قرن هفتم ، هشتم و نهم
در نیمه اول قرن هفتم خاک فارس میدان نبرد های خونین لشکریان چنگیز خان با خوارزم شاهیان و ترک و تاز مغل بود تا اینکه در سنه ۶۲۸ با قتل جلال الدین خوارزم شاه این سلسله انقراض یافت و فارس تسلیم اطفال چنگیز گردید ، ولی تا سنه ۶۵۴ همین زمانیکه هلاکو فته اسمعیلیه به فتح و تسخیر قبلاع قسمت تی و دره های جنوب البرز فرو نشاند ،زدو خورد ها دوام داشت ، بعد از آنکه ایل خانان فارس تا حدودی آسیای صغیر در تصرف خود در آورده و بر همه حریفان غالب آمدند در طی یک قرن سلطنت آنها در سر تا سر مملکت نسبتاً آرامی و صلح حکفرما بود و این سلسله با آنکه چندان صاحب فضل نبودند، در ترقی دادن علم وادب و تشویق فضلا و شعرا کوتاهی ، طوری که درین عصر چند تن از بزرگترین شعری زبان فارسی مانند سعدی ( علیه الرحمة )خواجو وغیره ظهور نمودند . در طبقه نسوان نیز درین عهد چند شاعره در فارس و چند شاعرهٔ دیگردر هندوستان شهرت داشتند .
سلسله ایل خانان با مرگ ابو سعید بهادر در سنه ۷۳۴ خاتمه یافت ، چه با آنکه انوشیروان آخرین پادشاه مغل تا سنه ۷۵۶ سلطنت نمود . اختیار کلی در حقیقت بدست امرا و برزگان بود و در ایران ملوک الطوائفی روی کار آمد تا اینکه در سال ۷۸۲ لشکر کشی ها امیر تیمور به خراسان فارس شروع شد و دیری نگذشت خاک این ولایت جز دولت عظیم تیموری گردید که از دهلی تا دمشق و از بحیره خوارزم تا خلیج فارس وسعت داشت . بعد از مرگ او این دولت تجزیه گردید اگر چه شاهرخ میرزا بن تیمور توانست تا انداز ای آتش اغتشاشات را خاموش سازد و قدرت قلمرو خودرا حفظ نماید اما بعد از مرگ او زدوخورد های خونین بین احقاد تیمور و امرای مختلف شروع شد و دورهٔ های هرج و مرج پیش آمد .
آخرین پادشه تیموریان هرات میرزاحسین بای اقرا که یمی از مشهور ترین سلاطین این خاندان است از سنه ۸۷۵ الی ۹۱۱ حکومت نمود و درین مدت در مملکت او نسبة راحت و آرامی وجود داشت . علاوه بر آن این سلطان فاضل و دانش پرور که بزبان فارسی و ترکی شعر می گفت در اثر تشویق و به کمک وزیر دانشمند و عالم خود امیر علی شیرنوایی فضلا ٔ و شعرای بشماری بدربار خود گرد آورده ، صلات کرانی به آنها اعطا می نمود و آنها به نوشتن اشعار و به کار تشویق می کرد ، طوریکه عصر این پادشاه عصر طلایی ادبیات و صنعت گفته می شود . گویند در زمانی او همه ساکنین شهر هرات که پایتخت سلطنت او بود شاعر بودند و حتی قصابان و بوت دوزان و خیاطان شعر می سرود ند پس عجب نیست که در قرن هشتم که زمان هرج و مرج و جنگهای خونین بود کمتر شاعره ها بوجود آمده اند و اگر بوده اند هم آثار و اشعار ایشان مفقود شده ولی در قرن
نهم و خصوصاً درعهد سلطان حسین بایقرا چندین شاعره گذشت که از آنجمله یکی از زن برادر امیر علی شیر نوایی بود.
در قرن هفتم در هندوستان سلاطین مملوک از سلسله غوریان حکمرانی می نمودند و شاهان این خاندان نیز به شعر و ادب توجه داشته ، در راه بلند بردن ادبیات فارسی کوشش های زیادی نمودند. چنانچه قبلاُ اشاره رفت بعد از استیلا و تسخیر هند از طرف غزنویان زبان فارسی درین کشور انتشار و رواج یافته در قرن های مابعد رفته رفته یگانه زبان علمی و ادبی دربار هندوستان گردید و شعر ای برجسته ای بار آورد .
یک نکته قابل ذکر این است که در قرن هفتم سه زن در فارس و هند سلطنت کردند ، ملک رضیه سه سال در دهلی پادشاهی نمود ترکان خاتون و دخترش پادشاه خاتون( لاله خاتون ) سمت حکمرانی کرمان را داشتند . حکومت اولی تقریبا مدت بیست وشش سال و از دومی دو سال دوام نمود .
ولی در قرن نهم درهندوستام کمتر زنان سخن سرا دیده می شود و اگر بوده اند هم آثار آنها از بین رفته و یا شاید چون در تذکره ه زمانی را که شاعره ها در آن می ز یستند نیاورده اند درصف شاعران عصر های مجهول قرار گرفته اند .