32

مبارزات سیاسی و وطن خواهانه استاد علامه حبیبی

از کتاب: آفریده های مهجور علامه حبیبی

همانگونه که قبلا ملاحظه نمودید، استاد عبدالحی حبیبی در پرورشگاه دانش و سیاست ، پا به عرصه وجود گذاشت ، زیرا اسلاف و منسوبان خانواده او دانشمندان و مبارزان معروف کشور بودند که خواهی نخواهی ، تاثیرات بزرگی بر شخصیت اجتماعی و فرهنگی استاد حبیبی ، بجا میگذاشت استاد حبيبي از دوران جوانی به مبارزات سیاسی و وطن خواهانه آشنا گردید، ایدالهای مترقی و روشنفکری جنبش مشروطیت افغانستان در تارو پود و جودش جاگرفت و برای تحقق آن به مبارزه برخاست.

هكذا ، شکنج و تعذیب پیشوایان و راهیان مشروطه خواهی و بویژه به توپ بستن مبارزان قهرمان و سر سپرده افغان چون (مولوی عبدالواسع) توسط عمال و کاسه لیسان ارتجاع سيا مبارزات آزادی خواهانه و ضد استعماری او را بیش از پیش، نیرومنــــد ساخت.

درست به همین ملحوظ بود که استاد علامه عبدالحی حبیبی جهت ادامه و بهدف رسانیدن آرمانهای والای مشروطه خواهان : در تاسیس حزب سیاسی جوانان بیدار (ويښ زلمیان ) . فعالانــــــه سهم گرفت و بمثابه دانشمند داهی در رهبری و سمت دهی بذل مساعی کرد ، ولی بنابر اقتضا آت زمان از پیوستـــــــــن رسمی به آن سازمان ابا ورزید. چه زمامداران وقت به موجب هراس از فهم و فراست سیاسی او افترا آت کاملا واهي و مضحک باستاد حبیبی نسبت دادند.

معذلک ، زمان نیکوکاری و خیر اندیشی ، سعی و تلاش به خاطر اشاعه معارف و فرهنگ استاد علامه حبیبی را چون خورشید تابان مبرهن ساخت و چهره های مشووم آشوبگران سیاه دل یکبار دیگر افشا شد.

درین هنگا م و این گیرو دا ر بود که انتخابات دوره هفتم شورا آغاز شد. مردم رستگار و دانش پرور کندهار، استاد حبیبی را به حيث نماینده شایسته و فهیم خود بشورا ، فرستاد استاد عبدالحی حبیبی با وکالت و نمایندگی در پارلمان همواره صدای خشم و اعتراض خویش را مبنی بر نابسامانی های سیاسی و اجتماعی آنوقت ، ابراز می داشت.... ولی دریغا که دیری نگذشت و شورای وقت دستخوش غایله بزرگ گردید برخی اعضای فرومایه و دون صفت پارلمان بدربار پیوستند و پستهای بلندی احراز نمودند عده یی دیگری اغلال و پنجره های سیاه زندان را بر فروختن عقیده و ایمان ترجیح داده و مبارزات و طن خواهانه شانرا ادامه دادند. مبارز نستوه و مورخ دانشمند میرغلام محمد غبار و شاد روان عبدالرحمن محمودی نیز از این دسته وکیلان بودند که بنابر ایمان راسخ خویش در عقب پنجره های زندان افگنده شدند.

اسناد حبیبی نیز در زمرۀ این گردان دلیر و شجاع مجبور تبعید و ترک دیار گردید و مدت ده سال در پاکستان متوطن شد. فرمانروایان پاکستان در اول وهله از رفتن استاد حبيبي به آن کشور ، ابراز پشتیبانی کردند. چه میخواستند از شخصیت علمی تحقیقی او در جهت تامین منافع نامشروع خود استفاده نمایند . اما خوشبختانه که این مامول شومشان جامه عمل نپوشید چنانکه اجمل ختک شاعر بلند آوازه پښتونخوا نیز شاهد عینی این ما جراست حکمرانان پاکستان بزودی درک نمودند که نمیتوانند از وجود اودر مقابل جنبش استقلال طلبانه پشتون و بلوچ ، بهره برداری سو نمایند. لذا وی را با کلمات ناسزا و مستهجن یاد کرد و با سماجت و وقاحت بی نظیر دست به بدنام ساختن این مبارز متفکر و دانشمند ، زدند ولی ، خوشا که کوچکترین اثری از خود بجا نگذاشت بهر صورت زمان گذشت و تحولات زیادی در داخل و خارج کشور (پاکستان)  پدیدار گردید و زمینه آن فراهم شد تا استاد حبیبی از رنج فراق و دوری وطن ، نجات یافته، مجددا رهسپار میهن گردد و به زندگی علمی پژوهشی خود ادامه دهد.

در سخنان آخر پیرامون مبارزات سیاسی و وطن خواهانه استاد علامه عبدالحی حبیبی، باید اظهار داشت که ختم تبعید و عودت دوباره به میهن ، بخش مهم و اساسی زندگی این دانشمند (سیاست) راجسته جسته کاهش داد و در مقابل آن جوانب دیگر شخصیت این نویسنده و پژوهشگر متفکر را نیرو و غنای بیشتـ بخشید که ماحصل آن آثار گرانبها پست درباره فرهنگ و تاریخ کشور ما.

اما در خصوص مبارزات وطن خواهانه استاد حبیبی باید گفت که اینگونه مجاهدات او تا آخرین لحظه حیات ادامه داشت . زیرا او تارمق اختضار به خاطر اعتلا و شکوفایی کشور اندیشید و در آغوش وطن جان داد.