زبان زند
در فصل دوم تحت عنوان "زبان ویدی" (صفحۀ ۱۶۰) متذکر شدیم که آریاهای کتلۀ باختری بیکی از السنۀ هند و اروپائی تکلم میکردند که مدققین در اول و هله آنرا"زبان با ختری" و بعدها به نام های زبان "آریا" یا "هند و ایرانی" موسوم ساختند. درین هیچ شبهه ئی نیست که مهد نشو و نمای این زبان باختر و کانون بزرگ انبساط و توسعه و ظهور شاخه های مهم و اساسی آن سرزمین آریانا است. در فصل دوم متذکر شدیم که از زبان آریائی باختری شاخه ئی که اول نشو و نما کرد و نمونه های اولی آن با سرودهای ویدی در دست است زبان سرودهای مذکور است که آنرا مدققین "هند و آریا " گویند و بنام "ویدی" هم یاد شده و ما هم آنرا بهمین اسم شرح دادیم. از همان زبان آریائی باختری موازی با زبان ویدی زبان های دیگری هم در آریانا جدا شده است. از آن جمله یکی زبان گات های اوستا است که معمولاً آنرا بنام زبان "زند" یاد میکنند. این زبان را هم در اوائل بعضی از مدققین زبان باختری خوانده اند و اوستائی هم گویند ولی بیشتر به زبان "زند" معروف است. میان آخرین نمونۀ های ادبی که بزبان وید در کشور ما بمیان آمده و قدیم ترین نمونه که در زبان زند ظهور کرده است مانند "گات ها" فرق خیلی کم است. تشابه کلمات بین این دو زبان کشور از حد قیاس بیرون است و با مراعات جزئی تبدلات صوتی که آنهم اصول معینی دارد میتوان حتی پارچه های شعر یک زبان را به زبان دیگر گردانید راجع به این مطلب کتب زیادی از طرف مدققین و علمای زبان نوشته شده. پس زبان "اوستائی" یا بهتر تر بگوئیم زبان "زند" زیرا تمام اوستا به این زبان نوشته نشده و تنها "گات ها" نمونۀ قدیم آن است – زبانی است که مانند زبان سرودهای ویدی از اصل تنۀ زبان آریائی باختری جدا و در خاک های کشورما نشو و نما یافته. در زمانیکه زبان ویدی زبان سرودها بود زبان زند و دیگر شاخه هائی که مستقیماً از زبان آریائی باختری جدا شده بودند کم و بیش در نشو ونما بودند تا اینکه زبان ویدى بعد از یک دوره حیات اولی که سرودها بهترین شاهد آنست از خاک های آریانا به اراضی ماورای شرقی اندوس "سند" منتشر شد و زبان زند آنقدر ابساط یافته بود که با عصر و آئین، و دیگر ممیزات اوستائی کشورها عرض وجود کند چنانچه گات ها که قدیم ترین قسمت اوستا است و در زمان حیات زرتشتر سپنتمان وویشتاسپه پادشاه باختر سروده شده بهمین زبان میباشد. همان طورکه از زبان وید بعدها زبان سانسکریت و دیگر پراکریت ها در هند و بعضی نقاط آریانای شرقی عرض وجود کرد زبان زند در زبان های بعض حصص شمال شرقی آریانا (تخارستان) والسنه ئی که پسان در خاک های فارس بنام فارسی قدیم پیدا شد دخالت زیاد دارد و از همین فارسی بعدها به تدریج و در مرور زمانه های جدید فارسی متوسط پهلوی و فارسی جدید بمیان آمده است. اگرچه راجع به پښتو در فصل دوم هم نظریات مدققین را اظهار نمودیم ولی چون قرار تحقیقاتی که تاحال بعمل آمده ارتباط آن با "زند" بیشتر است مجدداً متذکر میشویم: رویهمرفته دو نفر از مدققین بزرگ "مولر" Fr.Muller و دار مستتر به این عقیده اند که پښتو یا از زبان زند یا از زبان دیگر مشتق شده که موازی با زند از زبان آریائی باختری منشعب شده است. در صورتیکه پښتو از زند منشعب نشده باشد یا خودش مانند زبان ویدی وزند راساً از زبان آریائی باختری جدا شده و یا اصلاً موازی با زند زبان دیگری از اصل آریائی باختری مجزا گردیده که صورت قدیم ادب آن در دست نیست و پښتو نمایندۀ آنست و از همین جهت بعضی ها مانند داکتر "ترومپ" پښتو را زبان مستقلی بین زبان های دستۀ هندی و دسته ایرانی میخوانند. و چون دسته های مذکور از زبان سرودهای ویدی و زبان گات های اوستا یعنی زبان "وید" و "زند" بمیان آمده اند بعقیدۀ داکتر ترومپ زبان پښتو مقام مستقلی میان این دو زبان داشته و درین صورت میتوان گفت که پهلوی وید و زند، زبان پښتو یا اقلا زبان دیگری که امروز بنام پښتو زبان ملی ما را تشکیل داده است مستقلا از زبان آریائی باختری جدا شده بود. از زبان ویدى ما السنۀ هندى منشعب شد، از لسان زند ما السنۀ غلجی، منجی، شغنی و فارسی قدیم و شعبات آن بمیان آمد و پښتو در خود کشور باقی ماند. یک مسئلۀ دیگر که تذکار آن درین مبحث بی مورد نیست این است که زبان های گوشۀ شمال شرقی آریانا یعنی علاقه تخارستان که عبارت از زبان های غلچه منجی یا منجانی، واخی، اشکاشمی، شغنی و غیره باشد به زبان اوستائی خیلی ها شباهت دارد. علاوه بر شباهت زبان های دره های پامیر و اکسوس علیا وبدخشان به زبان زند روی هم رفته بقایای تهذیب اوستائی در میان باشندگان این گوشۀ افغانستان نظر اکثر سیاحین و مدققین بزرگ را بخود جلب کرده است.