الطبقه الحادیة العشرالسبکتگینیه
الیمینیة المحمودیه نور الله مضجعهما
الحمدلله المحمود بکل لسان، المقصود بکل جنان ( ۲ )، المعبود بکل مکان المسجود فی کل آوان. والصلوة علی محمد المصطفی المبعوث فی آخر الزمان صلی الله علیه و علی آله و اصحابه خیر آل و اخوان ( ۳)
اما بعد چنین میگوید: داعی مسلمانان منهاج سراج جوزجانی اصلح الله حاله و حقق آماله،که این اوراق مقصور است بر ذکر ملوک و سلاطین آل ناصرالدین سبکتگین، و سلطان یمین الدوله نظام الدین ابوالقاسم محمود غازی انار الله برهانیهما، و کیفیت احوال ایشان، و بیان نسبت و آثار معدلت و اخبار سلطنت، و انقلاب دولت، و اعلاء مکنت ملوک آن دودمان، از اول حال امیرغازی سبکتگین تا آخرعهد خسرو ملک که ختم ملوک آن خاندان بود بر سبیل ایجاز و اختصار، تا این طبقات ملوک و امراء از انساب ( ۴ ) و القاب ایشان منور گردد،وصفحات این تاریخ به اسماء و احوال آن ملوک اسلام انار الله براهینهم مشرف و مکرم باشد.
امام ابو الفضل الحسین ( ۵ ) بیهقی رحمه الله درتاریخ ناصری از سلطان سعید محمود طیب الله ثراه، چنین روایت کند: که از پدرخود امیر سبکتگین شنید: که پدرسبکتگین ( را ) قرا بجکم ( ۶ ) گفتندی ( و نامش جوق بود، و غژگاو ( ۷ ) را بترکی بجکم خوانند ) و معنی قرا بجکم سیاه غژگاو ( ۸ ) باشد، هر جا که در ترکستان نام او( به ) شنیدندی، از پیش او هزیمت شدندی.
______________________________________________________________________
(۱) مط: الحادی . ( ۲ ) اصل: حنان. مط:جنان . ( ۳ ) اصل: و اخفران . ( ۴ ) اصل: انصاب. ( ۵ ) اصل: ابوالحسن. ( ۶ ) اصل و مط: قرا بحکم ( در تمام موارد ) که صحیح آن بجکم است به تصریح کاشغری: بجکم: به فتحه اول و سکون دوم و فتحه سوم، السوم و هوالحریره اوذنب بقرالوحش یتسوم به البطل بوم القتال و الغزیه تسمیه برجم ( دیوان لغات الترک ۱: ۴۰۱ ). ( ۷ ) کلمات بین قوسین در اصل نیست از مطبوع گرفته شد، که عوض غژگاو ، غوغا طبع شده ، ولی در ینجا من این نام را مطابق برواجیکه در پامیر دارد نوشتم ، برای شرح مزید ( ر : ۱۸ ) . ( ۸ ) اصل: غژغاو، مط : غوغا.
غزنویان طبقه(۱۱) (۲۲۶)
از جلادت و سخاوت او امام محمد علی ابوالقاسم عمادی ( ۱ ) در تاریخ مجدول چنین آورده: که امیر سبکتگین از فرزندان یزد جرد شهریار بود، و در ان وقت که یزد جرد در بلاد مرو در آسیا بی کشته شد، در عهد خلافت امیر المومنین عثمان رضی الله عنه، و اتباع ( و اشیاع ) یزد جرد به ترکستان افتاد ( ند ) و با ایشان قرابتی کردند. و چون دو سه بطن ( ۲ ) بگذشت ترک شدند، و قصرهای ایشان درآن دیار هنوزبرجایست ( ۳ )، و ذکرنسبت ایشان برین منوال بود ( که در قلم آمد تا در نظر پادشاه عالم خلد الله ملکه و سلطانه و ناظران آید، انشاءالله العزیز ) امیر سبکتگین( بن جوق ) قرا بجکم بن قرا ارسلان ( ۴ )، بن قرا ملت، بن قرا یغمان ( ۵ )، بن فیروز، بن یزد جرد [ بن ] شهریار الفارس [ ملک العجم ] و الله اعلم ( بالصواب ) ( ۶) )