کرساسپه

از کتاب: افغانستان ، فصل سوم ، بخش مدنیت اوستائی

قرار ترتیبی که ابان پشت و رام پشت در تذ کاراسمای شاهان پیش گرفته اند بعد از "تریتونا" فریدون کرساسپه به سلطنت رسیده است. مشارالیه پسر تری تا Thrita و از نژاد ساما Cama بود و بعضی ها او را پسر و "ساما" میدانند. بهر حال "تری تا" یا "ساما" سومین کسی است که بعد از پدر یما پادشاه "ویوانگانا" و پدر فریدون "اتویا" به استخراج عصاره هوما اقدام نمود و اولین شخصی است که در عالم طبابت اظهار تبحر ولیاقت کرد و میخواست. به این ذریعه امراض و آلام بدنی مخلوقات را رفع کند. برای موفقیت او هرمزد انواع مختلف گیاها را که اقسام آن از هزاران تجاوز میکرد خلق کرد وبکمک آنها دردها و آلام و تب های گرم و سرد را دور کرد. در مقابل عمل استخراج عصاره هوما صاحب دو پسر شد یکی "ایورواک شایا" Urvakshaya که مقنن بزرگ بود و قوانین حیات را تدوین نمود و دیگری "کرساسپه" که جوان زیبا و خوش شکل و پهلوان جنگی و دلیر بود کرساسپه یکی از پادشاهان نیرومند و مقتدر دودمان "پارا داتا" است و در مقابل یکعده مخالفین داخلى آریانا و خارجی اظهار رشادت و شهامت نموده و صحنۀ فعالیت های او بیشتر در جنوب هندوکش از کابل و گندهارا تا حوزه ارغنداب و هامون سیستان را فرا گرفته است و "زمیاد یشت" اوستا کار روائی های او را یکه یکه رسم کرده است.

یکی از اجرا آت او که در آبان یشت فقره ۳۷ شرح یافته قتل "گنداریووا" است. قرار تذکار این یشت "کرساسپه" عقب دریاچه "پی شینا" Pishina که دار مستتر درۀ "پشین" تعبیر کرده است قربانی هائی بنام "اناهیتا" تقدیم نمود تا بر پهلوان مذکور غالب آید دار مستتر در نوتۀ 48 صفحه ٣٧٦ جلد دوم ترجمه زند اوستای خود بفرانسه کرساسپه را "نیری ما نوکر ساسپو" یعنی "گرشاسپ نریمان" پهلوان داستان های کابل خوانده است.

"گنداریو وا" را بعضی ها پهلوان گندهاری خوانده و بعضی ها بواسطۀ دریاچۀ (وروک شا) Vouruksha که هامون سیستان تعبیر نموده اند از پهلوان های سیستان میدانند. بهر حال یا از گندهارا یا از سیستان از هرجا بوده بدست کرساسپه کشته شده است دومین کار بزرگ کرساسپه انتقامی است که از "هیتاسپه Hitaspa، قاتل برادرش "ایوروا ک شایا" میکشد و او را کشته و نعشش را به عرادۀ جنگی خود بسته میکند. همین قسم ۹ نفر پسران "پتانی Pathani" پسران "نی ویاکا Niviaka و پسران "دشتیانی Dashtayani" و یکعده پهلوانان دیگر موسوم به "ورشاوا Vareshava" "دانه یانا Danayana" "پی تونا Pitaona" "پس ریکا Pirikas" "سناوی دهکا Snavidhaka" و غیره را کشته است.

دار مستتر در نوته های خویش به ملاحظه میرساند که "از روی کار روائی ها، کرساسپه همان رولی را در اوستا بازی کرده که رستم در شاهنامه بازی میکند." به این اساس از روی اقتدار و نیرو در نبرد و پهلوانی کرساسپه شبیه رستم است ولی از روی نام قراریکه خود دار مستتر هم مقایسه کرده است. عبارت از گرشاسپ داستان های تازه تر و پهلوان معروف کابلی میباشد. و اگر "نریمان" هم حصۀ از نام او باشد در افغانستان قلعه های جنگی زیادی بنام او معروف است که خرابه های یکی آن در نقطۀ تقاطع درۀ کالو و بامیان مجاور شهر ضحاک در بغل کوه دیده میشود.

به همین ترتیب از دودمان پارادا تا چند نفر دیگر هم هستند ولی شهرت زیاد ندارند همینقدر باید دانست که آخر آنها "ایریو" و پسر او "منو چیترا" است که منابع جدید از آنها ایرج و منوچهر ساخته است.


* * *


پس به ترتیبی که از ابتدائی این محبث تا اینجا شرح داده شد مردان بزرگی مثل و یوان گانا پدر یا ما، انویا پدر تریتونا ساما پدر کرساسپه که هر کدام به خاندان های بزرگ و مقتدر آریانی نسبت میشوند و بلا شبهه همه در شهر زیبای بخدی زندگانی داشتند در تشکیل سلطنت پارا دانا  و بنای کاخ عدل و داد و دفاع تهذیب و تمدن آریائی صرف مساعی زیاد نمودند از هر خاندان فرزند نجیب و با شهامت و مقتدری مانند یاما و تریتونا و کرساسیه بر تخت بخدی نشست و عناصر خارجی در برانداختن سلطنت و تهذیب آریائی کامیاب نشد بلکه بر عکس تمدن، قانون عدل داد، انصاف، و اصول و آئین آریانی که بنای آن بر راستی و عدالت و نیکوکاری و شفقت و شهامت و وطن دوستی گذاشته شده بود بر افکار تاریک بیگانه برای همیشه غالب آمدو مشعل تهذیب چندین هزار ساله که ریشی های دانشور ما از اوائل عصر ویدی و پیش ازان در کانون بخدی روشن نموده بودند از فراز قصر "وارا" و کنگره های "شهر پرچم های بلند" زبانه کشیده و از عقب کوهای شامخ آریانا چشم بیگانگان و مخالفین نژاد نجیب را خیره ساخت و آفاق را منور نمود.