الثالث منهم الملک ناصرالدین قباچه المعزی
ملک ناصرالدین(قباچه)پادشاه بزرگ و بنده سلطان غازی(معزالدین)(۷)بود
در اصل کوهی نوشته شده وبالای آن به کوهه تصحیح کرده اند(۲) راورتی نقش سکه قطب الدین را چنین می آورد:(سکه وارث ملک و نکین سلطان قطب الدین ایبک فی سته ۶۰۳ ضرب دارالخا=لافه دهلی جلوس)(۳)این عنوان دراصل سپید است.از مطنوشته شد.راورتیکسلطان ارام شاه بن سلطان قطب الدین ایبک.(۴)مط:ومملکت(۵)راورتی:نقش سکه آرامشاه را در حواشی چنین می نویسد:(هذا اندرهم مسکوک باسم باسم الملک ضل الله آرامشاه فی سنه سبع و ستمائه،ضرب دارالسلطنه بلده لاهور).(۶)راورتیکقباچه المعزی السلطانی(۷)راورتی:مانند مط.
(۴۱۹) طبقه(۲۰) سلاطین هند
در غایت کیاست و کاردانی و تمییز و حذافت و دانائی.سلطان غازی(معزالدین)محمد سام را در هر مرتبه از امراتب اشغال(سالها) خدمت کرده بود وبرغث و سمین حضرت و لشکر داری و ملک پروری و قوف تما یافت و چون مقطع اچه و ملتان که ملک ناصرالدین ایتم بود در مصاف انوخود(۱) که سلطان بسیار نمود و غزا ها بسنت کرد و کافر بسیار بدوزخ فرستاد و مبارزان لشکر خطا از کثرت مقاتلت او عاجر آمدند بیکبار روی بد آورند و او شهادت یافت و سلطان غازی از ان حادثه بتخت غزنین آمد حضرت اچه بملک ناصرالدین قباچه مفوض گشت واو بدو دختر داماد سلطان قطب الدین بود علیه الرحمه واز دختر مهتر او را پسری بود ملک علالدین بهرامشاه نام خوب منظر و نیکو سیرت و برعشرت مولع واز راه جوانی برفساد حرص تام داشت.حاصل الامر:چون ملک ناصرالدین قباچه بعد از حادثه سلطان قطب الدین بطرف اچه رفت شهر ملتان را ضبط کردند و سند ستان و (۲)دیول تالب دریا جمله در تصرف او آمد وقلاع و قصبات شهر ها مملکت سند را فرو گرفت و دو چتر برداشت(۳) و تا حد تبرهنده و کهرام و سرستی(۴)تصرف کرد و لوهور را چند کرت بگرفتو لشکر غزنین که از جهت تاج الدین یلدوز می آمدند بلبا ایشان مصاف داد واز پیش خوه موید الملک سنجری که وزیر مملکت غزنین بود منهزم گشت. و چون ممالک سندبروی قرا گرفت در حو.ادث کفار چین و اکابر خراسان و غور و غزنین بسیار بخدمت او گیوستند واو در حق همکنان انعام واکرام وافر فرمود و مدام میان او وسلطان سعید شمس الدین طاب ثراه منازعت می بود تاچون مصاف لب اب سند شد میان جلال الدین خوارزمشاه و چنگیز خانکجلال الدین خوارزمشاه بزمین شند آمد و برطرف ویول ومکران برفت. لشکرکفار مغل بعد از فتح نندنه بمدتی تر بی نوین(۵)مفغل با لشکر گران بگای شهر ملتان آمد.
اصل:آمه خود وای متن مط اندخود درست است که کانون اندخوی گویین ولی کلمه ایتم در موارد دیگر گاهی ایتمر هم نقل شده.(۲)مط و پ:هندوستان.راورتی واصلکسندسنان.کمقباچه در انجا حکمدار بود(۳)مط:وچتر برگرفت و ناحدود(۴۹اصلکتیهرند و کهرام و سرسی.پ:بتهر هنده و کهرام و سوچرسی.(۵)کذا فی فنح نندنه ترقی نوین مغل در جامع التئواریخ رشدید نام این مغل که به تمعقیب جلال الدین به هندگماشته شد(بلانویان)است که در سنه ۶۱۹ ه رفت و در محرم ۶۲۰ ه از هند مراجعت نمود(ص ۴۳۲ ح ۱).
