111

مصدر جعلی

از کتاب: زبان د آری

- مصدر جعلی چیست : جعلی یعنی تقلبی که مثل چیز اصلی ساخته باشد . چیزی که مصنوعی و ساختگی باشد مانند چیز اصلی . جعلی یعنی دروغین . غیر اصلی . نااصل . برساخته .

اکنون بنگریم که مصدر جعلی چی گونه مصدری را می گویند : مصدرجعلی یعنی مصدر ساختگی ، آن است که کلمه در اصل مصدر نباشد، بل که به آخر اسم دری یا واژۀ وام گرفته از دیگرزبانها نشانة مصدری َیدن - َاندن - َانیدن درآورند. مانند: فهمیدن ، بلعیدن ، طلبیدن ، رقصیدن ، غارتیدن ، جنگیدن ، قاپیدن ، چربیدن . همچنین لغاتی را که از اضافه شدن یک اسم با «َیّت » درست شده باشد مصدرجعلی یا صناعی نامند، مانند: اسلامیت ، انسانیت ، آدمیت و جز آن .( دهخدا )

اکنون به بررسی شماری مصادرجعلی به نگارش دهخدا و درواقع اسم معناهای مشهور می پردازم :

مشروطیت : ساختارواژه مانند دیگر مصدرهایی که پسوند « ییت » دارد عربی نماست. و چنان می نماید که از «مشروطه » اِ مفعول + «ییت » ساخته شده است ، ولی این نظر از هر جهت پذیرفتنی نیست . به هر حال لفظ مشروطیت و مشروطیة به معنای حکومت قانونی نه در عربی مستعمل بوده است و نه در فارسی ، بل که این کلمه بوسیلة ترکان عثمانی وارد زبان پارسی دری شده است و معنای آن حکومت قانونی و مرادف با کنستی توسیون فرانسوی است .

مظلومیت : در برابر بیدادگری قرار گرفتن . در معرض تجاوز و ستم واقع شدن . بی دفاع ماندن در مقابل تجاوز و بیداد .

معصومیت : بیگناهی ، معصوم بودن ، کودکی ، پاکیزه گی معنوی و معصومانه ( عربی + دری ) .

ممنونیت : ممنون بودن ، سپاسگزاری ، منت داری ، احسانمندی و ممنون شدن و ممنون کردن ازآن ساخته شده است .

مشروعیت : باموازین شرعی سازگاربودن ، شرعی بودن ، مشروع بدن ، باقوانین شرع موافق بودن .

معلولیت : بیماری ، ناتوانی بنابر بیماری ، علیل بودن ، بیمار ورنجور بودن .

محرومیت : محروم بودن ، بی بهرگی ، نامرا دی ،‌ بی نصیبی .

ممنوعیت : بازدارندگی ، بازداری ،

محدودیت : دارای حد و گشادگی معین بودن ، فراخای معین ومحدود داشتن .

اولویت : برتری ورجحان ، سبقت ، پیش بودن ، بلاتری

اکثریت : ۱- اکثر بودن . فزونتربودن . بیشتربودن ۲ - بیشتر افراد یک کشور، یک منطقه یا شهر که از جهت زبان ، مذهب یا نژاد با هم وجه مشترکی دارند. دربرابر اقلیت .

اقلیت : کم بودن . ۱ - قسمت کمتر، بخش کمتر. ۲ـ در یک اجتماع تعداد کمتر اشخاص نسبت به گروه دیگر .

بشریت : انسانیت ، مردمی ، همةانسانها ، نوع انسان .

درفرجام این شرح کوتاه تاکید میکنم که هرگاه کسی و گاهی بتواند از معادلهای دری یا ساختارهای ساده تر آن اسم معنا هایی که برشمردم به کاربرد بهتروبرتر خواهدبود.