التتمش؟
این نام درنسخه اصل باملاهای مختلف: ايلتمش،التمش،التتمش ضبط شده،درمطبوع كلكته عمومأ التمش آمده،مورخین دیگرمانند فرشته وسجانراي ولن پوول هم با ملاهای مختلف ضبط کرده اند، راورتی درحاشيه (ص ۵۹۷ ج ۱) ترجمه طبقات نویسد:که دربرخی ازنسخ آيلتمش و دربعضی هم ايلتتمش نوشته اند،ولی ازاشارات نسخ قديمه چنین پدید می آید که جزواول این نام (ایل ) باشدچون درایل ارسلان، ايندوزوغيره.اما پارۂ دوم آن مانند قلیتمش وغيره خواهد بود،بدایونی گوید:که ترکان طفلی راکه درشب کسوف ماه بزاید، ايلتمش، yal - Timis i - گویند (۱) ولی راورتی این وجه تسمیه راهم
(۱) اصل متن بدایونی:«وجه تسمیه به التمش آنست که تولدوی درشب مگرفت ماه واقع شده بود.،و ترکان این چنین موارد را ايلتمش خوانند»
تعلیقات التمش (۳۷۷)
بنظرشك می بیند،ودرمتن ترجمه هم ازاملاهای متفاوت این نام ( ايلتمش) را براملاهای فوق ترجیح دهد.هم وی در صفحه (۱۳۷ج۱) ترجمه خویش نوشته سكه رضيه سلطان را نقل کند که در۶۳۴ ھ بسال اول جلوس در دهلی ضرب کرده است، که دران سلطان رضيه بنت شمس الدین ایتمش آمده،ولی من دراین کتاب ازجمله املاهای مختلف، شكل التتمش را برگزیدم بدلايل ذيل:
(۱) خود مولف طبقات ناصری آنراالتتمش می خواند، زیراوی درمدح این پادشاه درمطلع قصيده می گوید:
آن شهنشاهی که حاتم بذل ورستم کوشش است
ناصردنیا ودین محمود بدن التتمش است
این قصیده تا آخردربحررمل مثمن متصوراست که رکن چهارم وهشتم بیت فاعلان است،اگرما این نام را التمش بخوانیم باید رکن آخرقولان گردد، که باوزن ابيات ديگرفرق پیدامی کند،چون مولف تا آخر قصيده وزن رمل مقصورالاخررا التزام کرده، بنابران خودش هم التتمش میخوانده است.
۲: تقريبأ يك قرن بعد ازمنهاج سراج دردربارهند مولانا عصامی فتوح السلاطين رامنظوم کرد،( ۷۵۰ه ) درین کتاب که قیمت ادبی ندارد،هم التتمش ضبط شده بدوتا،وتمام ابيات آن در بحر متقارب ثمن است،که رکن چهارم مصاريع مختلف است دراین بیت که: غرض چونکه خورشید روی زمین شه التمش آن شمس دنيا ودين
( ص ۱۰۹)
سه رکن اول مصاريع سا لم يعني فعولن و آخرآن فعول مقصور است، برای اینکه بیت بروزن اصلی منطبق آید، لازم است که اسم التتمش را بدوتا بخوانیم ، که عصامی هم بدو تاء ضبط کرده است. درین بیت که نیزازفتوح السلاطين مولانا عصامی است (ص ۱۴۰) این مقصد روشنترومدللمتربدست مي آيد،درآنجا که گوید:
که چون ناصرالدین روشن ضمیر که بدپورالتتمش هندگیر»
اگرفرضأ يك تاء منقوطه راحذف کنیم،رکن دوم وسوم بیت می شکند،وبدین دلایل ما ازاملا های مختلفة التتمش را برگزیدیم که درنسخ منتخب بدایونی نیزبعضأ چنين آمده است.
(۳۷۸) نشین بشین تعلیقات
علاوه براستاد ادبی فوق،یکی ازشعرای معاصرشمس الدین که « تاج ریزه» نام داشت، قصایدی درمدح وی دارد که این بیت ازوست:
حامی آفاق التتمش که عزم وحزم او
گردبر گرد جهان حصن حصین آورده اند
این بیت شاعرمعاصرنیزبرمدعای ماگواه محکم است،که درآن عصر، اهل علم التتمش را بدوتاه می خوانده اند.اما املاهای دیگرآن هم عام بود، که برمسکوکات وی بصورمختلف می نوشتند مثلا:« سلطان المعظم شهمس اندنياوالدين ابو التظفرالتمش القطبی بزمان امیرالمومنین»و دربعضی مسکوکات بر یکطرفي «السلطان ایلتمش» وبرطرف دیگرآن به سنکریت (سری سلطان لي تت مسی سموت ۱۳۸۳) نوشته اند دریک کتیه منزل دوم قطب مناردهلی چنین نوشته شده: «امر باتمام هذه العمارة الملك المويد من السماشمس الحق والدين ايلتمش السلطاني ناصرامیرالمؤمنين» و درهمین منزل همین منارمرقوم است:« السلطان الاعظم ... ابوالمظفر ايلتيمش السلطانی» دربرخی ازنسخ عجائب الاسفارابن بطوطه تنها للتمش هم آمده (۱) وچنين بنظرمی آید، که درعصرخود سلطان این نام به چندین املا نوشته میشد:( ال ت ت م ش و (ال ت ی م ش) و (ای ل ت م ش ) و (ای ل ی ت م ش) و ( ال ت م ش) ( تکمیل این مبحث درتعلیق ۲۹ خوانده شود)