32

الاول ارد شیر الجامع

از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲) ، فصل طبقه ۵ ، بخش ساسانیان
01 January 1280

نسبت او از تاریخ طبری برین وجه نقل شد: ارد شیر بن ساسان الاصغر بن بابک بن ساسان بن ساسان بن هرمس بن ساسان بن بهمن الملک بن اسپند یار بن گشتاسپ بن لهر اسپ الجبار ( ۳ ) . چون از ملک سکندر ، دو یست و شست و شش سال ، و بقولی دو یست و هفتاد سال ، و بقول نصاری پانصد و پنجاه سال بگذشت، ارد شیر بابک خروج کرد، ساسان جدارد شیر مرد جلد بود. چنانچه با هشتاد مرد تنها جنگ کردی آتشکده روستا خیز ( ۴ ) او داشت و ناحیتی از نواحی پارس او را بود، و او را پسری آمد، بابک نام کرد . چون بزرگ شد، بعد از پدر مهتر شد، او را پسری آمد، ارد شیر نام کرد، چون از مادر بزاد 

______________________________________________________________________

اصل: بلاس .  ( ۲ ) مکثار : کثیر الکلام و پر گوی ( المنجد (۱) 

 (۳)اصل: ارد شیر بن ساسان الاصغر بن بابک بن ساسان الاکبر هومس بن بهمن الملک الخ . . . آنچه در متن نوشته شد از طبریست مروج مسعودی ( ۱ : ۱۵۰ ) ارد شیر بن بابکشاه بن ساسان بن بها فرید بن دارا ابن ساسان بزبهمن 

 (۴)کذا در اصل و پ ، طبری : رستاق خیر کوره صطخر 


ساسانیان طبقه(۵) (۱۵۴)


بر سر و روی وی زیادت یک بدست ( ۱ ) موی بود، او را بنزدیک والی رستاخیز ( ۲ ) بردند که نام آن والی جوهر ( ۳ ) بود، او را قبول کرد و بزرگ شد و هنر آموخت . چون بزرگ شد، و داد و عدل کرد، شبی بخواب دید : که فرشته او را گفت: که بیشتر ملک زمین بتو خواهد رسید، و بیدار شد و در ضبط ممالک جهد نمودن گرفت و ملوک طوایف را نتقاد خود گردانید ، و او مرد فاضل و نیکو روی بود و دلیر . علماء مجوس را جمع کرد، تا کتب زرتشت که ذوالقرنین بسوخته بود و پریشان کرده جمع کردند ، و بروم رفت و ضبط کرد، و ملوک ترک و هند او را مطیع گشتند ، و بعد از دوازده سال که از ملک او بگذشت، لقبش شاهنشاه کردند . چون اردوان را در اطراف ممالک خود ، دوازده باره شهر معظم بنا کرد، و مدة ملک او چهارده سال و ششماه بود و در گذشت. و الله اعلم بالصواب