ایاتکارزریران یا منبع شاهنامه دقیقی بلخی

از کتاب: افغانستان در پرتو تاریخ

افغانستان، درچهارراه آسیا سرزمین مدنیت خیزومدنیت پروری است که به شهادت کاوش های علمی شواهد زندگانی باشندگان آنرا تا ۵ هزارسال قبل درحوزۀ ارغنداب بدست آورده ایم وبالاترازآن درمغاره های هندوکش درحوالی (ایبک) موفق شده ایم که آثارزندگانی دوره های اولیه حجررا مربوط به هزاران سال قبل بین (۳۰)و(۵۰) هزارسال قبل به معرض شهود بگذاریم.

همانطورکه ازیکطرف کاوش ها وحفاری ها دامنه سوابق زندگانی را درین سرزمین درتاریکی های ازمنه عقب زده می رود، داستان ها واسطوره های وافسانه هائی هم داریم که ازهزاران سال باینطرف سینه به سینه حفظ شده وازیک روزنه دیگربرسوابق گذشته زندگانی مردمان این مرزوبوم و پیش آمد های تاریخی آن روشنی می اندازد.

روی همرفته اگرنگاه کنیم بعضی ازکشورهای جهان و بعضی ازکتله های بشری دارای دوگونه تاریخ اند تاریخ واقعی نظربه اینکه دراسنادی ثبت شده و تاریخ اسطوره ئی که درخاطره ها وحافظه ها نقش گردیده. کتلۀ آریائی باختری که درفلات ایران وهند بودوباش دارند وبه صفت (هندو ایرانی) هم شناخته شده اند صاحب این دونوع تاریخ می باشد و دربسیارموارد تاریخ اسطوره ئی آنها قدرت وقوت بیشتر دارد ومبنای ادبیات رزمی وحماسیات آنها را تشکیل میدهد.

شاهنامه ها وقصص داستانی و اسطوره ئی که درافغانستان وهند وایران ازدیرگاه باینطرف معروف ومتداول بوده دلیل برغنای تاریخ اسطوری ایست که بحیث منبع حماسیات و کارنامه های کهن دوره های بعدی را تزریق کرده است.


درسلسله شاهنامه نویسی درافغانستان یکی هم شاهنامه دقیقی بلخی است که هزارفرد آن بما رسیده واین کار دراثر قتل شاعرناتمام مانده منبع اصلی و قدیمی این شاهنامه مدت ها مجهول بود تا اینکه به تدریج دراثرپشت کارو زحمات جمعی اززبان شناسان باختری کشف شد.

درجمله آثارادبی پهلوی سآسانی کتابی موجود است بنام(ایاتکا رزریران) یا (یافکار زریران) که ملفوف در زواید زبان پهلوی سآسانی درحوالی قرن شش مسیحی نوشته شده وتا این اواخر آنرا یک رساله منثورتصورمیکردند.

برخی اززبان شناسان باختری مثل (پلیاردو)ایطالوی و(گابکر) آلمانی ازسالیانی باین طرف نسبت به نثر بودن اثرمذکورمشکوک بودند وحتی ازروی بعضی کلمات وآهنگ قدامت اثرمذکور را حدس میزدند تا اینکه دراثرمساعی پروفیسربن و نیست زبان شناس معروف فرانسوی به اثبات رسیده که (ایاتکار)اثری است منظوم نه منثور.اصلأ قبل ازقرن ۶ مسیحی وقبل ازعصرساسانی وقبل ازظهورلسان پهلوی ساسانی درزبان(پرتوی)یا پهلوی پارتی یا پهلوی خراسانی پیش ازقرن سوم مسیحی وجود داشته واثریست کهن سال وقدیم که درقرن ۶ مسیحی دراثرتعبیرات وپیرایه بندی های جدید عصرساسانی شکل شعری و منظوم آن بکلی تغییرات ماهیت داده است.

(ایاتکارزریران) یا (یاتکارزریر) که  آنرا در فارسی دری(یادگارزریر) گفته میتوانیم یک رساله حماسی و یک جنگ نامه است که راجع به شرح جنگ ها و عملیات رزمی کشتاسپه پادشاه بلخی وبرادرش (زریر) وبرادرزاده اش (بسته واری) وپسراخیرالذکر(سپندات) یا اسفندیار با ارجاسپ خیونی توارنی سروده ونوشته شده است.

همه میدانیم که جنگ های کشتاسپه پادشاه بلخ واعضای خاندان او با تورانی ها مخصوصأ (ارجاسپه) یکی ازموضوع های مهم حماسی قدیم ایران بوده وانعکاس آن درتاریخ و ادب و فرهنگ درطول دوره های بکتریان وآریاهای بدوی خانه بدوش شمال آمودریا برخی به این جنگ ها جنبه مذهبی داده مدعی اند که بعد ازآن فرصتی که "زرتشت سپنتمان" مساعی می کرد و درنتیجه میان وی و ارجاسپ جنگ های بوقوع پیوست این جنگ ها که میان (آریا) و (توریا) میان سفید پوستان و سیاه پوستان وارد شده در حقیقت جنگ هائی است میان دوکتله مدنی وغیرمدنی آریائی دردوطرف آمو دریا.


پهلوان یکی ازین داستان های جنگی (زریر) برادرکشتاسپه پادشاه بلخ بود و بدین مناسبت این کارنامه های جنگی بنام (یادگارزریر) یا (یاتکارزریران) معنون شده وخاطره حماسی بلخیان و پهلونان بلخی را بگوش آیندگان می رساند "مترونست"یکی ازخاورشناسان،(یاتکارزریر) را (شهنامه کشتاسپه) یا (شهنامه پهلور) هم خوانده و بمناسبت نام پهلوان بلخی که درآن نقش عمده دارد آنرا (زریرنامه) هم خوانده میتوانیم.

کشتاسپنامه دقیقی که هزاربیت آن بما رسیده با (یاتکارزریران) در روح حماسی و مطالب حتی نام ها و نقش پهلوان ها فرق ندارد؛ بلکه هردویک چیز است و سوابق ادب اوستائی وتکرارآن دردوره های بعدی درادب پهلوی و دری نشان میدهد که عموم منظومه های حماسی و اسطوره ها اشکال قدیمه داشته که منبع اولی و حتی الهام برای آیندگان محسوب میشد. دقیقی شاعربلخی بهررنگی ازرنگ ها که بوده مستقیم یا بواسطه از(یاتکارزریران) استفاده کرده و درهزاربیت اودرزبان دری انعکاس خاطره های حماسی اثرمنظوم حماسی (زریرنامه) که قبل ازقرن ۳ مسیحی وجود خارجی داشته بگوش میرسد و بااینکه میان این دواثربعد زمان درحدود ۷ صد ۸ صد سال است و هردو اثر درزبان های مختلف سروده شده معذالک به یقین میتوان گفت که هردو اثرمذکوریک چیزبوده ویک سلسله خاطره های حماسی را با شیوه خاصی که درحفظ کارنامه های نیاکان درین سرزمین متداول بود بگوش مامیرساند.

۳۱/۱۲/۳۷