32

وفات عالمگیر ووقایع اواخر وفاتش

از کتاب: تاریخ افغانستان در عصر گورکانیان (تیموریان) هند ، فصل ششم

بعد از وقایعیکه شرح آن گذشت اورنگزیب مقاومت افغانها را خیلی آهنین دید از صفحات پښتونخوا صرف بکابل و‌پشاور قناعت ورزید، و بعد از آن قبایل افغانی نیاویخت.

بنابران در اواخر دورۀ عالمگیر وقایع قابل ذکری درین صفحات روی نداد، از خلال اوراق تاریخ بدست می آید که شهزاده معظم بهادر شاه از اواخر عهد عالمگیری در کابل بشمار می آمدند، چون عالمگیر روز جمعه (۲۸)ذیقعده (۱۱۱۸ه‍) بعمر نود سالگی بعد از سلطنت پنجاه سال در احمد نگر هند از دنیا رفت، بین شهزادگان اختلاف بوقوع پیوست، و در دهم ذیحجه (۱۱۱۸ه‍) شهزاده محمد اعظم در احمد نگر بر تخت شاهی نشست، و از طرف دیگر شهزادۀ بزرگ معظم از صوبه کابل کوچیده و در سلخ محرم (۱۱۱۹ه‍) در لاهور علم  شاهی افراشت، و برادرش محمد اعظم را در جنگی که به دهو لپور رخ داد کشت(۱۲). 

در اوقاتیکه شهزاده گان عالمگیری بخانه جنگی مشغول بودند و یکی بعد دیگر مدت کمی بر تخت شاهی نشستند، گماشتگان سابق سلطنت مغولی در کابل و پشاور حکمرانی میکردند، و این حالت تا آمدن نادرشاه افشار و فتح کابل دوام کرد، که شرح آن خواهد آمد. 

علی ای حال اقتدار سلطنت مغولی بعد از اورنگزیب در صفحات افغانستان کم گردید و این پادشاه بزرگ که تمام هند را با قوت زیات تسخیر کرد سجیۀ عجیبی داشت، حیات شخصی وی خیلی درست و قناعت کارانه بود، یا دیانت دلچسپی خوبی داشت، و با عمال اسلامی خیلی مقید بود(۱۳)، ولی اعمال اجتماعی وی سخت قساوت آمیز  بود، و با پدر و برادران خود رویۀ را نمود، که هیچ انسان رحمدل را نشاید، علاوه بران خیلی خونریز بوده و مخصوصا با ملت افغان قساوت و خونخواری زیادی پیش آمد، و خون بسیاری را درین صفحات ریخت، بنابران دورۀ وی برای ما تاریک ترین دوره ها بشمار رفت، و تاریخ افغانستان اورا به قضاوت ملی ووقایع خونینی که در شاهی وی روی  داد پادشاه خونخوار می شناسد، و دشمن ملی افغان بقلم می دهد. (رجوع به منظر نمره ۱۴)