(۴۲۰) طبقه(۲۰) سلاطین هند
و چهل روز آن حصن حصین را دربندان داد و ملک ناصرالدین در ان مقاتله و حصار د رخزانه بکشاد(۱) و با خلق احسان بسیار کرد و اثار شهامت و فرزانهگی و جلادت و مرادنگی چندان نود که ذکر آن بر صحایف ایام تا رو زقیامت باقی ماند و این حادثه(حصار) در شهور سنه احدی و عشرین و ستمائه بود و باد زازن ان کیکسال و نیم(۲۹ ملوک غور از جلا کفار بخدمت ناصرالدین پیوستند و در آخر شهور سنه ثلالث و عشرین و ستملائه لشکر خلج از جمله لشکر خوارزمیان برارض(۳) منصوره که از بلاد سیوستان است استیلا اوردند و سرایشان ملک خان خلج بود. ملک ناصرالدین روی بدفع ایشان آورد و میان ایشان مصاف شد لسکر خلیج منهزم گشت وخان خلج کشته شد و ملک ناصرالدین بملتان واچه باز آمد.
همدرین سال کاتب این حروف منهاج سراج از طرف خراسان از ره غزنین وملتان(۴)در کشتی روز سه شنبه بیست و ششم ماه جمادی الاولی سنه اربع و عشرین و ستمائه به اچهرسید و در ماه ذی الحجه سنه اربع مدرسه فیروزی اچه حواله این داعی شد با قضا لشکر علالدین بهرامشاه. و در ماه ربیع الاول سنه اربع و عشرین و ستمائه سلطان سعید شمس الدین طاب ثراه بظاهر اچه لشکرگاه فرمود. وملک ناصرالدین منهزم درکشتیها بطرف بهکررفت و لشکر سلطان بر درحصار اچه دوماه و بیست و هفت روز مقام فرمود روز سه شنبه هفتم ماه جمادی الاولی(۵) قلعه اچه فتح شد. چون خبر فتح اچه بملک ناصرالدین رسید پسر خود علالدین بهرامشاه را بخدمت سلطان فرستاد چون(به لشکر گاه رسید بیست و دوم جمادی الاخری(۶).
اصل:دران مقاتله در خراسان بکشاد(۲)مط:بعد از یکسال و نیم(۳۹مط:اراضی(۴):متهان.راورتی و پ:بنیان.راورتی گوید: که در مط متهان آمده و در اکثر نسخ بنیان وبنبان است شاید برن یا پیانه باشد.برکنار اندوس جائی بنام متن کوت موجود برد که این نام هم متهان شده نمی تواند بنابران باید ملتان سصحیح باشد چه زا ملتان میتوان به اچه در کشتی رفت. دریکی از نسخ ماخذ مط:غزنین بهتان روز ۲۵ جمادی الاولی اگر همان بنیان را صحیح بدانیم معقو است چه بنیان بین غزنه و سواحل سند بود(ر:۴۳)(۵)مط:روز شنبه ۲۷ جمادی الاولی.یک نسخه ماخذ مطکروز سه شنبه.اصل:سه شنبه ۲۷ جمید الاول.راورتی:مانند متن.(۶۹اصل:۲۲ جمادی الاول.مط:۲۲ جمادی الاخری.راورتی:مانند مط.
(۴۲۱) طبقه(۲۰) سلاطین هند
خبر فتح بهکر رسید ملک ناصرالدین خود را در آب سند غرق کرد و مدت حیات او منقرض گشت و مدت ملک او در زمین سندواجه وملتان بیست و دو سال بود.