138

مقصود تیرگر

از کتاب: آثار هرات

از شعرای نازک خیال هرات است طبیعت سوزانی داشت. در اقسام شعر به رباعی علاقه میبست و در آن فن چنانچه باید کامیاب نیز گردید به قول آتشکده نود سال عمر داشته و اکثر روزگار زندگانی خود را در مشهد گذرانیده است. شعرای معاصرش در خراسان به استادی او معترف بودند. سال وفاتش معلوم نمیشود. این رباعی را به جواب رباعی کمال اسماعیل

نوشته و الحق خوب هم نوشته.


رباعی کمال اسماعیل


ز آمد شد آن دو زلف عنبر بویت 

آزرده همی شود گل خودرویت 

ز انگشت نمایی مردمان در کویت

ترسم که نشان بماند اندر رویت


جواب مقصود


محراب نشین و گوشه ابرویت

زنار پرست حلقه گیسویت

یارب تو چه قبله ای که هست از هر سو

روی و دل کافر و مسلمان سویت


از باد صبا دلم چو بوی تو گرفت 

بگذاشت مرا و راه کوی تو گرفت 

اکنون ز منش هیچ نمی آید یاد 

بوی تو گرفته بود خوی تو گرفت


بند از دل خود گشاده ام تا چه شود 

سر از پی دل نهاده ام تا چه شود 

سر در پی دلدار نهاده دل من 

وز دست عنانش داده ام تا چه شود


جانا همه از تو تندخویی آید 

وز خوی بد تو فتنه جویی آید 

گفتی که به جز جفا نیاید از من 

بالله که از تو هر چه گویی آید

بوی گل و مل نوای مرغان بهار

حاضر همه و تو غایبی ای زیبا یار 


آنجا که تو غایبی از آنهام چه حظ 

و آنجا که تو حاضری به آنهام چه کار