عطا محمدخان بامیزائی
عطا محمدخان بامیزائی که این مقاله برای معرفی مختصر نقش عمل او در نظر گرفته شده پسر شیر محمد خان بامیزائی است که بار اول در طی سلطنت اولی شاه شجاع به رتبه وزارت رسید و به لقب مختار الدوله شهرت و قدرت زیاد پیدا کرد. شبهه ئی نیست که بامیزائی ها در دستگاه دولت سدوزائی بخصوص بعد از موقعیکه امور سلطنت به دست پسران تیمورشاه افتاد به کارهای خورد و بزرگ مشغول بودند و تاریخ نام های عده ئی از آنها را می برد که در آنجمله شیر محمدخان و پسران او با دخالت بیشتر خود در مجاری امور شهرت دارند. عطا محمد خان با میزانی که نامش را عنوان قرار داده ایم در آن قسمت تاریخ سدوزائی با سلطنت شاه محمود و شاه شجاع ارتباط دارد تعلق می گیرد و این تعلق هم از خود دو مرحله دارد. یکی دورۀ حکومت کشمیر که دورۀ نیابت و شکوه این شخص است و دیگر سال های بقیه حیات او که در فضای بی اعتمادی های عمومی عصر روزهای بدبختی را برای او بار آورد. در میان حکمرانان افغانی که در سر زمین زیبای کشمیر حکومت کرده اند . عطا محمد خان بامیزائی کسی است که هم مدت اقامت او طولانی بود و هم کشمیری ها در اثر حسن رفتار از او و از طرز عمل او کمال خوشنودی داشتند.
عطا محمد خان در کشمیر قایم مقام عبدالله خان الکوزائی شد که اصلا از طرف زمانشاه تعین و در سال های سلطنت اول شاه محمود کما کان برجای مانده بود و چون از ارسال مالیه خود داری می کرد شاه شجاع وزیر خود ، شیر محمد خان مختار الدوله را علیه او فرستاد. مختار الدوله کار را به نحو مطلوب انجام داد و شاه شجاع حکومت و یا ماوریکه به اصطلاح آنوقت معمول بود "نیایت" کشمیر را به پسر او
عطا محمد خان تفویض نمود و خودش را بکابل احضار کرد ولی مختار الدوله که اشکالات شاه شجاع را در مقابل شاه محمود و کامران میدید اول حاضر مرکز نشد و بعد که در غیاب شاه حاضر شد از ترس بنای هم آهنگی را با شهزاده قیصر گذاشت و در نتیجه جنگی که میان شاه شجاع و شهزاده قیصر بوقوع پیوست مختار الدوله و چند نفر دیگر از بامیزائی ها کشته شدند و این واقعه سبب شد که عطا محمد خان خویش را حکمران مختار کشمیر بداند و با حسن رفتار ، محبوبیتی خاصی در آن دیار پیدا کرد. جریان مخالفت میان شاه شجاع وشاه محمود و وزیر فتح خان فرصت خوبی بدست عطا محمد خان داد تا موقعیت خویش را در کشمیر مستحکم تر کند و اوضاع طوری شد که بعد از سقوط دوره اول سلطنت شا شجاع عطا محمدخان بامیزائی به حکومت کشمیر باقی ماند. و دورۀ دوم سلطنت شاه محمود آغاز شد و در اثر صرف مساعی و همکاری های فتح خان و برادرانش دولت سدوزائی نیرو گرفت و سند و دیره جات همه تابع او امر دولت مرکزی سه وزائی شد و موضوع ارتباط و تسلیم دو حکومت ولایتى یعنى حکومت کشمیر و هرات که یکی بدست عطا محمد خان با میزانی و دیگری در ادارۀ حاجی فیروز الدین برادر شاه محمود بود طرف توجه اشرف الوزرا وزیر فتح خان قرار گرفت .
عطا محمد خان که دور از همۀ این تبدلات در کشمیر اقتدار خوبی یافته بود نه تنها به اطاعت دولت مرکزی حاضر نشد بلکه مفکورۀ الحاق پشاور راهم در مخیله خود می پرورانید و برای انجام این آرزو برادران خود سمندر خان و جها نداد خان را از کشمیر به پشاور فرستاد. این دو برادر پشاور را تصاحب نموده و در اثر خدعه ئی که بکار بردند شاه شجاع را که از طرف خود عطا محمد خان برای گرفتن پشاور تشویق شده بود اسیر نموده و محبوس به کشمیر فرستادند، بدین طریق عطا محمد خان با میزائی در اثر چندین سال حکومت متوالی کشمیر چنان مقتدر شد که میان دو شاه بر حال و بی تخت سدوزائی و در مقابل برادران بارک زائی دست ثالثی محسوب می شد و موضوع نزاکت پیدا کرده و فتح خان که در مسایل بغی یا نا فرمانی حکام ایالات سرحدی مشرف بر نفوذ بیگانگان خیلی حساسیت داشت ، شاه محمود را مجبور ساخت که موضوع کشمیر را با عطا محمدخان با میزائی حکمران سابق دولت سدوزائی افغانی حتما حل کند. شاه محمود با وزیر فتح خان و لشکر گران بر آمدند ولی در پشاور بودند که مو ضوع شهزاده عباس بروز کرد و مجبور به مراجعت به کابل شدند سال آینده آن وزیر فتح خان و سردار دوست محمد خان به قصد کشمیر بر آمدند. عطا محمد خان پرداخت خراج سه لک روپیه را قبولدار شد ولی عملاً از اجرای وعده خود داری کرد و جنگ واقع شد و عطا محمدخان شکست یافته در کوه ماران حصاری گر دید وزیر فتح خان برادر خویش سردار محمد عظیم خان را بجای او به حکومت کشمیر گماشت در اثر مداخلت علماء وروحانیون وزیر فتح خان بیشتر اسیاب آزار عطا محمد خان نشد و اخیرالذکر از راه دیره جات خود را به قندهار نزد کامران رسانید.
بعد از اینکه فتح خان به حل مسئله کشمیر موفق شد عازم هرات گر دید و نفوذ محلی حاجی فیروز الدین را خاتمه داده و نظریات حکومت قاجاری ایران را در باب غوریان عقیم ساخت و قدرت روز افزن اورگ حسد کامران را بشور آورد و عطا محمدخان هم که از فتح خان دل خوشی نداشت با نامبرده همنوا گردیده هر دو بطرف هرات رفتند و در مسئله جنایت کور ساختن وزیر نامدار با شهزاده کامران سهیم گردید. بعد از حدوث این واقعه در فرصت که شاه محمود خود بطرف قندهار میرفت پسرش جهانگیر و همین عطا محمد خان را در کابل گذاشت و دیری نگذشته بود که سر دار دوست محمد خان و یار محمد خان و بعضی دیگر از برادرانش بکابل رسیدند جهانگیر تسلیم گردید و عطا محمدخان بامیزائی به جرم سهم در جنایت فوق از طرف برادران وزیر فتح خان کور ساخته شد و روزهای اخیر عمرش در بد بختی و حسرت گذشت.