندازه در میان آنها فرق میگذارد و عظمت و جبروت و یا تحقر صفاتی که هر شاهی برای خود اتخاذ نموده چنانکه عنوان بازیلوس = شاه و صفات ،عادل مشهور كبیر شاهان اول این خانواده با شاهان اخیر که حایز صفات محقر بوده فرقی میان آنها میگذارد .
ارساس اول 254 - 250 ق . م.
این شخص قراریکه فوقاً ذکر رفت بلخی یا "داهی" و از اهل باختر بوده بعد از اینکه "دیودوت" یونانی حکمران بکتریان اعلان استقلال نمود از وطن خود برآمده بطرف هری (ولایت هرات) و پارتیا یعنی خاک خراسان امروزی رهسپار شده به تمثال باختر بر علیه ا"نتیوکوس سوم" شاه یونانی شامی خاندان سلوسید بنای بغاوت را گذاشت و "اگاتوکلس" نام حاکم پارتیا را بقتل رسانیده در سال 241 "هیرکانیا" را نیز به متصرفات خود افزود . سپس "انتیوکوس سوم" شاه یونانی شامی برای اضمحلال او بطرف پارتیا = خراسان روان شده و برای انجام این امر از "ته اودت" شاه یونانی باختر استمداد جست . در این میان واقعه ئی توجه شاه یونانی سلوسید را بطرف غرب امپراطوری اش معطوف داشته و امر گوشمالی "راسس" کمی به تاخیر افتاد . در باختر "ته اودوف دوم" بجای پدرش جلوس نمود و متعاقباً "اوتیدم" حکمران سغدیان او را بقتل رسانیده و تاج و تخت باختر را متصرف شد در این فرصت ارساس خوارزم غربی را متصرف شده و عنوان کبیر را احراز نمود و در حوالی 212 ق . م. انتیوکوش برای اضمحلال او فرارسید .
مؤسس سلطنت پارتی ارساس باختری مسکوکات زیاد دارد و 6 نوع آن تا حال بدست آمده است . در روی راسته سکه اولیه او سر شخص جوانی با کسک آهنی بدون کدام نوشته و در طرف چپه آن شخصی معلوم میشود که چماقی در دست گرفته است و در آن مضمون مختصر "ارساس بازیلوس" (ارساس پادشاه) نقش است .
سکه دومی که از حیث اشکال منقوشه نظیر سکه فوق الذکر میباشد به نوشته فرقی دارد یعنی صفت "متاسوز" (كبیر) به اسم شاه افزوده شده است . در سکه سومی در طرف چپه همین مضمون و در طرف راسته سری منقوش است که موهایش به فیته بسته شده و طوریکه سلاطین این خانواده عادت داشتند موهایش روی شانه افتاده است. همین طور سه نوع سکه دیگر هم دارد که از ذکر شرح آن صرف نظر میکنم .
بعد از "ارساس" یا پسرش بنام "ارساس دوم" مقارن 220 ق . م. و یا برادرش "تریداتس" (214 - 248 ق . م .) بسلطنت رسیده است بهر جهت شاه هر کدام بوده تسلط و نقاط حکمفرمائی پارتی کماکان مانند عصر "ارساس" اول بوده حتی "مدیا" هم داخل قلمرو امپراطوری شده و چون فشار شاهان یونانی خانواده سلوسید شامی از جانب غرب حس میشد از اسکائیها که در ین وقت در باختر بودند امداد خواست و در نتیجه صد هزار نفر قبایل بادیه نشین اسکائی بکمک آنها بجانب غرب شتافتند و بدین ترتیب عناصر اسکائی و سیتی به تمام حصه های غربی افغانستان و ایران امروزی منتشر گردید پسرش "تریداتس" (ارتبان) که جوستن او را "ارساس" یاد نموده از (214 تا 191 ق . م .) سلطنت نموده بعد از او "فرییاپتس" جلوس نمود و برادر این شاه "متریداتس" یا "مهرداد" که از (136 تا 174 ق.م.) دست 37 سال حکمفرمائی نموده بزرگترین شاه پارتی است که عنوان شهنشاه گرفته و قلمرو خود را بزرگ ساخته است .
از میان شاهان پارتی آنکه اسمش بیشتر در مورد تاریخ عصر پارتی افغاستان یاد میشود "مهرداد" است زیرا مشارالیه در زمانی که از یکطرف "ایوکراتیدس" شاه باختر مشغول کشورگشائی هند بود و از طرف دیگر اسکائی ها از شمال بنای ظهور و هجوم را گذاشته بودند در حوالی 140 ق . م . ولایت هری (هرات) ، سیستان و اراکوزی (قندهار) را متصرف شد . در زمان پسرش فرهاتس دوم جنگ های شدیدی بین اسکائیها و پارتها بمیان میآید و در نتیجه شاه پارتی و کاکایش "ارتبانس" که بعد از او بسلطنت میرسد هر دو مقتول میشوند و مرو و ولایت هرات بدست اسکائیها میافتد تاریخ قتل فرهاتس (128 ق . م .) و از کاکایش "ارتبانس" 123 ق . م . میباشد .