وضعیت موجو ده خرابه های بگرام

از کتاب: بگرام ، فصل دوم

بقایای شهر نیگایا - شهر شاهی قدیم و جدید خرابه های دوره کوشانی بودائی اسلامی


بین مجرای رودخانه غوربند و باریک آب که در بعضی نقاط ١٥ کیلومتر و در بعضی ازین کم یا بیش فاصله دارد تا نقطه که این دو رود خانه بطرف شرق بهم ملحق میشوند روی جلگه بگرام یک سلسه خرابه های افتاده که امروز به خرابه نمی ماند بلکه بواسطه قدامت شکل عمومی آنها در اثر مرور زمان عوض شده و بیک نوع برجستگی ها تحویل یافته است . در بعضی نقاط دیگر ازین برجستگی هاهم اثری نیست و آبادی بکوفت آن محض بواسطه وجود تیکرها وغیره به اثبات میرسد . اگر چه قرار نظریه مستر ویلسن H.H.Wilson"“مستر کرندل" Crindle انگلیس و موسیوها کن بگرام روی هم رفته عبارت از بقایای شهر یونانی "نیکایا" است که "آرین" ذکر نموده و به این لحاظ بهترین قسمت خرابه های آن که در امتداد رود غوربند افتاده مربوط به دوره یونانی است معذالک سائر دوره های کوشانی بودائی اسلامی هم در آنجا اثراتی گذاشته . برای اینکه موضوع درهم و برهم و مخلوط نشود اول راجع به خرابه های عصر یونانی تشریحاتی داده سپس به ذکر بقایای سائر دوره ها می پردازیم . در جلگه "کاپیسا" یا کوهدامن و کوهستان امروزی یونانی ها چندین شهری آباد نموده بودند که بهترین آنها شهر "اسکندریه قفقاز" و شهر "نیکایا" بود. از روزیکه اروپائیها داخل افغانستان شده اند راجع به موقعیت این دو شهر نظریه های مختلف اظهار نموده و در اخر عجالتاً چنین فیصله شده که محل شهر اسکندریه قفقاز که دریای هند و کوه معمور بود جبل السراج فعلی و محل "نیکایا" بگرام میباشد چون این موضوع مربوط به این فصل نیست از ذکر مزید تفصیلات صرف نظر نموده به این می پردازیم که خرابه های شهر مذکور در بگرام چه شکلی دارد و بچه صورت موجود می بشد .

واضع ترین خرابه که بنظر موسیو فوشه مربوط به عصر یونانی است عبارت از "برج عبدالله" فعلی است که آنرا "شهر شاهی" خوانده و مناسب تر انست که افرا "قلعه شاهی" یا ارگ شاهی گفت برج عبدالله قلعه مستطیل شکلی است که در منتها الیه دامنه شمالی سنگلاخ جلگه بگرام فراز مجرای مشترک غوربند و پنجشیر افتاده یک ضلع آن از شمال به جنوب ۱۰۰ متر و ضلع دیگر آن از شرق به غرب دو صد متر طول دارد . چون دورادور آن دیواری بوده امروز این قسمت بر جسته تر معلوم میشود قسمت وسط آن چون زیر کشت آمده شکل خود را گم نموده و بواسطه زیارتی در گوشه جنوب غربی آن واقع است بنام "برج عیالله" یاد میشود موسیو فوشه چنین اظهار نظریه میکند که در یک عصر بعد تر یونانیها ، قصر ارگ و دیگر آبادیهای خود را پنجصد متر دورتر بطرف جنوب برده و در محوطه مستطیل شکل دیگری بنای آبادی را گذاشته اند. این محوطۀ جدید که به عقیدۀ مسیو فوشه دامنۀ "شهر شاهی" قدیم است و به لحاظ تازگی موسیو ها کن آنرا "شهر جدید شاهی" یاد میکنند نسبت به شهر شاهی اولیه که جز قلعۀ ئی نبوده چند مرتبه بزرگتر است چنانچه عرض آن که شمالاً جنوباً افتاده تقریباً ۱۵۰ متر و طول آن ۴۵۰ متر میباشد . موسیو ها کن می نویسد که شهر جدید را در سمت جنوب شرقی با حاشیه جلگه با ضخامت دیواری که از خشت های بزرگ ساخته شده بود مربوط میساخت و این محوطه سوم بازار و خانه های اهالی را در پناه نگاه میداشت" روی هم رفته این دو قسمت خرابه ها که قرار نظریه علمای فرانسه بقایای شهر شاهی یونانی را تشکیل میدهد و مهمترین خرابه های مرئی و روی خاکی بگرام میباشد دونیم کیلو متر احاطه دارد .